به گزارش
بلاغ، توجه استراتژیک مقام معظم رهبری بر محوریت تولید ملی در تصمیمگیریهای کلان اقتصاد کشور در تمامی بیانات ایشان مشهود است به ویژه که سال جاری نیز باتوجه به این دغدغه استراتژیک نامگذاری شده است.
توجه به رشد سرمایهگذاری داخلی، فراهم کردن زمینههای رشد هشت درصدی اقتصادی، فراهم کردن زمینه برای بالندگی و حضور موثر بخش خصوصی قدرتمند و توانمند، عملیاتی کردن راهبردها و قانون بهبود فضای کسب و کار از راه شکلگیری پنجره واحد، توجه به مرغوبیت و کیفیت تولید داخلی، توجه به مصرف کالاهای دخلی که مشابه خارجی دارند، لزوم نوآوری، ابتکار و روزآمدی در تولیدات کشور، اتمام طرحهای نیمه تمام، اجرای کامل سیاستهای حمایتی از تولید، معرفی فرصتهای سرمایهگذاری به بخش خصوصی، برنامهریزی برای رشد بخش تعاون و رهایی از وابستگی به درآمدهای نفتی تنها بخشی از مطالبات کلان رهبری در حوزه تولید کشور به شمار میآیند.
ا
بلاغ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی براساس بند یک اصل 110 قانون اساسی توسط رهبر انقلاب راهبرد حرکت صحیح اقتصاد کشور در دهه عدالت و پیشرفت را ترسیم میکند. از مقطع پس از جنگ جهانی دوم، منابع اقتصادی نقش تعیین کنندهای را در تعیین فدرت کشورها بازی کرده و جایگزینی منطق ژائواکونومیک به جای ژئوپولیتیک در اولویت منابع ملی دولتها قرار گرفته است.
اقتصاد مقاومتی محصول اقتصاد اسلامیمقاومت، عمل یا عکسالعمل مناسب مقابله در شرایط بروز ناملایمات، حوادث، بحران و یا تحمل سختیها و استقامت در مسیر رسیدن به اهداف است. اقتصاد مقاومتی اقتصادی است که در شرایط بروز ناملایمات، حوادث، بحرانها و یا در مسیر اهداف، پویا و پایدار تخصیص بهینه منابع بدهد.
وقتی بحث از اقتصاد مقاومتی میکنیم، تصور ما از اقتصاد، نوعی از اقتصاد است که ریشه در جهانبینی توحیدی داشته و مقولههای مادی معیشت و معنویت را یک تفسیر و یک الگوی خاص دنبال میکند.
میتوان گفت که اقتصاد اسلامی لزوما مقاومتی هم هست زیرا از طرفی اقتصاد در یک نظام اسلامی ظرفیتها و قابلیتهای علم اقتصاد و مکتب اقتصادی را با هم دارد و از ظرفی دیگر علم اقتصاد حاصل مطالعات بشر و نیز تجربیات او در طول تاریخ است که تاریخ شامل حوادث و بحرانها هم بوده است.
علم اقتصاد با تغییر شرایط به خصوص در شرایط بحرانها و شداید قابلیت انعطاف دارد و با تغییر الگوها و سیاستها میتواند در مقابل بحرانها، حوادث و مشکلات اقتصادی تغییر روش داده و اصلاح برنامه کرده و یا برنامهریزی جدید کند.
بخشی از این قابلیت و ظرفیت هم به اقدام و عمل برنامهریزان و مدیران مربوط میشود که با برنامهریزی و اصلاحات مداوم در آنها میتوانند آثار شرایط خاص را تعدیل کرده و از طرفی نیز نظام اقتصاد اسلامی مبتنی بر مکتب اقتصادی است که خود برگرفته از مکتب الهی و یژگیهای آن است که مقاومت و استقامت برای دستیابی به اهداف بویژه در شداید و بحرانها از دستورات و توصیههای مُوکّد مکتبی است.
اگرچه واژه اقتصاد مقاومتی اصطلاح جدید و دارای یک بار ارزشی در فرهنگ دینی است اما مفاهیم در این زمینه و اعمال و اقداماتی برای مقاومت در حوزههای گوناگون به ویژه در حوزه اقتصاد در دنیا بیسابقه نیست.
از طرفی نیز تمام کشورهایی که به نوعی جنگ یا بحرانهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی را تجربه کرده و یا برای توسعه سریع اقدام کردهاند برای عبور از شرایط سخت، اقتصاد خود را بر مبنای مقاومت برنامهریزی داشتهاند.
برنامهریزی اقتصادی دوران جنگ آلمان، روسیه، انگلستان، ژاپن و در دوران جنگهای جهانی اول و دوم اقتصاد مقاومتی بوده است. در دوران جنگ تحمیلی هشت ساله عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، با تمام اشکالات موجود و عدم درگیری کل توانمندیهای اقتصادی و غیراقتصادی، اولویتبندیهای برنامههای اقتصادی جمهوری اسلامی برای مقاومت تنظیم میشد.
بنابراین تفاوت اقتصاد مقاومتی در کشورهای مختلف در تفاوت شکل مقاومت در مکتبها و فرهنگها و تفاوت اهداف آنها است. اقتصاد مادینگر فقط با ابزارهای اقتصادی و تدابیری نظیر تغییر اولویتهای اقتصادی برنامه مقاومت را طراحی میکند اما در مکاتب الهی و توحیدی در کنار استفاده ابزارهای علمی برنامهریزی اقتصادی، استفاده از طرفیتهای اعتقادی و ارزشی، نواقص برنامهریزیهای تخصصی را پوشش میدهند.
