به گزارش
بلاغ، ماه مبارک رمضان در اوج و بلندای سال است، و لیالی قدر، قله رفیع این ماه الهی محسوب میشود. به عبارت دیگر، شبهای قدر بهترین شبهای عالم هستی است که از هزار ماه برتری و فظیلت دارد، بنابراین اگر خداوند متعال بخواهد والاترین ارزشها و فضیلتها را به کسی بدهد، باید شب قدر را برای این کار انتخاب کند و البته این گونه نیز شد.
پروردگار عالم هستی، «علی» را به شبهای قدر پیوند زد تا ماه رمضان به ویژه شبهای قدر، معطر به رایحه خوش نام و یاد «علی» شود و زمزمه «یا علی»، «یا علی» در شبهای قدر همراه «يا الله» «يا الله» شب زنده داران، در فضای معنوی مراسم دعا و مناجات پراکنده شود.
حقیقت این است که تقدیر الهی در رابطه با کسی که همه وجودش و تمام اعضا و جوارحاش الهی و آسمانی است، این گونه رقم بخورد که مولود کعبه و شهید مسجد و محراب شود. معنای این سرنوشت جز این نیست که علی(ع)، نور و حقیقتی الهی بود که برای مدت معینی در کالبد زمینی تجلی و تجسم یافت، اما فراتر از انسانها بود همچنان که درباره کلامش گفتهاند: «سخنان علی که برخاسته از روح متعالیاش بود، برتر از سخن انسانها و نازلتر از سخن خدا است.»(۱)
واکاوی شخصیت امام علی(ع) اگرچه بسیار ارزشمند است اما شناخت این شگفتی خلقت برای هیچ انسانی غیر از پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصومین (علیهم السلام) امکان پذیر نیست. ابعاد وجودی این انسان کامل به حدی متنوع است که هر عالم و محققی و هر پژوهشگر ژرف اندیشی یا هر عارف، زاهد، عابد، مجاهد، مدیر و حاکمی میتواند آنچه را که میخواهد و آرزو میکند، در این اقیانوس بی ساحل بیابد.
همه جلوههای کامل و کاملترین جلوههای انسانی و ملکوتی که ملک و فلک را به شگفتی نشانده است، مرهون حیات عارفانه اوست؛ او که جهان در برابر دیدگانش رژه میرفتند و بدها سرافکنده و خوبان سرافراز میخرامیدند.
حجاب دنیا و پرده آخرت در برابر چشم حقیقتبین و بصیرت او رنگی نداشت و این گونه بود که به «آیت کبرای الهی» و «نبا عظیم» ملقب شد.
یقینا توصیف چنین انسانی که خود جهان بیانتهاست، فقط از خالق این جهان یعنی پروردگار علی و انسان کامل و مربی آن حضرت یعنی پیامبر اکرم(ص) و خودش که عارف به نفسش میباشد، ساخته است. اینک به بیان شمهای از توصیف علی(ع) از زبان پیامبر و در کلام خودش میپردازیم.
علی(ع) در بیان پیامبر(ص)
پیامبر اکرم(ص) در احادیث فراوانی به توصیف عظمتهای علی(ع) پرداخت که چند نمونه آن عبارتند از:
الف) «من و علی از نور واحدی آفریده شدیم.»(۲) شاید بر اساس همین حقیقت، خداوند در سوره «مباهله» از زبان پیامبر(ص) نقل میکند که فرمود: «و انفسنا و انفسکم؛»(۳)
ب) «علی نسبت به من، به منزله سر من نسبت به بدن من است.» (۴) این تعبیر، بسیار عجیب است که پیامبر(ص)، جایگاه حضرت علی(ع) را مغز متفکر و قوه عاقله خویش قلمداد میکند. شاید هیچ تشبیهی به این اندازه شخصیت والای امام را تبیین نکرده باشد.
