به گزارش
بلاغ، نفوذ بخش اول/ "پروژه نفوذ" ازجمله عناوینی است که در طی سالهای اخیر خصوصاً در ادبیات و بیانات مقام معظم رهبری بهوفور قابلمشاهده و پیگیری است که بهعنوان نمونه مقام معظم رهبری در بیانات مراسم دانشآموختگی دانشجویان دانشگاه علوم انتظامی در تاریخ 96.06.26 به این پروژه خطرناک دشمن اشاره داشتند و فرمودند: «یک بخش امنیت داخل کشور است، یک بخش امنیت منطقه است. امروز منطقهٔ ما منطقهٔ ناامنی است. این به خاطر چیست؟ اولاً به خاطر دخالت شیطنتآمیز و شرارتآمیز قدرتهای سلطهگر است؛ دخالت آمریکا، دخالت صهیونیسم. از هر وسیلهای برای نفوذ، برای تأمین منافع نامشروع خود، برای تضعیف ملّتها، برای نابود کردن رشادتها و اقتدارهای ملّی استفاده میکنند: یک روز داعش را به وجود میآورند و آنوقتی که با همّت [نیروهای] مقاومت، با همّت جوانان مؤمن، داعش و امثال داعش نفسهای آخر را میکشند، دنبال راههای خباثت آمیز دیگری میروند. امروز نقش آمریکا این است. وقتی از یکراه ناامید میشوند، دنبال راه دیگری میروند. البتّه به توفیق الهی، ملّت ایران، جوانان ایران، جوانان مقاومت در منطقه که تحت تأثیر شعارهای اسلامی و قرآنی قرار دارند، بازهم بینی کارگزاران نظام سلطه را به خاک خواهند مالید و آنها را مغلوب خواهند کرد. آنچه در منطقه بسیار مهم است، همین است که ملّتهای منطقه و دولتهای منطقهٔ ما احساس توانایی کنند و این توانایی را که موهبت الهی است به کار بیندازند؛ آنوقت دشمن نفوذکننده، دشمن بددل، دشمن طمع ورز مجبور میشود عقبنشینی کند. اگر چنانچه ما کوتاه بیاییم، دشمن جلو میآید.»
ایشان در بیانات مراسم جشن تکلیف دانشآموزان در تاریخ 95.09.23 میفرمایند: «عزیزان من! امروز ملّت ما و کشور ما دشمنانی دارد؛ دشمنانی که سعی میکنند از هر راهی برای نفوذ در کشور و تسلّط بر این کشور استفاده کنند؛ تسلّط اقتصادی، تسلّط سیاسی، تسلّط فرهنگی. یکی از راههایی که آنها در پیش میگیرند، نفوذ در جوانان ما و نوجوانان ما است؛ متوجّه این نفوذ باشید. سعی کنید به خودتان مصونیت ببخشید؛ نهفقط به خودتان، [بلکه] به پیرامونیان خودتان -به کسانی که با آنها همکلاس هستید، همدرس هستید، همبازی هستید- در مقابل دشمنان مصونیت ببخشید.»
حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای مراحل برنامه دشمن جهت مقابله با انقلاب اسلامی را به 3 مرحله «براندازی»، «استحاله» و «نفوذ» تقسیم میکنند که به ترتیب تاریخی رخ دادهاند.
به عبارت بهتر، مخالفان انقلاب اسلامی از ابتدا سراغ براندازی جمهوری اسلامی به روشهای مختلف رفتند اما چون به نتیجه مطلوب دست نیافتند، برای تغییر ماهیت نظام سیاسی کشور سراغ روشهای دیگر که همان استحاله و نفوذ بود، رفتند. در حقیقت فرق روش براندازی با استحاله و نفوذ در شکل آن است، اما در محتوا تفاوت مهمی ندارند. در همه این موارد روح و ماهیت و حقیقت انقلاب و جمهوری اسلامی تغییر میکند اما درروش اول، کالبد آنهم از بین میرود؛ در 2 روش دیگر، کالبد و ظاهر برای مدتی باقی میماند اما اصل دچار دگرگونی میشود.
