هدیه را که باز کردم، یک تکه کاغذ لای آن بود. چند بیت شعر بود که قافیه مهدیه داشت.
خبرگزاری میزان بُرشهایی از زندگی این قهرمان کشورمان در کتاب «ابو وصال» که توسط خانم «محدثه علیجانزاده روشن» گردآوری شده است را منتشر میکند.
روایت بیست و چهارم؛ خواهر شهید
هدیه تولد، برایم یک رَم هشت گیگ خرید. تلاش کرده بود با سلیقه کادو پیچ کند، اما این طور نبود.
هدیه را که باز کردم، یک تکه کاغذ لای آن بود. چند بیت شعر بود که قافیه مهدیه داشت. با تعجب پرسیدم: دوبیتی با قافیه اسم من گفتی؟! ملتمسانه از من خواست تا صدایش را در نیاورم. شعر یکی از دوستانش بود که برای همسرش سروده بود و همنام من بود.