ت) «علی، صندوق و مخزن علم من است، زیرا علی محرم اسرار الهی است.»(۵)
علی(ع) از زبان خودش
حضرت علی(ع) از زبان خودش نیز به تبیین شخصیت حقوی و ولایی خویش پرداخته تا جایگاه ولایت در اندیشه مردم حفظ شود، نه اینکه امام بخواهد العیاذ بالله خودستایی و تزکیه نفس کند، اما درباره خود تعبیراتی همجون أنا القرآن الناطق، أنا كلام الله الناطق، أنا علم الله، قلب الله، انا لسان الله الناطق و ....را به کار برده که بیانگر عظمت حقیقت نورانی امیرالمؤمنین است.
آن حضرت با چشم عرفانی و بصیرت قلبی خویش، خداوند را میبیند و میفرماید: «من خدایی را که ندیده باشم، پرستش نمیکنم.»(۶) یا از فزونی علم و یقین خویش میفرماید: «اگر پردههای غیبی کنار رود و بهشت و جهنم را به من نشان دهند، هیچ چیز به یقین من افزوده نمیشود.»(۷) و با اطمینان کامل فریاد میزند که «پیش از اینکه مرا نیابید، از من هر چه میخواهید بپرسید و پاسخش را بیابید، زیرا آشنایی من به راههای آسمان، بیشتر از آشناییم به راه زمینی است.»(۸)
اینها و دهها مطالب دیگر، گوشهای از فضایل غیرقابل احصا و شمارش امامی است که ولادت و شهادتش در خانه خدا واقع شد. افزون بر این توصیفها، بیان شخصیت امیرمؤمنان از زبان و منظر اندیشمندان مسلمان و غیرمسلمان نیز بسیار خواندنی و شنیدنی است که یک به اندازه درک ناقص و بیان الکن، اما از سر عشق، محبت، دلدادگی و شیفتگی به آن حیرت اظهار کردهاند.
اینک بخشی از آن را تقدیم میکنیم:
الف) اندیشمندان غیرمسلمان
طرح دیدگاهھا و توصیف غیرمسلمانان از امام علی(ع) از این لحاظ است که به قول شاعر: خوش تر آن باشد که سر دلبران / گفته آید در حدیث دیگران
جرج جرداق؛ نویسنده و پژوهشگر مسیحی لبنانی که کتابی تحت عنوان «علی صدای عدالت انسانی » در توصیف امام مینویسد: «آیا از فرمانروایی خبر داری که خود نان سیر نخورد، زیرا در کشور او کسانی یافت میشدند که با شکم سیر نمیخوابیدند و جامه نرم نمیپوشیدند؟ و درهمی برای خود اندوخته نساخت و به فرزندان خود نیز وصیت کرد که همین راه را بپیمایند؟ برادر خود را به خاطر یک دینار مورد بازخواست قرار داد و فرمانداران خویش را به خاطر یک گرده نان که به عنوان رشوه از ثروتمندی گرفته و خورده بودند، تهدید کرد و به محاکمه کشانید؟ تاریخ و حقیقت گواهی میدهند که او وجدان بیدار و قهار، شهید نامی، پدر و بزرگ شهیدان، علی بن ابیطالب، صوت عدالت انسانی، شخصیت جاوید شرق است. چه میشد بر توای دنیا! اگر نیروهای خود را جمع میکردی و در هر زمان یک «علی» میآوردی، با عقلش و قلبش، یا زبان و ذوالفقارش»
میخائیل نعیمه، نویسنده و متفکر مسیحی عرب در رابطه با عظمت شخصیت علی(ع) مینویسد: «هیچ مورخ و نویسندهای هر اندازه هم که از نبوغ و رادمردی ممتاز برخوردار بوده باشد، نمیتواند قیافه کاملی از انسان بزرگی مانند علی(ع) در مجموعهای که حتی دارای هزار صفحه باشد، ترسیم کند... علی فقط در میدان جنگ قهرمان نبود، در همه جا قهرمان بود؛ در صفای دل، پاکی وجدان، جذابیت سحرآمیز بیان، انسانیت واقعی، حرارت ایمان، آرامش شکوهمند، یاری مظلومان، تسلیم حقیقت بودن در هر نقطه و هر جا که رخ بنماید. او در همه این میدانها قهرمان بود.»