نفوذ در سطح مسئولیتهای سیاسی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی یکی از اهداف و برنامههای اصلی دشمن است که سعی میشود در قالب تربیت نیروهایی بهعنوان جاسوس اقدام به شناسایی و جمعآوری اطلاعات و ضعفها و واردکردن ضربه از طریق این نقاط ضعف توسط دشمن کند که در این رابطه به گفتوگو با حسن شوبچاری کارشناس ارشد علوم سیاسی و روابط بینالملل میپردازیم.
- بهعنوان سؤال اول لطفاً از نفوذ و شیوههای نفوذ تعریفی داشته و نمونههایی ذکر کنید؟همانطور که از کلمه نفوذ مشخص است، نفوذ یعنی ورود و در شیوههای مرسوم جاسوسی و ضد جاسوسی از دو نفوذ رخنهای و جلبی یاد میشود که شاهد نفوذ رخنهای در سطح عملیاتی، تاکتیکی، استراتژیک و بینالمللی در طی سالهای گذشته بوده و همچنان هم هستیم.
در این سطح از نفوذ، عوامل و سیاستهای کلان و استراتژی دشمن توسط متصدیان یک کشور اجرا میشود.
در ابتدا دشمن با شناسایی اپوزیسیونهای مختلف فرهنگی، اقتصادی، نظامی و سیاسی آنها را برای آموزش به کشور ثالث منتقل و با برگزاری کارگاههای آموزشی و همایش در عرصه مدنظر آموزش این نیروها را در حد بالایی اجرایی میکنند.
در کشورهایی مثل عراق، سوریه، مصر، لیبی، کشورهای شاخ آفریقا، آسیای شرقی و آمریکای لاتین از این شیوه بسیار استفادهشده است که بهعنوان نمونه آقای فیدل کاسترو 636 بار مورد ترور عوامل CIA قرار گرفت یا در کشور سوریه بالاترین سطح نفوذ را در خانواده بشار اسد یعنی داماد این خانواده و حتی در سطح وزارت دفاع کشور سوریه داشتیم.
حمله به کشور سوریه که به عملیات لانهزنبوری شهرت دارد شاهد بالاترین سطح نفوذ بودیم که بهصورت رسمی بیش از 40 کشور، که بعدها مشخص شد از بیش از 82 کشور با اهداف خاص براندازی، شورش و طغیان وارد سوریه شد.
تنها جبهه النصره حدود 150 هزار نیروی پا به کار داشت که این مقدار نیرو نیاز به ملزومات تسلیحاتی، زرهی، موتوری و مکانی داشت که نشان میدهد عوامل پشت پرده عملیات لانهزنبوری چقدر زیاد بوده است.
کشورهایی مثل آمریکا و نیروهای ناتو قبل از حمله به هر کشوری سه پارامتر را مدنظر قرار خواهند داد و ابتدا توسط غول رسانهای خود یعنی هالیوود شروع به ساخت فیلم در این زمینه میکنند.
ابتدا خشونت در اسلام را نشان میدهند و افکار عمومی جوامع خود را برای حمله به آن کشور متقاعد میکنند.
با ساخت فیلمهایی که تروریستها به آمریکا حمله کردند و اگر در آن کشور نجنگیم این تهدید عملی میشود و امنیت ملی به خطر میافتد. برای همین اگر از سرباز آمریکایی سؤال کنیم، شما در خاورمیانه چهکار میکنید؟ پاسخ میدهند: ما برای دفاع از سرزمین مادری که بیش از دو هزار کیلومتر با کشورهایی چون عراق، سوریه، افغانستان و پاکستان فاصله دارد، آمدهاند.
