زهر شمشیری که نوزدهم رمضان بر فرق یکی از عزیزترین اولیا خداوند روی زمین فرود آمد در روز بیست و یک ایم ماه دردی جاودانه شد و بر پیکر دین نشست. مولا و راه بر، زبان گویای حق و اراده و پناه مظلوم را ظالمان تاب نیاوردند. کوفه امانت دار نبود، خدا امانتش را پس گرفت. علی علیهالسلام با سینهای پر درد و خسته از نامردمیها به معبودی بازگشت که او را نعمتی بر بندگانش قرار داده بود. گرچه در نیافتند، گرچه قدر ندانستند.
قدر است، برترینِ شبهاست در بهترین و عزیزترین ماه. روزهای آخر است. مبادا که قدر ندانیم، مبادا که امانت علی(ع) و فرزندانش را قدر نشناسیم. فرصتی است، رحمتی است، نعمت دوباره ایست از جانب پروردگاری که مهربانترین بر ماست. او را میخوانیم، به نامهایش که بسیارند: اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ... و رحمتش که بیانکار: فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ(الرحمن) و کدام یک از نعمتهایش انکار شدنی است، او که هستی بخش ما، آرام و درمان و ملجا و پناه ماست. او که توبه پذیر و غفور است، بخشنده و صاحب لطف و نعمت است. او را میخوانیم، آنگونه که پیشوایانمان به ما آموختهاند: ای آنكه گرهِ كارهای فرو بسته به سر انگشت تو گشوده میشود، و ای آن كه سختی دشواریها با تو آسان میگردد، و ای آن كه راه گريز به سوی رهايی و آسودگی را از تو بايد خواست۱
قرآن به سر میگیریم، در شب نزول کتاب، پناه میبریم به کتاب، به نامهای صاحب کتاب در جوشن کبیر: یَا أَوَّلَ کُلِّ شَیْءٍ وَ آخِرَهُ یَا إِلَهَ کُلِّ شَیْءٍ وَ مَلِیکَهُ. که او شنونده ی دعا است و عطایش گسترده است: یَا سَامِعَ الدُّعَاءِ یَا وَاسِعَ الْعَطَاءِ . استیصال و بی پناهنی و درماندگی را، درد های بی درمان و قلبهای شکسته را، اوست که مرهم و درمان، اوست که پناه و شفا است. قدر است، هم به سوگ شهادت مولایمان علی علیهالسلام نشستهایم و هم از خطاها و اشتباهاتمان خجل و شرم زدهایم. او اما، توبه پذیر و مهربان و نزدیک است. اجابت کننده و رحمان و رحیم. مگر نه اینکه هر چه داریم از اوست. برگردیم، از همه چیز، همه کس، به او باز گردیم در این شب. هر یک از ما، گرهای داریم و گره گشا تنها اوست: ای پروردگارِ من، از آنچه بر سرم آمده، دلتنگ و بیطاقتم، و جانم از آن اندوه كه نصيب من گرديده، آكنده است و اين در حالی است كه تنها تو میتوانی آن اندوه را از ميان برداری و آنچه را بدان گرفتار آمدهام دور كني. پس با من چنين كن، اگر چه شايسته ٔ آن نباشم، ای صاحب عرش بزرگ۲
بخشندگیاش نه در خور بندگی ما که در تناسب با خداوندی خود است. به او پناه میبریم، از تمام گرفتاریها و در راه ماندگیها و راه گم کردنها. از شبیه به کوفیانی بودن که علی علیهالسلام و فرزندانش را تنها گذاشتند، به او پناه میبریم در طلب سرانجام و عاقبتی خیر. باشد که آمرزیده باشیم، مگر نه اینکه او آمرزندهترین است؟ طاعات و عباداتتان مقبول درگاهش باد...
پینوشت:
۱. دعای هفدهم صحیفه سجادیه
۲. همان