به گزارش
بلاغ، با شکلی که دولت در حال تاختن و تهدید کردن و تلاش برای مهندسی افکار عمومی در مناظرهی دوم از خویش بروز داده بود، اینک اما با مشاهدهی مناظره سوم میتوان ادعا کرد که ستاد فرماندهی مشترک اصلاحطلبان و تکنوکراتها، مناظرهی سوم را به قدرت افکار عمومی و بازدارندگی انقلاب باختند اما چرا؟
روحانی و جهانگیری در نبود مقبولیت عمومی، بیمحابا به شهر موشکی حمله کرده و پروندهی ۳۰ سالهی جمهوری اسلامی را سیاه جلوه داده بودند؛ نوعی از مواجههی مهاجمانه با پرسشهای اقتصادی – اجتماعی که همگان را متوجه ناکارآمدی دولت در افکار عمومی معرفی کرده بود؛ خیلی زود اما این رفتارشان با عکسالعمل منفی مردم مواجه شد؛ بااینحال اینان که قصد داشتند تا بیباکی در تاختن به دستاوردهای نظام را در فرافکنی از حد بگذارنند و همهی بیمسئولیتیها و بدعملیهای خود را بر عهدهی انقلاب و نظام بگذارند، و حتی در سرزبانها مناظرهی سوم را همانند صحنهی جنگ و درگیری آرایش داده بودند؛ ناگهان در وسط پرسشهای ابهامآلود رقیبان از دولت رانتیری یازدهم در معرکهی مناظره زمینگیر شدند؛ پس اول اینکه قدرت افکار عمومی آنها را بهگونهای تنبیه و مجازات کرد که قادر نشدند حتی کلمهای ضدانقلابی در مناظرهی سوم بر زبان جاری سازند، و افکار عمومی ایران نشان داد که فقدان پاسخگویی روحانی – جهانگیری دربارهی ناکارآمدی دولت یازدهم هرگز با حمله به جمهوری اسلامی قابلترمیم نیست؛ اما ثمرهی دوم مناظرهی سوم این شد که معلوم کرد سیاه نمایان علیه جمهوری اسلامی خود در موارد متعددی در تولید و بهره از رانتها و یا کجیها وضعیت نامطلوبی دارند.
نتیجه اینکه بهرغم برنامههای انتخاباتی – خدماتی روحانی – جهانگیری در ماه آخر دولت و بهرغم هیاهوهای همسویان خارج از کشور؛ مناظرهی سوم مجدداً پایگاه آرای دولت مستقر را نزد مردم و اقشار محروم و نیز متوسط جامعه بیشتر از گذشته تخریب کرده و کاهش داد؛ لذا صرفنظر از اینکه چقدر به سبد آرای رئیسی، قالیباف و میرسلیم افزودهشده باشد، این نکته برای ایرانیان مسجل گردید که با دولتمردان خوشسابقهای طرف نیستند و نمیتوان در میدان مبارزه با فساد و رونق تولید و افزایش صادرات به وعدهی کنترل وابستگان درجهی یک و یا اعضای کابینه یازدهم به آنها اعتماد کرد.
لذا نگارنده، در تحلیلی رئالیستی، مردم جویای حقیقت را پیروز میدان در مناظرهی سوم بهحساب میآورد؛ مردمی که در وهلهی اول گویا خواستار عبور از دولت مستقرند و صدالبته این مهم و این خبر میتواند مؤید این نکته باشد که ما باید در روزهای باقیمانده در گفتوگوهای محلی، منطقهای، خیابانی و اقشاری – صنفی بیش از گذشته تلاش نماییم که نصرت حق نزدیک است.