- نمونههای دیگری از نفوذ به این شکل داریم؟بله! در جنگ صدام با آمریکا شاهد نفوذ سایبری، که معروف به موج چهارم جنگ است، بودیم.
قبل از حمله به صدام آمریکاییها از طریق دستگاههای رسانهای خود افکار عمومی دنیا را شکل دادند و گفتند صدام دیکتاتور است، به مردم خود ظلم کرده و حقوق بشر در این کشور رعایت نمیشود، این کشور دارای سلاحهای اتمی و شیمیایی است که اگر به گذشته نگاه کنیم میبینیم که 45 کشور صدام را تا دندان مسلح کردند.
آلمان با در اختیار قرار دادن تجهیزات شیمیایی، فرانسه با در اختیار قرار دادن هواپیماهای سوپر اتاندارد و موشکهای مدرن و آمریکا با پشتیبانی و چراغ سبز خود قصد داشتند جمهوری اسلامی را از بین ببرند.
کشورهای عربی خصوصاً عربستان، که ادعای حکومت برجهان اسلام و داعیهدار اسلام هستند، موضوع شیعه را مطرح کردند تا بتوانند جمهوری اسلامی را ساقط کنند.
از اهداف نفوذ آمریکاییها در عراق ورود در بحث سایبری بود که اسکنر، لب تاپ و کامپیوترهایی که توسط شرکتهای مختلف آل جی، سامسونگ و مارکهای مدرن الکترونیکی که در دنیا معروف است توانست نفوذ کند، این دستگاهها و سیستمهایی، که وارد عراق شده بود، دستگاههای جاسوسی بوده و تمامی دادهها و اطلاعاتی که در عراق انجام میگرفت به سرورها منتقل میشد.
آمریکاییها عملیات معروفی به نام عملیات کوانتوم دارند که در این عملیات اسکنرهایی را به داخل ساختمان ریاست جمهوری زمان صدام، وزارت امور خارجه و سازمان الاستخبارات حزب بعث انتقال دادند که این تکنولوژی در وضعیت سفید، بسیاری از اطلاعات را به سرورهای دشمن انتقال میداد که بالاترین سرورها در سازمان NSA آمریکا واقع در جاده مریلند در 9 هکتار زمین که 11 هزار ابرکامپیوتر در آن قرار دارد و این ابرکامپیوترها هوشمند به برخی کلمات و ریز کلمات هستند تا جایی که روزانه سه و نیم میلیارد داده توسط این ابرکامپیوترها در طول روز رصد میشد.
جنگ بین آمریکا و عراق به بهانه تروریست و حادثه 11 سپتامبر رخ داد که قبل از آغاز نبرد تمام ارتباطات باسیم و بیسیم بین فرماندهان ارتش بعث و نیروها قطع شد و طبق تئوری بغداد زیر 45 روز سقوط کرد.
سامانههای موشکی عراق زیر نظر رصد و نفوذ جنگ الکترونیک قرار گرفت و جاسوسها توانستند سامانه را از کار بیاندازند بهطوریکه حتی یک موشک توسط ارتش بعثی شلیک نشد.
بالاترین سطح جاسوسی را در جنگ عراق شاهد بودیم تا جایی که ناوگان آمریکا از خلیجفارس مستقیماً به کاخ صدام شلیک میکرد که شلیکها با موفقیت انجام میشد.
بعد از مدتی هالیوود تصمیم گرفت اشکال و بدیهای صدام را به دوش پسر بزرگش به نام عدی بیاندازد، که با ساخت فیلمهایی بهگونهای وانمود کرد تا صدام را تطهیر کند.
دومین کار آمریکاییها برای صدام و اینکه خود را پاک نشان دهند، اعدام صدام را به دست کسانی سپردند که هنگام اعدام اللهاکبر میگفتند این کار برای این بود تا آمریکاییها به غرب نشان دهند ما صدام را اعدام نکردیم و کار خود مسلمانان بود.
