به گزارش
بلاغ، خلاصه بخشهای سانسور شده مصاحبه اصغر فرهادی با روزنامه صهیونیستی هاآرتص:
اصغر: من از کودکی به فروشندگی علاقه داشتم، همیشه بعد از مدرسه دستفروشی میکردم، انقدر در فروشندگی مهارت داشتم که بقیه اموالشان را برای فروش به من میسپردند، من هم پس از فروش، درصدی سود برای خودم بر میداشتم.
فروشندگی حس غریب و قشنگی است، بعضی وقتها در مدرسه با دوستم، پاک کن و مداد بچهها را تَک میزدیم و بعد از ظهرها آنها را دست دوم میفروختیم، بالاخره آدم باید خلاقیت و پشتکار داشته باشد.
از همان جا بود که تصمیم گرفتم، فیلم بسازم و بگویم که بابا در ایران کار فراوان است، اصلا تا حالا دیدید که یک نفر در فیلم من بیکار باشد؟؟ همه سر کارند، و از این جهت آقای رئیسجمهور با مشورت من آمار بیکاری را ارائه میدهد.
من تمام تلاشم را کردم تا در تمام فیلمهایم، همه جور آدم را جذب کنم.
دیدید من چه ترفندی زدم، دوتا آدم از خدا بیخبر و بینماز و بیدین و ایمون را فرستادم تا بروند و اسکار را برای من بگیرند، همه به من خرده گرفتند اما من از کودکی با این دو نفر دوست بودم، تو کوچهها دنبال همدیگر میکردیم، من سعی کردم از خدا بیخبران را هم جذب خدا کنم.
یک همچنین فرد با خدا و با نمازی هستم من.
اصلاً فروشندۀ من، در امضای برجام هم بسیار تأثیر گذار بود، زمانی که من فیلم نامه را نوشتم، متاسفانه لو رفت و سبب شد تا آمریکا برجام را در مقابل یک دبه ترشی بندری امضا کند، حالا کسی آن یک دبه را نداده و دبه درآوردند دیگر بیخبرم.
اصلاً همین سیاستمدارها مقصرند، آنها مانع صلح هستند، وگرنه من که آمادهام یک فیلم خوب درباره اسرائیل بسازم.
در فیلمهای من دیدید که مردم چقدر نفهمند، آنها اصلاً نمیفهمند که ما میفهمیم آنها نمیفهمند، سیاستمداران هم این را فهمیدهاند، نمیفهمند که اسرائیل چقدر فهمیده است، من عاشق آدمهای فهیم هستم.
من همیشه سعی کردم در فیلمهایم مردم نفهم را نشان دهم، مثلا در جدایی نادر از سیمین، گفتم او نمیفهمد که من پسرش هستم، من که میفهمم او پدر من است، اصلاً همه تلاشم روی فهمیدن است.
این همه ما تلاش کردیم، رفتیم اینور و آنور هی تندیس خرس و ببر و جک و جانور و حیات وحش جایزه گرفتیم، فقط برای فهمیدن.
فهیم باشید