به گزارش
بلاغ، آرش صادقی، که با هیاهوی رسانههای خارجی به سمبل قهرمانی و مقاومت در زندان بدل شد، از حقیقت زندان، پرده برداشت.
وی گفت: همیشه، از همان دوران مدرسه، خیلی دوست داشتم، مورد توجه باشم، اما همیشه ته هر ماجرا، درس عبرت سایرین میشدم و خودم چون بچه درسخوانی نبودم، درس عبرت نمیآموختم. بنده در کمال پررویی از همینجا اعلام میکنم، مدتی را در کمپ ترک اعتیاد با دوستان عزیز معتاد بودم که واقعا سخت گذشت، مواد را از ما دریغ میکردند، خواهشمندم مسؤولین رسیدگی کنند، یک مدتی آنجا گم و گور بودم تا به حکم وظیفه حقوق بشریم، به حال این بندگان خدا هم رسیدگی کنم.
پس از مدتی همنشینی با این عزیزان، یک روز، بنده در هپروتی تصمیمی بسیار خطیر گرفتم و در تماسی با مخمل جانم، مدتی را در خانه مادربزرگه و در صندوق دوست عزیزم مخمل ساکن شدم، مخمل جان خیلی به من محبت کرد و شرارتها به من آموخت و من هم به او بدجنسیها آموختم. روزها و شبها مشغول نقشهکشی یا آزار نوک طلا و نوک سیاه بودیم، تا اینکه مسیح علینژاد با من تماس گرفت، مخمل جان زحمت کشید و صدای پدرم را تقلید کرد و گفت که آرش زندانی است، از اینکه این مسیح ساده لوح را سر کار گذاشتیم چند روز خندیدیم، روزها و شبها به خوشی میگذشت تا اینکه هاپو کومار سر و کلهاش پیدا شد و من از خانه مادر بزرگه فرار کردم و از همان لحظه تاکنون از مخمل جانم بیخبرم. خواهشمندم، مسیح علینژاد یا سایر دوستان که همواره بیکار هستند، پیگیر این قضیه باشند تا من خاطرم از سوی مخمل آسوده شود.
مدتی بعد بنده وارد زندان شدم و دیدم بسیاری از دوستان اصلاحطلب، در زندان اقامت کرده، انگار که به سواحل هاوایی رفتهاند، روزها آفتاب میگیرند و شبها دور هم گپ میزنند.
همانجا بود که فهمیدم زندان محیط بسیار مناسبی برای رشد فکری و ارزشی عزیزان ماست، دوستان عزیزی چون الف.ب، ی.ر، کاف.گاف، لام.میم و غیره، اینجا به تمرین جاسوسبازی مشغول هستیم.
تمامی این افراد در ارتباط خود با شبکههای جاسوسی صاحب سبک هستند، حتی برخی از آنها همچون خود بنده شیوههای ویژه خود را حفظ کرده و از این مکان، با تمام تدابیر امنیتی و فارغ از جنجالهای بیرون، به شبکهها متصل هستیم.
ما با بروبچ اصلاحطلب و همچنین اصلاحطلبنما، دور هم «اَنگری بِردز» بازی میکنیم و خدا را شکر تا الان امتیازم خوب است و از بقیه جلو هستم.
برای تقویت روحیه بچهها، قرار است لیگ برتر انگری بردز و حتی کلش آف کلنز را هم برگزار کنیم و قرار است در همین چند روز آینده، بنده به عنوان رئیس لیگ معرفی شوم. البته نظراتی هم درمورد گل کوچیک داده شده که در حال بررسی هستیم.
دوستان دلسوزمان در بیرون، به ما هشدار دادند غذای زندان را نخورید که از گوشتهای بیکیفیت تهیه شده است و من نیز در اعتراض به این امر به مسؤولان زندان گفتم این غذا قابل خوردن نیست و باید به بازیکنان لیگ از همان غذای م.ه داده شود.
از همینجا از تمامی دانشجویانی که در این برهه حساس از زمان، با پخش شایعات از شبکههای ماهوارهای، امتحاناتشان خراب شد عذرخواهی میکنم، بالاخره باید یک الگوی مناسب برای دانشجویان نه تنها در کشور بلکه در سطح جهان تعریف شود و بدانند درس خواندن راه خوبی برای رسیدن به خواستههایشان نیست.
از تمامی نمایندگان عزیزی که کار و زندگی خود را رها کردند و در فیسبوک، اینستاگرام، توئیتر، تلگرام و ... برای بنده ابراز نگرانی کردن تشکر میکنم و دمشون گرم که انقدر حضوری فعال در فضای مجازی دارن و خدا وکیلی این کار از چرت زدن در روی صندلیهای مجلس بهتر است و همینطور آمار نمایندگان مجازیباز و نگران و دلواپس درآمد.
از رسانههای خارجی و شبکههای ماهوارهای که صمیمانه سرکار رفتند و موجبات تفریح و نشاط ما را فراهم کردند سپاسگزارم، یکسری آدم خیلی صمیمی و بیمخ که اصلا هِر را از بِر تشخیص نمیدهند، مایه هِر و کِر ما شدند، خدا شما رو نکشد، سرگرمیهای خوبی هستید.
قربان روی گلتان