به گزارش
بلاغ، روز ۲۳ تیر ماه ۹۴ بود که پس از چندین ماه مذاکره در دورهی جدید، دولت یازدهم توانست با کشورهای ۵+۱ بر سر آنچه برجام خوانده میشد، به جمعبندی برسد.
در چنین روزهایی بود که در برخی از شهرهای کشور از جمله شهرستان رامسر، با میدانداری شورای هماهنگی حامیان دولت تدبیر و امید و جمعی از فعالین اصلاحطلب شهرستانها، کارناوال حمایت از توافق هستهای به راه انداخته شد.
شاید در نگاه اول و از دید عامه مردم اینطور تصور میشد که توافق صورت گرفته فتح بابی است برای گشایشهای اقتصادی در جامعه.
البته از نگاه دلسوزان و کارشناسان دغدغهمند، تصور چنین نگاه خطایی از اساس رد میشد.
ولی ذکر این نکته هم قابل توجه است که بخش اعظمی از ایجاد چنین ذهنیت اشتباهی، از طرف دولت به جامعه القاء میشد.
جایی که رییس دولت یازدهم به طور مستقیم، رفع مشکل محیط زیست و ازدواج جوانان و حتی مشکل آب آشامیدنی مردم را نیز به توافق هستهای گره میزد.
با این وجود متن “برنامه جامع اقدام مشترک هستهای” پس از گذشت چند ماه و بررسی نهادهای مربوطه با تعیین ۲۸ شرط (10شرط شورای عالی امنیت ملی- ۹ شرط مجلس شورای اسلامی- ۹ شرط نامهی رهبر معظم انقلاب) برای ایران قابلیت اجراء پیدا کرد.
سندی که با وجود دفاع تمام قد مقامات دولتی، این مهم را به اثبات رسانید که وضع ۲۸ شرط برای آن، نشان از ایرادات ساختاری و ابهامات گسترده برای برجام داشت.
ایراداتی که به دلیل عدم توجه تیم هستهای به خطوط قرمز مورد اشاره رهبر معظم انقلاب و عبور پیاپی از آن شکل گرفت و از همین رو رهبر انقلاب در سخنرانی حرم مطهر رضوی در اول فروردین ماه امسال، به صراحت به این نکته اشاره کردند.
اما عدم توجه به فرامین رهبری انقلاب به اینجا ختم نشد و دولت حتی با بی توجهی به شروط ۹ گانه نامه رهبری در تایید مشروط برجام، همان مسیر خود را دنبال کرد.
از اصلیترین موارد این بیتوجهی، عدم دریافت تعهد کتبی از طرف رئیس جمهور آمریکا طبق بند ۱ نامه رهبری برای لغو تحریمها بود که مفاد چنین نامهای هرگز محقق نشد و رییس دولت یازدهم در اقدامی عجیب، اعلام رییس جمهور آمریکا برای لغو فرامین اجرایی را به جای درخواست رهبری عنوان کرد.
و یا طبق بند ۵ نامه رهبر انقلاب، خروج اورانیوم میبایست به دفعات تدریجی از کشور خارج میشد که با بی توجهی، تمامی مواد غنی شده بصورت یکجا از کشور خارج شد.
در این بین اما، دفاع یک جانبهی دولتیها از برجام با وجود نقدهای جدی منتقدان ادامه داشت که بالاخره پس از انجام تمامی تعهدات از طرف ایران، در تاریخ ۲۶ دی ماه، برجام به روز اجرا رسید و نوبت به اجرای تعهدات غرب در برجام رسید.
تعهداتی که طبق گفته منتقدین برجام، بیم آن میرفت در صحنه واقعیت هرگز عملی نشود و صرفاً یک شوی تبلیغاتی و حربهی شیطانی باشد.
در این شرایط اما کماکان رئیس جمهور در برجسته کردن دستاوردهای نه چندان ملموس برجام گوی سبقت را از همه میربود.
روحانی در اظهارنظری قابل تامل، برجام را آفتاب تابان عنوان میکند، اما در ظاهر این آفتاب تابان برای مردمی که ماهها برای چنین روزهایی انتظار می کشیدند، قابل رویت نیست.
پس از گذشت بیش از دو ماه از اجرای رسمی توافق، در اول فروردین ماه ۹۵ بود که رهبر انقلاب در حرم رضوی به طور رسمی و آشکارا پرده از بدعهدی طرفهای غربی برداشتند و مشخصاً از عمل نکردن طرف آمریکایی و کارشکنیهای وزارت خزانهداری آمریکا سخن به میان آوردند و تعهد برجام را “خسارت محض” عنوان کردند.
کمی بعد اما، اولین پس لرزه اعتراض مقامات دولتی به بدعهدی طرف غربی، از زبان مسئول یکی از مهمترین نهادهای درگیر در پسابرجام یعنی رئیس بانک مرکزی جاری شد.
جایی که سیف در شورای روابط خارجی آمریکا، دستاوردهای برجام را برای ایران “تقریبا هیچ” عنوان میکند.
گفتنی است که اعتراضات دولتیها محدود به سیف نبوده و دیگر مقامات دولتی نیز لب به انتقاد از روند اجرایی برجام باز نمودند.
یادآور میشود ابعاد چندگانه خسارت بار برجام در این نگارش نمیگنجد، با این وجود باید اشاره شود که در یک سالگی توافق برجام، با وجود عدم تحقق وعدههای اقتصادی و با توجه به تعطیلی تقریبی فردو و تعطیلی تاسیسات اراک و اکسید کردن سوخت ۲۰% و از بین بردن هزاران سانتریفیوژ و خروج صدها کیلو اورانیوم از کشور و از همه مهمتر خارج کردن یکی از مهمترین مؤلفههای قدرت ملی یعنی انرژی هستهای از لیست اهرمهای اقتدار کشور، این سوال به ذهن متبادر میشود که برجام چه پیروزی و دستاوردی برای کشور به ارمغان آورده است که برخی رسانهها و افراد، خاصه از جریان اصلاحات و حامیان دولت، کماکان بر ابهت پوشالین آن مینازند و حاضر به پذیرش این اشتباه عظیم و خسارت محض نیستند.