برجام به هیچ دردی نمیخورد اما امتیازاتش پابرجاست(!)
همزمان با اصرار اروپا بر گسترش عهدشکنیهای برجامی، روزنامه هممیهن ادعا کرد: با وجود حفظ تحریمهای موشکهای بالستیک علیه ایران توسط اتحادیه اروپا، امتیازات برجام برای ایران پابرجاست(!)
این روزنامه نوشت: «هرچند مهمترین و معروفترین خواسته و هدف از قرارداد برجام، رفع تحریمهای اقتصادی ایران بود که با خروج یکجانبه ترامپ از این قرارداد و عدم همراهی طرفهای اروپایی در عمل نتوانست محقق شود و آمریکا با اعمال تحریمهای یکجانبه توانست جهان را وادار به تبعیت از خود کند، اما ایران ضمن کاهش تعهدات و محدودیتهای هستهای خود توانسته از مزایای حقوقی، سیاسی، نظامی و امنیتی قرارداد برجام بهرهمند شود و مهمترین آن یعنی عادی شدن پرونده فعالیتهای هستهای ایران ظرف دو سال دیگر و با پایان مهلت پانزدهساله پیشبینیشده در این قرارداد محقق خواهد شد. بنابراین ایران بدون درگیری و پرداخت هزینه زیادی از شرایط خطیر قرار گرفتن ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد خارج خواهد شد؛ شرایطی که در دوره احمدینژاد و سیاست خارجی ماجراجویانه و بیمسئولیت او رقم خورد و ایران را با صدور شش قطعنامه شورای امنیت ذیل فصل هفتم منشور ملل متحد بهعنوان خطری برای صلح و امنیت جهانی قرار داد».
26 مهرماه امسال نیز پس از گذشت هشت سال از اجرایی شدن قرارداد برجام میان ایران و 1+5، تحریمهای خرید و فروش تسلیحات غیرمتعارف ایران که براساس قطعنامه ۱۹۲۹ شورای امنیت وضع شده بود، لغو خواهد شد. این لغو بخشی از توافق ایران با اعضای 1+5 بود. بر همین اساس قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت، در تاریخ ۲۹ تیرماه ۱۳۹۴ تصویب شد و همراه با تصویب آن هر شش قطعنامه پیشین تحریمی را لغو کرد.
هممیهن میافزاید: «طی ماههای گذشته و با نزدیک شدن زمان لغو تحریم خرید و فروش سلاحهای غیرمتعارف که به لغو تحریمهای موشکی موسوم است، هم آمریکاییها و هم اروپاییها از تلاش خود برای عدم لغو این تحریمها سخن گفتهاند. جوزپ بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در بیانیهای اعلام کرد که انگلیس، آلمان و فرانسه به اطلاع اتحادیه اروپا رساندهاند که خواستار حفظ تحریمهای موشکهای بالستیک علیه ایران هستند.
یکی از بندهای قطعنامه 2231 لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران در اکتبر سال 2023 است. پرونده هستهای ایران و توافق برجام در یک سال گذشته تحت تاثیر تحولات داخلی ایران در پائیز سال گذشته و موضع و همکاریهای نظامی ایران و روسیه در جنگ اوکراین قرار گرفته و موجب شده تا اصل توافقنامه برجام به حاشیه برود و طرف آمریکایی و اروپایی اعلام کرد که بازگشت به توافقنامه برجام اگر غیرممکن نباشد، بسیار سخت شده است اما با این حال تحریمهای موشکی ایران در پائیز 2023 یعنی کمتر از یک ماه آینده لغو خواهد شد و از آن مهمتر تحریمهای سیاسی است زیرا در سال 2025 موعد برجام تمام میشود و عملاً پرونده هستهای ایران به پرونده عادی تبدیل میشود... بسیاری از تحریمها از جمله تحریمهای شورای امنیت حل شده است و با یک گام دیگر تا دو سال آینده به پایان امنیتسازی پرونده ایران خواهد رسید و روند برنامه هستهای ایران عادیسازی میشود. این مهم از دستاوردهای توافقنامه برجام است که با وجود بدعهدی کشورهای غربی و با وجود اینکه ایران یکسال بعد به تعهدات خود عمل کرد، نتوانست از مزایای اقتصادی آن بهرهمند شود. با این حال دستاوردهای سیاسی برجام پابرجاست و نمیتوان امتیازات جدی برجام را نادیده گرفت و این مواضع دولتهای غربی که نه حاضرند مرگ برجام را اعلام کنند و نه حاضرند توافقنامه برای لغو تحریمهای تسلیحاتی را اعلام کنند، نوعی پیروزی سیاسی برای ایران محسوب میشود.»