الزامات تحقق اقتصاد مقاوتیاگر اقتصادی اسلامی باشد لزوماً قابلیتها و ویژگیهای یک اقتصاد مقاومتی را در خود خواهد داشت. یک نظام اقتصاد اسلامی نظامی علمی و مکتبی است که باید براساس دو پایه نهادسازی کند همچنین شکلگیری چنین اقتصادی الزاماتی نیز دارد که به برخی از ویژگیهای آن در ادامه اشاره میشود.
اقتصاد علم است و باید علمی اداره شودمنظور، علم و شیوههای اجرایی بومی شدهای است که متناسب با ویژگیهای اقتصاد ملی باشد و چه عمل صالحی بهتر از عمل عالمانه است. اقتصاد یک کشور برنامهریزی اقتصادی علمی لازم دارد و این نوع برنامهریزی هم نیازمند اولویتبندی است.
بنابراین اقتصاد یک کشور در کنار مسئولان درستکار و امین، عالم و کارشناس به متخصص نیز نیاز دارد تا در قالب برنامههای کلان و ملی به تخصیص بهینه منابع در چارچوب قوانین و ضوابط نظام اسلامی برای تولید، توزیع و مصرف اقدام کنند.
یک برنامه جامع اقتصادی، منابع و نیازها را به هم ربط میدهد، تکلیف منابع و عاملان اقتصادی و وظیفه نهادهای اجتماعی(دولت و مردم) را مشخص میکند. یک برنامه مصوب، قانون است و اجرا، نظارت، کنترل و پاسخگویی لازم دارد.
بحران به حداقل ممکن کاهش یابدمقاومت و اقتصاد مقاومتی اغلب مربوط به شرایط غیرعادی و بحران است. برای مقابله با یک بحران باید ابتدا تا جایی که ممکن است از بروز آن جلوگیری کرد و با پیشبینیهایی از شدت آن کاست چراکه اگر بحران و فشارهای آن به حداقل ممکن برسد مقاومت در برابر آن با کمترین هزینه صورت میگیرد.
مسئله مقاومت و تصمیم برای مقاومت یک امر صرفاً اقتصادی نیست اما از یک طرف تبعات اقتصادی دارد و از سوی دیگر اقتصاد هزینههای مقاومت را اندازهگیری میکند تا تصمیمگیران برای اطلاعات درست و یک تحلیل هزینه-فایده علمی هم هزینههای تصمیمگیری را بدانند و هم کمهزینهترین راه ممکن برای مقاومت را برگزینند.
توجه به تولید ملی پایدارتولید ملی مهمترین شاخص و متغیر در هر اقتصاد ملی است. اگر چه عوامل دیگری مانند توزیع عادلانه تولید و درآمد حاصل از آن در جامعه در کنار متغیرهای دیگری ملاک توسعه یک کشور محسوب میشوند اما تولید ملی رکن اصلی و ستون فقرات یک اقتصاد است.
تولید پویا نه تنها نیازهای جامعه را به کالاها و خدمات برآورده میکند بلکه اساس اقتدار و پایداری یک ملت محسوب میشود. تولید فعال در یک کشور میتواند بسیاری از معضلات اقتصادی، اجتماعی و حتی سیاسی در جامعه را کنترل کند چراکه بیکاری و تورم در یک جامعه باعث و علت بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی بوده و خود میتواند معلول ضعف و ناکارآمدی تولید ملی تلقی شود.
هم اقتصاد و هم مقاومت باید مردمی باشنداقتصاد دولتی کارامدی زیادی ندارد. اگرچه برنامهریزی، هدایت و نظارت دولتی بر اقتصاد اجتناب ناپذیر است اما مردم زمانی وارد عرصه اقتصاد میشوند که شرایط لازم فراهم و الزامات آن رعایت شده باشند.
در رفتارهای عرفی افراد بهینه کردن مصرف در جهت حداکثرسازی مطلوبیت رفاه خویش را دنبال میکنند، در سمت تولید نیز فعالان اقتصادی برای افزایش تولید و کاهش هزینهها به منظور کسب سود بیشتر تلاش میکنند.
اقتصاد ملی زمانی میتواند به توفیقاتی دست یابد که مورد قبول و حمایت آحاد جامعه قرار گرفته باشد. این اتفاق نیز زمانی روی خواهد داد که مردم اقتصاد ملی را در جهت منافع و حداقل در راستای کاهش مشکلات خویش ارزیابی کنند که لازمه این دو حالت وضعیتی است که مردم در اقتصاد بطور موثر ایفای نقش کنند.
مقاومت کار فرهنگی لازم داردفرهنگی بسیار غنی برای ایجاد انگیزه مقاومت در اسلام وجود دارد. در نظام اقتصاد اسلامی و بویژه در نظام اقتصادی اسلام، مکتب و اندیشههای مکتبی پایه و اساس رفتارهای اقتصادی و برنامهریزیها در حیطه اقتصاد است.
قلمرو و جولانگاه علم اقتصاد و کاربردهای آن نیز در حیطه مکتب اقتصادی برگرفته از فلسفه اقتصادی و فسفه حیات و آفرینش است. در فرهنگ اسلامی اقتصاد هدف نیست بلکه وسیله و ابزاری ضروری برای بقا و ادامه حیات دنیوی است.
انسان باید زنده باشد و نیازهایش تأمین شده باشد تا به سوی هدف متعالی اطاعت از پروردگار خویش برود چراکه انسان باید زنده باشد تا مقاومتی مطرح باشد در واقع برای یک جامعه فقیر و ضعیف درحال نابودی مقاومت مفهوم واقعی خود را از دست میدهد.