به گزارش
بلاغ به نقل از
نوشهرآنلاین، هشتم اسفند ماه سالروز تاسیس نهاد امور تربیتی مدارس کشور میباشد. به فرمایش مقام معظم رهبری صدقه جاریه شهیدان رجایی و باهنر است، فرصت خوبی خواهد بود برای تقدیر زحمتکشان این نهاد و دوباره اندیشیدن پیرامون واژه تربیت و ساز و کارهای آن.
چه آن سالهایی که مراد از تربیت را خلاصه کردیم به رفتارهای فصلی و سنواتی و تفکر جدایی تربیت و آموزش را سردادیم و تربیت را صرف تربیت سیاسی دانستیم و چه آن زمانیهایی که تربیت را وسیله و آموزش را هدف قرار دادیم و چه آن سالهایی که با پرچم طرح تعمیم پرورشی خواستیم همه را خودی در تربیت بدانیم و چه فرصتهایی میگذرد که همه را به امان خود رها کردهایم...
براستی از اجراییشدن تاسیس نهادی انقلابی به نام امور تربیتی توسط شهیدان رجائی و باهنر و نیز درخواست تداوم این نهاد از زبان رهبری معظم و صدقه جاری خواندن این کسوت، میتوان به ضرورت و اهمیت همه جانبه و ارزش آن پی برد.
درگیری در تعاریف و واژهها و ساختارشدن و الگوهای پر زرق و برق کار تربیتی آنچنان مارا از هدف و مقصد دور کرده است که عوامل اجرایی این نهاد از پس و نو آموزان از لبهی پرتگاه افتادهاند...
نباید باورهای خود را فراموش کنیم... هرجامعهای به توانایی و رشد و بالندگی جوانان فردای خود و البته قدرت بخشیدن به این گروه هم امیدهای فردای آنان را تزئین میکند و هم امیدهای جامعه را در آینده برآورده خواهد کرد.
و برای حصول این امیدهای دوگانه باید حیات و نفس تازهای به بدنه نهاد امور تربیتی دمیده شود تا نقش خود را در میدان امروز و مطالبات نیروهای انسانی فردای جامعه، خوب اجراء نماید.
در واقع نباید نقش این صدقه جاری را در تلاطم امواج و روادید رفتارهای سیاسی و جناحی و نیز محدود در حیطهها و دستگاههای شناختی و رفتاری تعلیم و تربیت آنقدر به هم بپیچیم که برای اجراییشدن آنها همه را خسته کنیم. دیگر عمری از دنیای تئوریها و نظریات سپریشده است و درحالیکه مراد از عملکرد در نهاد امور تربیتی باید در کلید واژههای بدیهی و الفبایی مقدسی چون«خداباوری و معاداندیشی- عشق به همنوع و وطندوستی» شکل و طراحی شود و این اهداف در قالب آیینهدوستی و رسمدوستی نمودن آنهم توسط انسانی به عنوان مربی که افراد زیادی میتوانند مصداق باشند، جوانان را در تشخیص دوست و دشمن و رهنمود عشق خدمت به سرانجام رساند، و حال حصول این فرآیند را میتوان همان نتیجه مقدس این نهاد دانست و به حق انتظارات این نهاد باید در حد و اندازه ارزش واقعی نتایجش در سبد هریک از دولتها بطور ثابت دیده شود و مابقی ساختارهای اجرایی در بدنه این نهاد یک بار اضافی و برای تزئین نظریات و بازار گردانی خود افراد بوده است.
میتوان دستیابی این نهاد مقدس و دیرینه را با تزریق مربیان جوان و جوان باور، دوباره حیات تازهای بخشید.
یاد و خاطرات شهیدان این نهاد(شهید سنگاری در نوشهر) با گردش سنگ آسیابش گرامی داشته میشود....که جوانان (باهر رنگ و سن و سال) خود را وفادار و پیرو افکار آنان بدانند و انحام این امر و قصد با ارزش یعنی جذب جوانان در گرو صداقت مربیان جوان باور و با اسلحهی دوستیکردن میسر است و جان وتوانی بیشتر از ساعات موظفی را میطلبد.
باید سری به محله، خانه و باشگاه(محیط علاقمندی جوانان) زد و نگارش کرد و با نسیم خوش عاطفی با او رفتار و رفاقت کرد تا در اندک مدتی گسترهی خوش تسنیم همه خوبیها و رشادت، عشق به آیندهنگری در آیند تا دنیای آباد دیگران و عمران نیکوکاری آخرت بیکران را در او زنده کرد.
و هرکس در دوستیکردن و درک و غمخواربودن با نوجوان و جوان جامعه شریک شود بیشک در کسب عمل صالحه، روزانه سکههایی از طلا و نقره را در صندوق( صدقه جاری شهیدان رجایی و باهنر) واریز کرده است. پس بکوشیم از گذشته عملکرد خود عبرت بگیریم و آینده امیدوارانه را در به خدمتگرفتن مربیانی از نسل نو، جوانگرا، جوان باور، همگرا با جوانان، البته بدون عشقهای اضافی فعالیت را در کلید واژههای بسیار بدیهی و ساده آغاز نمائیم تا گرمای این چرخه هم ما را گرم و صمیمی و جوانان را حفظ و هم امیدواری جوانان را باور و هم آرزوهای جامعه را تامین نماید.
و بدین شکل ارواح مردان مقدس در روز حساب ما را وامدار و عضو صندوق جاری خود خواهند دانست.
هفته تربیت اسلامی را اینچنین باور کنیم و اقدام نمائیم.