اما آیا صدام واقعاً اعدام شد و در قبر قرار گرفت؟ قبر صدام کجاست؟ این موضوعاتی است که باید به آن پاسخ دهند؟ اما بنا به نظر بنده صدام اعدام نشده است همانطور که 60 سال دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی دنیا درصدد این بود که هیتلر خودکشی کرده که بعدها متوجه شدند هیتلر دریکی از کشورهای آمریکای لاتین بوده است، بنده هم این نظر را دارم که صدام و بنلادن هر دو زنده هستند و فقط مهره سوخته شدهاند.
- در رابطه با عملیات لانهزنبوری بیشتر توضیح دهید؟در بحث سوریه و عملیات لانهزنبوری دشمن دونقطه را مورد هدف قرارداد و در دونقطه نفوذ رخنهای کرد تا بتواند سیستم هلال شیعه را برهم بزنند و قدرت ایران را کم کنند و نگذارد ایران در حیات خلوت رژیم غاصب صهیونیست قرار گیرد.
امروز دست برتر ما در خاورمیانه این است که ما در 10 کیلومتری حیات خلوت اسرائیل قرار گرفتیم که این برای ما بسیار سودمند است.
اولین نفوذ دشمن در سازمان اطلاعاتی، امنیتی و جاسوسی سوریه بانام استخبارات و دومی در وزارت امور خارجه سوریه بوده است.
جنگی که در سوریه بانام جنگ مقاومت آغاز شد دونقطه را بمبگذاری کرده و از بین بردند که یکی وزارت امور خارجه بهعنوان زبان این کشور در محافل بینالمللی و دومی سازمان اطلاعاتی و امنیتی این کشور بهعنوان چشم سوریه نابود شد که به همین دلیل بیش از 60 درصد از کشور سوریه در سالهای اولیه نبرد به دست گروههای مسلح افتاد.
- لطفاً نمونههای دیگری از نفوذ را ذکر کنید؟درگذشته در کشورهایی مانند سنگاپور، فیلیپین، جزایر ژاپن و تایوان با گروهی بانام ببرهای تامی مواجه بودیم اما آمریکاییها برای همسطح کردن و همرنگ کردن کشورهای آسیای شرقی آمدند با استفاده از تئوریسینها و اپوزیسیونهای این کشورها در بحث فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، امنیتی دانشجویانی از این کشورها را بورس و در کشورهای غربی آموزش داده و سپس روانه کشورهای خود کردند.
این اتفاق یعنی استحاله از درون توسط خود اپوزیسیونهای داخلی کشور که به نفوذ رخنهای معروف هست.
آمریکاییها برای منحرف کردن و کاستن قدرت کشورهای آسیای شرقی خصوصاً گروه معروف ببرهای تامی و کشورهای اقتصادی چون فیلیپین، جزایر ژاپن، سنگاپور، مالزی و تایوان با همکاری کشورهای مانند انگلیس، کانادا و سازمانهای CIA، MI6 و سازمان اطلاعاتی ناتو دانشجویانی از این کشورها را بورس و بهترین امکانات آموزشی و رفاهی را در اختیار آنان قراردادند.
این دانشجوها در سطح نظامی، استراتژی، دفاعی، اطلاعات راهبردی، امنیتی، جاسوسی و ضد جاسوسی در سطح دیپلماتیک جذبشده و آموزش دیدند.
تعداد بسیاری از این دانشجویان به مدارک بالای علمی ولی بارنگ و بوی غربی وارد مراکز مهم کشورهای خود شده و هریکی دریکی از مراکز مهم علمی، سیاسی، دیپلماسی، نظامی و ورزشی مشغول شدند.
مقام معظم رهبری بارها در خصوص نفوذ گفتند و این کشورها درصدد آن هستند بتوانند با بحث نفوذ در مراکز تصمیمساز و تصمیم گیر نفوذ کنند.
در بحث 5+1 یا همان مذاکرات هستهای شاهد نفوذ در بحث کلان بودیم و یا پیش از آن در بحث جنگ الکترونیک ویروس اکستاکس نت حتماً باید فردی این ویروس را به سرورهای نیروگاه اتمی میرساند که این جاسوسها بانام دبل اجنت معروف هستند که در چند سال اخیر شاهد گسترش نفوذ در این سطح بودیم.
سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا 11 مأموریت در کشور جمهوری اسلامی ما دارد و در حال رصد در 11 حوزه است که یکی از این حوزهها بحث محیطزیست بود که اخیراً دیدید یکی از سر جاسوسان معروف در بحث محیطزیست دستگیر شد که در زندان خودکشی کرد.
این دانشجویان که در کشورهای ثالث آموزش دیدند به تشکیل احزاب یا گروههایی بانامهای محافظهکاران، نومحافظه کاران و اصلاحطلبان در کشورهای خود دست میزنند که گرایش به سمت کشورهای غربی و آمریکا دارند.
کشور ژاپن در حوزه اقتصاد در مجامع بینالمللی دارای اقتصادی شکوفا هست اما همین کشور ژاپن در جنگ جهانی دوم دو شهر بزرگ هیروشیما و ناکازاکی توسط بمبافکنهای آمریکا و بمبهای اتمی کاملاً از بین رفته و بهعنوان محکوم جنگی هم شناختهشده بود.
این کشور مانند کشورهای ایتالیا و آلمان مبرا از ارتش مدرن است و کشورهای آنگلوساکسونها باید دارای پایگاه نظامی در این کشورها باشند و در ژاپن شاهد آن هستیم که ناوگانهای آسیای شرقی تحت نظر سرفرماندهی ناوگان پنجم واقع در کشور بحرین زیر نظر آمریکا هستند.
ژاپن تا بدانجا پیش رفت که نمیتواند حتی یک رزمایش در سطح عملیاتی و تاکتیکی انجام دهد.
شاهد هستیم سهام بسیاری از شرکتهای بزرگ مانند آل جی، سامسونگ، هیوندا و تویوتا در کشورهای آسیای شرقی قرار دارد اما در باطن موضوع متفاوت است و اگر نگاهی ریز به این موضوع داشته باشیم میبینیم که اکثر سهامداران این شرکتهای بزرگ یهودیان دارای نفوذ هستند که بسیاری از اقتصاد دنیا در دست این افراد قرار دارد.
امروزه ما کمتر از ببرهای تامی یا مراکز تجاری سنگاپور و توکیو میشنویم، در حوزه آسیای شرقی بیشتر کشور تایلند را میشناسیم که آمریکاییها درصدد آن هستند الگوی تایلند سازی یا الگوی تایلند پروری را در دیگر کشورها بتوانند پیاده کنند که به سمت کشور ما هم آمدند.
- نحوه برخورد سازمانهای اطلاعاتی و جاسوسی غرب به چه صورت است؟شیوه برخورد آمریکاییها از طرف سازمانهای اطلاعاتی، امنیتی و جاسوسی با کشورها مقداری متمایز است، سازمان اطلاعاتی، امنیتی و جاسوسی غرب ابتدا درصدد رصد کشور و شناسایی نقاط ضعف هست تا بتواند از طریق این نقاط ضعف به کشور آسیب وارد کند.
ما شاهد سرمایهگذاری بزرگ چین و روسیه در آفریقا بودیم اما آمریکاییها میخواستند کاری کنند که چین نتواند در این کشورها عرضاندام کند و جلوی نفوذ اقتصادی این دو کشور را بگیرند.
آمریکاییها مراکز بسیار حساس و آزمایشگاههای بسیار محرمانه در سطح جهان دارند همینطور زندانهایی در سطح جهان دارند که ما فقط ابوغریب را میشناسیم یا چند زندانی که در رسانه بحث میشود اما از زندانهای مخفی آمریکا در لهستان و صربستان صحبت نمیکنیم چراکه کسی حق ورود ندارد و در این زمینه نمیتواند کاری انجام دهد.