شبلی شمیل از اندیشمندان مکتب مادیگری نیز در فضیلت امام علی(ع) میگوید: «پیشوا علی بن ابیطالب، بزرگ بزرگان، یگانه نسخهای است که نه شرق و نه غرب، نه در گذشته و نه در امروز، صورتی مطابق این نسخه دیده است.»
بولس سلام، شاعر مسیحی که در وصف حضرت علی شعرها سروده است، میگوید: «من در روی زمین کسی را در مقابل غم و اندوه و ستم ستمگران، باصبرتر از علی نیافتم، کل زندگی این مرد، آمیخته به غصههای متعدد بود. علی از آن روزی که چشم خود را در کعبه باز کرد، تا وقتی که چشمش را در مسجد بست، درگیر با مشکلات و مصائب بود.»
ب) اندیشمندان مسلمان
در میان اندیشمندان مسلمان اعم از شیعه و سنی، شخصیت امام علی(ع) از جایگاه ویژهای برخوردار است و سخنان فراوانی به صورت نظم و نثر و به زبانهای گوناگون در فضیلت آن حضرت بیان شده که به علت وضوح موضوع و مراعات اختصار در این نوشتار فقط به سه، نمونه اکتفا میکنیم.
ابن ادریس رئیس مذهب شافعی در وصف علی شعری سروده که مضمون آن چنین است: «هرگاه علی جایگاه و حقیقت خویش را برای مردم آشکار کند، هر آیینه مردم دسته دسته در برابر او به سجده خواهند افتاد. شافعی از دنیا رفت. اما عاقبت نفهمید علی پروردگار است یا پروردگارش مال اوست!»
سیدرضی که عالم بزرگ شیعه و گردآورنده نهج ال
بلاغه است، در ستایش و توصیف سخنان امام میگوید: «امیرالمؤمنین آبشخور فصاحت و ریشه و زادگاه
بلاغت است، اسرار مستور
بلاغت از وجود او ظاهر گشت و قوانین زیبای سخن گفتن از او اقتباس شد. هر گوینده سخنور از او دنباله روی کرد و هر واعظ سخندان از سخن او مدد گرفت. در عین حال، به او نرسیدند و از او عقب ماندند. به آن جهت که بر کلام او نشانهای از دانش خدایی و بویی از سخن نبوی موجود است.»
ابن ابی الحدید شارح مشهور نهجال
بلاغه در توصیف کلام امام مینویسد: «فصاحت را ببین که چگونه افسار خود را به دست این مرد داده و مهار خود را به او سپرده است. نظم عجیب الفاظ را تماشا کن؛ یکی پس از دیگری میآیند و در اختیار او قرار میگیرند، مانند چشمهای که خود به خود و بدون زحمت از زمین بجوشد. سبحانالله! جوانی از عرب در شهری مانند مکه بزرگ میشود؛ به هیج حکیمی برخورد نکرده، اما سخنانشی در حکمت نظری، بالادست سخنان افلاطون و ارسطو قرار گرفته. با اهل حکمت عملی معاشرت نکرده، اما از سقراط بالاتر رفته است. میان شجاعان عرب تربیت نشده، اما شجاعترین بشری از کار درآمده که روی زمین راه رفته است.»
جملاتی از این دست در آثار عالمان و فقیهان مسلمان بسیار به چشم میخورد که بیان تمامی آنها نوشتههای بسیاری را به خود اختصاص میدهد. امید داریم در این شبهای گرانقدر قدر، مشمول عنایات آن امام خوبیها و نخستین شهید شویم. ان شاالله
* ۱- شرح نهج ال
بلاغه ابن ابی الحدید، ج ۱، ص ۶۲۵
* 2- بحارالانوار، ج ۳۵، ص 34
* ۳- ال عمران ||۶۱
* ۴- الریاضی النضره، ص162
* 5- شرح نهج ال
بلاغه ابن أبی الحدید، ج ۲، ص ۴۸۸
* ۶-اصول کافی، ج ۱، ص ۹۷
* ۷- بحارالانوار، ج ۶۶، ص ۲۰۹
* ۸- نهج ال
بلاغه، خطبه ۱۸۹