به گزارش
بلاغ به نقل از
پیک نکا، درحالی که تماشاییترین راهپیمایی 22 بهمن در عمر نزدیک به 40 سال انقلاب اسلامی مردم ایران را در سطح شهرستان نکا مانند دیگر نقاط کشور شاهد بودیم، اما اتفاقی تلخ میرفت تا این جشن حماسی را متاثر از خود کند.
حادثهای که دور از انتظار همه مردم و سبب بُهت عابران از محل وقوع آن بوده، به گونهای که فیلم و تصاویر مربوط به آن به سرعت در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی دست به دست شد تا یک روح نا امیدی از نحوه برخورد مسئولان با مردم را به نمایش بگذارد.
ماجرا از این قرار است که پس از پایان راهپیمایی بینظیر مردم نکا در روز یکشنبه 22 بهمن 96 و در حالی که همه شرکتکنندگان با خوشحالی و مسرت از شرکت در چنین تجمع باشکوهی درحال بازگشت از برنامه بودند، در یکی از غرفههای موجود در مسیر راهپیمایی صدای فریاد و جنجال غیرمنتظرهای سبب جلب توجه مردم شد.
با حضور در مکان مورد نظر برای اطلاع از چند و چون ماجرا با فریادهای نامتعارف فرماندار نکا بر سر تعدادی از جوانان انقلابی، که غرفهای را در راستای اقتصاد مقاومتی و با عنوان «ممانعت از جنگ با خدا(ربا)» دایر کرده و درحال آگاهسازی عمومی براساس آیات قرآن و فتاوای مراجع تقلید همچون امام خمینی(ره) و حضرات آیات جوادی آملی، مکارم شیرازی، سبحانی، علوی گرگانی و نوری همدانی بودند، مواجه شدیم.
رفتاری که تاکنون از نماینده ارشد دولت تدبیر و امید در شهرستان نکا مشاهده نشده و سابقه نداشته است که وی بر سر مردم عادی در سطح شهر این چنین با تندخویی و عتاب، مخاطب عامی که در کمال آرامش در این حماسه ملی شرکت داشتهاند را مورد خطاب قرار دهد.
مردمی که شاید در ذهن خود حداقل در انتظار برخوردی گرم و پدرانه از مسئول ارشد شهرستان پس از به ثبت رسیدن یک اتفاق بزرگ در نکا بودهاند، اکنون درحیرت ناشی از فریادهای نامیمون و بحثهای امنیتی وی در قبال یک موضوع کاملاً اقتصادی و عادی مورد اشاره دین مبین اسلام قرار گرفتند.
فرماندار محترم در این لحظات در شرایطی، که گویی مسببان اغتشاشهای اخیر در سطح کشور را به گوشه رینگ برده است، با تندخویی مثالزدنی، این افراد را جریان انحرافیای که در کشور اغتشاش کردهاند خوانده و ضربات مهلکی را بر جان و روح این فرزندان انقلاب وارد میکند.
وی، که در پاسخ به خانم جوانی گویا در ترکیب کلمات درمانده بود، استناد این افراد به آیات قرآن را به استفاده معاویه از کتاب خدا تعبیر کرد و با اشاره به اینکه قانون در مملکت حاکم است بر لزوم گرفتن مجوز از فرمانداری برای برپایی غرفه تأکید داشت.
اما آنچه بسیار با اهمیتتر به نظر میرسد دنباله ماجرا است، زمانی که غرفهداران پرداختن به موضوع ربا و حرام بودن آن (تحقق بانکداری اسلامی) در راستای اقتصاد مقاومتی را هدف خود از برپایی این غرفه اعلام میکردند، نماینده دولت پرداختن به این موضوعات را بیارتباط با این افراد تلقی کرد تا جایی که در پاسخ به تأکید یکی از فعالان مبارزه با ربا درمورد نظر رهبر انقلاب نسبت به اقتصاد مقاومتی از عبارت قابل تأمل «رهبر به تو چه ربطی داره» استفاده میکند که در ادامه با پاسخ «رهبر منه» این فرد مواجه میشود.
در این زمینه به نظر میرسد که موضوع باید از دو جنبه مورد بررسی و پایش قرار گیرد که یک بخش آن مربوط جنبه حقوقی و قانونی ماجرا بوده و سوی دیگر آن به نوع اخلاق به کارگیری شده از سوی یک مسئول ارشد دولتی در نحوه برخورد با گروهی از فعالان فرهنگی و بازخورد این نوع رفتار در سطح جامعه باز میگردد.
در خصوص جنبه قانونی این اتفاق باید تحلیل ماجرا را بر عهده کارشناسان مربوطه قرار داد که با سنجیدن حوزه اختیارات فرماندار یک شهرستان به عنوان مسئول ارشد شورای تأمین تا چه اندازه امکان ورود به مسائل جزئی این چنینی را دارد.
اما توجه به این نکته ضروری است که باتوجه به فعالیت غرفه این گروه پیش از این در روز جمعه بیستم بهمنماه در ورودی مصلی امام خمینی(ره) نکا، که حتی از تریبون این نهاد مقدس نیز به تمجید و تبلیغ فعالیت آنان پرداخته شد و عدم برخورد دستگاههای امنیتی و انتظامی، ادامه فعالیت این غرفه در سطح شهر برای عموم مردم و خود فعالان این گروه امری حل شده تلقی میشد.
از سوی دیگر برپایی غرفه این گروه فرهنگی از صبح روز راهپیمایی 22 بهمن بدون ایجاد حتی کوچکترین حاشیه، تنش و بازخورد منفی در کنار تجلیل مجری ستاد برگزاری راهپیمایی 22 بهمن در زمان عبور از مقابل این غرفه نیز فضایی بدون مشکل را تداعی میکرد.
حال سوال این است که دوگانگیای همچون عدم برخورد دستگاههای مربوطه و تجلیل مجری راهپیمایی 22 بهمن به عنوان نیروهای زیرمجموعه شورای تأمین و ستاد بزرگداشت دهه فجر، که مسئولیت و دبیری آن برعهده شخص فرماندار و روابط عمومی فرمانداری است، در مقابل برخورد انفجاری فرماندار چگونه قابل توجیه است؟.
حال اگر باوجود تمام این دوگانگیها فرض را بر حقانیت موضع فرماندار نکا در این ماجرا بگذاریم، اما جنبه اخلاقی و بازخورد اجتماعی حاصل از این نوع رفتار، که اگر اهمیت بیشتری از بخش قانونی آن نداشته باشد کمتر نیز نبوده، قابل چشمپوشی نیست.
به گونهای که نحوه برخورد فرماندار با شهروندان در قالب منشور 120 مادهای حقوق شهروندی ارائه شده از سوی دولت متبوع خود نیز قابل دفاع و توجیه به نظر نمیرسد، چراکه بندهای 13، 24، 28، 59 و 60 این منشور صراحتاً به نکات ذیل اشاره دارد:
«... هیچ مقامی نباید به نام تأمین امنیت، حقوق و آزادیهای مشروع شهروندان و حیثیت و کرامت آنان را مورد تعرض و تهدید قرار دهد…»
« ... حق شهروندان است که از دولتی برخوردار باشند که متعهد به رعایت اخلاق حسنه، ...، اعتدال و تدبیر و پرهیز از تندروی، شتابزدگی، خودسری، ... و پذیرفتن مسئولیت تصمیمات و اقدامات خود، عذرخواهی از مردم در قبال خطاها، استقبال از نظرات مخالفین و منتقدین، ... باشد.»
« شهروندان از حق نقد، ابراز نارضایتی، دعوت به خیر، نصیحت در مورد عملکرد حکومت و نهادهای عمومی برخوردارند. دولت موظف به ترویج و گسترش فرهنگ انتقادپذیری، تحمل و مداراست.»
« اصل بر برائت است و هیچکس مجرم شناخته نمیشود مگر اینکه اتهام او در دادگاههای صالح و با رعایت اصول دادرسی عادلانه ازجمله اصل قانونی بودن جرم و مجازات، استقلال و بیطرفی مرجع قضایی و قضات، حق دفاع، شخصی بودن مسئولیت جزایی، رسیدگی در مدتزمان معقول و بدون اطاله دادرسی و با حضور وکیل، اثبات شود.. .»
« شهروندان (اعم از متهم، محکوم و قربانی جرم) از حق امنیت و ... برخوردارند و نباید کمترین خدشهای به شأن، حرمت و کرامت انسانی آنها وارد شود. هرگونه رفتار غیرقانونی مانند شکنجه جسمی یا روانی ... رفتار توأم با تحقیر کلامی یا عملی، خشونت گفتاری یا فیزیکی و توهین به متهم یا محکوم، نقض حقوق شهروندی است و علاوه بر اینکه موجب پیگرد قانونی است، نتایج حاصل از این رفتارها نیز قابل استناد علیه افراد نیست.»
حال بکارگیری الفاظ و اتهاماتی نظیر «اغتشاشگر» و «جریان انحرافی» در کنار تحقیر کلامی با بکار بردن عبارات «رهبر به تو چه ربطی داره»، « تو چه کارهای»، تشبیه عمل افراد به دشمنان اهل بیت(ع) همچون معاویه در منظر عموم و خشونت در بیان، با کدام یک از موارد بندهای ذکر شده از حقوق شهروندی قابل دفاع است؟.
در اذهان عموم اینگونه متبادر میشود حال که فرماندار نکا در تشخیص اقدام این گروه به غیرقانونی بودن و همترازی عمل آنان با اقدام معاویه پیبرده است، آیا بهتر نبود که با سعه صدر و برخورداری از رأفت اسلامی همراه با منش پدرانه و علیوار به هدایت و جذب حداکثری فرزندان همین انقلاب میپرداخت؟.
همچنین قابل تأکید است که نباید با برخی سخنان، رفتارها و برخی نسنجیدهگوییها، حرکات و افتخارات بزرگی چون حضور بینظیر مردم در سالگرد جشن پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی ایران را مشوش و مشوه کرد.
در پایان از استاندار محترم و اخلاقمدار مازندران درخواست میشود تا نسبت به برخورد و رفتار مدیران خود تا پایینترین سطوح خدمت به مردم در این استان دقت نظر بیشتری به خرج دهد تا زین پس بیش از این شاهد چنین تلخکامیهایی از سوی مسئولان در ذائقه ملت نباشیم.
وَ هُدُوا إِلَى الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْلِ وَ هُدُوا إِلى صِراطِ الْحَمِيدِ «حج 24»