آمریکاییها برای جلوگیری از نفوذ اقتصادی و تجاری در کشورهای آسیای شرقی دست به اقدامات متفاوتی میزند که برای نمونه شاهد فراگیری بیماری سارس بودیم که باعث تشویش و نگرانی افکار عمومی دنیا شد و میتوان گفت صد در صد دست آمریکاییها پشت پرده این موضوع قرار داشت.
این اتفاق توانست بنگاههای کشورهای دچار این بیماری را دچار آسیب کرده و دادههای آماری این کشورها در بورس را پایین آورد.
نفوذ اقتصادی چین در کشوری مثل مراکش و کشورهای آفریقایی باعث شد آمریکاییها ویروس ابولا را در این کشورها رها کردند تا بتوانند جلوی تجار و نفوذ تجاری چین را بگیرند و بسیار جالب است بدانید خودشان ویروس را تولید میکنند و خودشان هم داروها و مواد پیشگیری را میفروشند که این سیستم بسیار مرموز سود کلانی را نصیب آنها میکند که با این کار موفق شدند درصد بزرگی از نفوذ چین و روسیه را بگیرند.
آفریقا به دلیل داشتن معادن غنی، مراکز تجاری، نیروی انسانی ارزان و بازار خوب تحت نفوذ سایر کشورها قرار گیرد.
تا جایی این نفوذ اهمیت دارد که اگر برخی کشورها احساس کنند مقداری باسیاستهای آنها در تعارض هست بلافاصله با مسلح کردن اپوزیسوینها آن کشور درگیریهایی را با حاکمان آن کشورها ایجاد میکنند که در این زمینه همسود کلانی به جیب میزنند.
- آیا در ایران هم نفوذ رخنهای داشتهایم؟بله. یکی از موارد قابلذکر نفوذ رخنهای در قطعنامه 598 سازمان ملل برای خاتمه دادن به جنگ بود که نفوذ رخنهای در مراکز کلان و تصمیمگیرنده ما صورت گرفت.
قطعنامه 598 بعد از عملیات کربلای چهار، پنج، 10 و عملیاتهای نصر که ایران به اوج فتحالفتوح خود یعنی عملیات کربلای پنج توانست به دروازههای بزرگترین شهر جنوب عراق، که جزو شهرهای بسیار حیاتی و استراتژی این کشور بود، نزدیک شود و ایران توانست با نزدیک شدن به این دروازهها عملاً نیروی دریایی عراق را از کار بیاندازد.
اما بحث نفوذ در خصوص قطعنامه 598 در وزارت امور خارجه و توسط لابیگری آمریکاییها با عنوان باند نیویورکیها شروع شد که به معرفی برخی از این افراد میپردازیم.
شخص اول محمدجعفر محلاتی با سمت مدیر وقت امور بینالملل وزارت خارجه بود که بعدها جزو مشاوران دستگاه سیاست خارجه آمریکا در امور خاورمیانه و ایران شده است، این شخص بعد از مصاحبه با شبکه تلویزیونی NCC در تاریخ 20 مهر سال 1366 و پس از بازگشت به ایران در فرودگاه توسط دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی دستگیر و بعد از مدتی آزاد و به آمریکا گریخت.
محلاتی در سال 2000 به موسسه خاورمیانه آمریکا رفته و توسط خانمی (که بنا به ملاحظات از آوردن نام این خانم خودداری میکنم.) بنیاد فرهنگی به نام ILEX راهاندازی کرد که این بنیاد توسط بودجههای دولت آمریکا با عنوان برنامههایی برای استحاله و سرنگونی نظام مقدس ایران به این بنیاد تعلق میگیرد.
نفوذ دیگر در بحث قطعنامه 598 مربوط به آقای فرهاد عطایی مدیرکل بخش روابط اقتصادی با آفریقا و آسیا در وزارت امور خارجه بود.
