نرفته میدانستی که راهها با همهٔ وسعتشان مسافر غریب را درمانده میکنند و ندیده میدیدی پهنای زمین چطور تنگ میشود۲. با همهٔ رودهای گوارایش. با همهٔ دجلهها و فراتها. چشمانت را از آسمان به عاریت گرفته بودی و پناهگاهت را یافته بودی. چشمانت دو چراغ و پناهگاهت کشتی؛ هدایت و نجات از آنها بود.
آزادگیات خصم را از کینهاش آزاد کرد. خوشا به آنکه به نگاه تو از خودش آزاد شد. نجات و دستگیری غرقهها پیشهٔ توست، قتیل العبرات!۳ همهٔ غرقههای عاشق و پرخطا. آنها که اشکشان شوری دریا را افزون میکند تا تو را بیابند؛ به تو بیاویزند. مثل آخرین سنگر؛ آخرین ریسمان روی زمین. محب تو چه باک از گم شدنهای طولانی دارد ای که در سلامت و دوستیست دوستدار تو و در جنگ و خون است دشمنت۴.
در مییابی ما را چراغ دلهای خاموش؟ دعامان میکنی اگر وقت آب دادن به گلدان تشنه، به محض دیدن پنجههای خشک خاک هر سرزمین، سلام بر تو به لبمان مینشیند، چشم بسته در مسیر تو و اهلت بیفتیم، به جریان سرخ پایندهات؟ تو امنترین کشتی نجاتی؛ عالَمی میتواند زیر سایهٔ پرچمت بیارامد. سلام برتو! مولود ماه عزیز خدا.
پینوشت:
۱. قال رسول الله ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ «الحسن و الحسين امامان قاما او قعدا و سيدي شباب اهل الجنه»/علامه مجلسی،بحارالانوار،ج۴۳،ص۲۹۱
۲. تو پناهگاه منى زمانى که راهها با همه وسعتشان درماندهام کنند، و زمین با همه پهناورىاش بر من تنگ گیرد./ دعای امام حسین در روز عرفه
۳. «أَنَا قَتِیلُ الْعَبْرَةِ لَا یَذْکُرُنِی مُؤْمِنٌ إلا استعبر»/ شیخ صدوق،الأمالی، ص ۱۳۷
۴. اشاره به«إنی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم»