به گزارش
بلاغ، بسیاری از حامیان احمدی نژاد، بواسطه میزان اعتقاد و التزام او به نظام اسلامی و مکتب امامین انقلاب، به او ارادت میورزیدند و وقتی علائم متعدد انصراف او از این مبانی را مشاهده کردند، دست از او شستند و به صف منتقدان و مخالفان او پیوستند و از آن پس بدلیل مداومت احمدی نژاد در اتخاذ مواضع خلاف مبانی امامین انقلاب، او و جریان منتسب به او را "جریان انحراف" نام نهادند.
اغتشاشها، آزمونی برای جدایی سره از ناسره و نمایشگر تفاوت افراد و شخصیتهای بصیر با بیبصیرتان است. شجاعت و شهامت در مسیر اعتقادات و ارزشهای انقلاب را نیز میتوان از افراد و جریانها در اظهارنظر و موضع آنان و یا سکوتشان به ارزیابی بشست، که در هر فتنهای، بسیاری در محک سنجش، یا مردود میشوند و یا سرافراز.
حامیان جریان انحراف با کدام تحلیل، ترمزدستی تحرکات سیاسی و اجتماعی خود را در فضاهای حقیقی و مجازی در جریان اغتشاشات اخیر کشور کشیدند.
دانستن و ندانستن توفیری ندارد مهم این است که بازیگردانان این جریان این بار نقش بازی نکردند. مهم این است که بدانیم فریاد این جریان در تحولات کشور یا صدادار نیست یا از آنچنان با گوش مردم انقلابی ناآشناست که شنیده نمیشود.
دانسته یا ندانسته، سکوت حامیان جریان انحراف اثر خود را در تحریک و تهییج ضدانقلاب گذاشته است.
این همان نکته پنهانی است که برای شناخت جریانها در اوضاع و احوال امروز کشور به خوبی قابل تشخیص و تمییز است.
باید بپذیریم که همه جریانهای ناهمسو با مردم و از جمله جریان انحراف به فهم و همسویی مشترکی با دسیسههای دشمنان و معاندین نظام رسیدهاند.
خواه این فهم با تبری این جریانها پس از شکست اغتشاشها از معاندین توأم باشد و یا باز هم با سکوت برگزار شود .
مهم این است که عدهای با ایجاد اغتشاش سعی کردند چوب لای چرخ نظام بگذارند و عدهای دیگر، با سکوت میدان را برای این اغتشاشگران و جولان آنها آماده کردهاند.
امروز کسی از این جریانها بهخصوص از جریان انحراف در کشور و استان مازندران فریاد معترضانه و منتقدانه نسبت به وقایع اخیر و محکوم کردن اقدامات ضدانقلاب نشنیده است.
واقعیت این است که سکوت حرف اول و آخر این جریان شده و معنا پیدا کرده است.
محمدعلی قاسمیان
انتهای پیام/