شخص بعدی آقای سیروس ناصری است که تابعیتی سویسی داشته و در زمان دولت اصلاحات جزو تیم مذاکرهکننده هستهای و تحت نظر دبیر شورای امنیت ملی آن زمان بوده است که بعد از روی کار آمدن دولت احمدینژاد این شخص به سویس رفت که بعدها مشخص شد این شخص نقش برجستهای در خیل قراردادهای مشکلساز در موضوعات هستهای داشته و بهنوعی شریک نفتی کمپانیهای نفتی آمریکا هم بوده است.
شما شاهد هستید که دشمن در بحث نفوذ چقدر کارکرده است، در بحث نفوذ رخنهای ابتدا به نیرو آموزش داده و باندی بانام باند نیویورکیها در وزارت امور خارجه تشکیل شد، در سال 66-67 در بحث قطعنامه این باند آسیبهایی وارد کرد و بعدها همین افراد در دولت اعتدال و در بحث هستهای هم نفوذی را انجام داده و وارد سیستم شدند.
دشمن در آن سالها که وزارت اطلاعات ما تازه تأسیس بود و اطلاعات و عملیات سپاه هم درگیر جنگ بود توانست در بالاترین مقاطع نفوذ کند تا جایی که طبق اسناد و مدارک موجود که توسط سربازان گمنام امام زمان (عج) به دست آمد که برخی از آنها در ویژهنامه «میوه ممنوعه» ضمیمه هفتهنامه 9 دی در نهم مهرماه سال 1390 صفحه 88 با عنوان افشا روابط اصلاحطلبان با طالبان افغانستان مطرح و به چاپ رسید قابلمشاهده هست.
در آن مقطع شخصی به نام ران کراکر که در ژنو بود با باند نیویورکیها دیدار کرد، این شخص مسئول مذاکرهکننده آمریکایی در دوران اصلاحات در ژنو بود که نقل میکند: «من بسیار متعجبم که افرادی توانستند در مراکز مهم و تصمیمساز نفوذ کنند به باند نیویورکیها معروف بودند، این باند اعتقاد داشت آمریکاییها باید در کنار مراکز جمهوری اسلامی حضورداشته باشد و جزو موافقان حمله آمریکا به افغانستان بودند که اسناد این موضوع با عنوان باند نیویورکیها، گزارشی از لابی آمریکا در وزارت امور خارجه صفحه 92 از کتاب آقای محمد رحمانی به چاپ رسیده که میتواند به این منبع مراجعه کرد.
ازجمله نفوذ رخنهای در اوایل انقلاب میتوان به موضوعی اشاره کرد که امام (ره) در نوفللوشاتو فرانسه در تبعید بودند.
رئیسجمهور فرانسه در آن زمان آقای والری ژیسکار دستن به آمریکا پیغام میدهد: «الان بهترین موقع برای تمام کردن همهچیز است چراکه میتوانیم هواپیمای ایران را بزنیم و به این انقلاب خاتمه دهیم.»
اما آمریکا به رئیسجمهور فرانسه پیغام میدهد شما نگران نباشید طبق اسناد همراه امام (ره) 125 نفر در هواپیما حضور دارند.
- آیا نمونههای دیگری از نفوذ در اوایل انقلاب هم داشتیم؟بله! یکی دیگر از نمونههای نفوذ رخنهای آن زمانه که همراه امام راحل در فرانسه حضورداشته و با ایشان دیدار کردند شخصی به نام امیر انتظام بود.
این شخص در دولت بازگان حضور داشت که از نفوذیهای سازمان CIA بود و مثل بنیصدر کد داشت و از منابع رسمی CIA بود.
امیر انتظام از شیوههای اطلاعاتی بسته استفاده میکرد به این معنا که خط دهی منابع و مخبرین توسط افسران اطلاعاتی برای جاسوس یا جاسوسه بدون ارتباط میدانی، تلفنی، بیسیم، باسیم و حتی چهره به چهره ردوبدل میشده است تا در منطقه هدف و محیط شکار از تعقیب و مراقبت فنی، اطلاعاتی و ضد جاسوسی مصون بماند.
یک نمونه از راههایی که به امیر انتظام داده میرسیده و بسیار جالب هم بود به این صورت بوده که تعدادی از کتابها بهصورت رمان مرحلهبهمرحله از خارج کشور و با آدرس غلط برای امیر انتظام ارسال میشد، وقتی کتاب را باز میکردید با یک کتاب رمان عادی مواجه بودید اما در باطن اینگونه نبوده است.
انتقال داده به امیر انتظام به این صورت بود که اگر در صفحه کتاب دست میکشیدید بسیار دقیق روی یک حرف با سوزن نازک و ظریف نقطهای ایجاد میکردند و بهصورت رندم در صفحات مختلف این اقدام انجام میشد که درنهایت با کنار هم قرار دادن این حروف یک کلمه و جمله مشخص میشد و اینگونه دادهها به شخص امیر انتظام میرسید.
- توصیه شما به مسئولین نظام جمهوری اسلامی چیست؟جمهوری اسلامی ایران بنا به نظر بنده بهعنوان کارشناس ارشد علوم سیاسی روابط بینالملل و کارشناس استراتژیک، ازجمله نظامهایی است که شاهد بسیاری از شیوههای نفوذ در سطح کلان بوده است.
نمونهای از نفوذ را در بیت حسینعلی منتظری یا در بیت آیتالله شریعتمداری بود که با عنوان مسلمانان خلق و رابطهای که با شاپور بختیار و تیمسار غلامعلی اویسی از سران نظامی شاه پهلوی داشتند شاهد مسلح شدن گروه مسلمانان خلق و اقداماتی که انجام دادند بودیم که بعدها خود آقای شریعتمداری به این موضوع اعتراف کرده و توبهنامه خواند.
توصیهای که خدمت دولتمردان عزیز دارم حساسیت نسبت به مسئله نفوذ است چراکه دشمن درصدد نفوذ است.
یکی از مواردی که آمریکاییها در مؤسسات و اندیشکدههای خود کار کردند بررسی وصیتنامه شهدا و دغدغه و سفارشی که برای نسل جوان داشتند بود که دغدغه شهدا بر سه مقوله حجاب، ولایتفقیه و اسلام بوده است که هر سه مقوله مورد بدترین هجوم دستگاههای اطلاعاتی، امنیتی و جاسوسی دشمن قرارگرفته است.
برنامهای که از صدای آمریکا، بیبیسی و من و تو با عنوان چهارشنبههای سفید پخش میشود ازجمله اقدامات دشمن در بحث حجاب است.
رابرت مرداک یهودی که مدیریت شرکت فارسی وان و بیش از 60 شبکه ماهوارهای را بر عهده دارد که از سرمایهداران یهودی دنیا است در سال 2015 گفته که تا سال 2020 کاری خواهم کرد زنان و دختران ایرانی مثل غربیها در خیابان حاضر شوند که انشاالله به همت جوانان و ملت ایران رابرت مرداک این آرزو را به گور خواهد برد.
دولتمردان قدر این جوانان را بدانند چراکه 33 درصد ترکیب جمعیتی کشور را جوانان تشکیل میدهند.
مراکزی مثل آب، برق، گاز، محیطزیست و... در کشور تحت رصد سیستمهای اطلاعاتی و امنیتی است و دشمن در بحث بیوتروریسم در حال کار است.
دولت باید آماده باشد و دستگاهای اطلاعاتی و امنیتی ما باید حالت پیشدستانه داشته باشد.
سیستمهای اطلاعاتی و امنیتی باید بهروز باشد، تکنولوژی روز و دارای نیروی انسانی فنی و صاحب قدرت همچنان که بوده باشد.