درباره این تحلیل غلطانداز شایان ذکر است:
1- مسئله ایران در توافق براساس وعدههای دولت برجام، لغو تحریمهای اقتصادی بود و نه پیروزی اخلاقی و سیاسی و یا حتی لغو تحریمهای تسلیحاتی. امروز هم کشورمان در گسترش توانمندیهای پیشرفته نظامی از جمله پهپادی و موشکی به جایی رسیده که کشورهای بسیاری از شرق آسیا تا آفریقا و آمریکای لاتین و حتی برخی کشورهای اروپایی خواستار خرید این تسلیحات پیشرفته از کشورمان هستند و بنابراین ادعای تحریم تسلیحاتی ایران، ادعای مضحکی است. با این حال موضع اروپا درباره عدم اجرای تعهدش در این زمینه، بار دیگر بیصفتی دولتهایی را نشان میدهد که همزمان و بهطور پنهان التماس میکنند ایران پهپاد و موشک در اختیار روسیه قرار ندهد. در مقابل اگر قرار باشد طرف اروپایی در سررسید تعهد لغو تحریم تسلیحاتی ایران به مسئولیت خود عمل نکند، طبیعتا خویشتنداری ایران در زمینه نحوه معاملات تسلیحاتی با روسیه و کشورهای دیگر، وارد فاز دیگری خواهد شد که میتواند اشک دولتهای بدعهد اروپایی را درآورد.
2- در موضوع بیچشم و رویی اروپاییها همین بس که آقای ظریف با وجود خوشبینی بلاوجه به آنها، چندینبار به اعتراض گفت:
- پس از ۲۰ ماه نمیتوانیم حتی یک حساب بانکی در لندن باز کنیم.
- تسلیم اروپا در مقابل آمریکا تأیید شد. تروئیکای اروپا بقایای برجام را به آمریکا فروخت.
- اروپاییها در برجام کمتر از یک درصد تعهدات خود را انجام دادهاند. درواقع، بیش از 100 درصد در بیانیههای عمومی و کمتر از یک درصد در پایبندی واقعی به تعهداتشان عمل کردند.
- اروپا در برجام، شرافت خود را مفت فروخت.
- اگر میخواهید شرافت خود را بفروشید، بفرمائید. اما ظاهری اخلاقی- قانونی به خود نگیرید. شما آن را ندارید.
3- قطعنامههای تحریمی شورای امنیت با برجام لغو نشد بلکه در قطعنامه 2231 یکجا تجمیع شد و به مثابه ماشه کشیده شده و شمشیر داموکلس بالای سر ایران گذاشته شد تا در مقابل انواع عهدشکنیهای طرف غربی نتواند هیچ اقدام متقابلی انجام دهد و بدین ترتیب به مدت شش سال از فرصتهای کشور در مسیر آرزواندیش و التماس و مذاکرات فرسایشی تلف شد.
4- در حالی که اروپا اصرار دارد تعهدات ضدتحریمی و لغو تحریم تسلیحاتی را انجام دهد، نویسنده هممیهن وعده میدهد که تا دو سال دیگر هم قرار است تحریمها ملغی شود(!) و این در حالی است که تحریمها با اراده دولت و ملت ایران در حال بیاثر شدن است وگرنه آمریکاییها 800 تحریم پیش از برجام را به بیش از دو هزار تحریم رساندهاند و ارادهای هم برای کنار گذاشتن این حربه ندارند.
5- اصرار برای فاکتور کردن برجام بهعنوان دستاورد در حالی است که روند معطلی و تعلیق و انتظار هشتساله برجام، فرصتهای دیپلماسی اقتصادی متنوع، و به فعلیترسانی انبوه ظرفیتهای داخلی رونق اقتصادی را از ملت ایران گرفت و فاجعه دهها برابر بزرگتر از سیل و زلزله یا تحریمهای ظالمانه دشمن بود.
حمایت از اشرافیت ضد تولید و اشک تمساح برای اقتصاد در حال احیا
روزنامه زنجیرهای اعتماد با چند سال تاخیر و در حالی که روند تولید در کشور مجددا رونق گرفته، از قول یک گروه سیاسی موسوم به جمعیت تولیدگرایان مدعی شد: فرصتهای طلایی برای توسعه کشور را از دست دادهایم.
این گروه سیاسی، از احزاب تشکیلدهنده جبهه اصلاحات است که در پوشش نام اقتصادی، فعالیت سیاسی میکند! علی ظفرزاده دبیرکل جمعیت مذکور، از اعضای فراکسیون حزب مشارکت در مجلس ششم بود.
اعتماد از قول حزب سیاسی مذکور نوشت: «فرصتهاي طلایی برای توسعه کشور را از دست دادهایم. شاخصها و نمادهاي بسياري این وضعیت را به تصویر میکشند.
طي يك سده گذشته، فرصتهاي طلايي را با وجود در اختیار داشتن منابع عظيم مالي و توان اثرگذاري سياسي، به ويژه بر اثر فقدان دو مورد فوق، از دست دادهایم. بیش از ۲۰۰۰ میلیارد دلار منابع مستقيم ارزي ناشي از انواع صادرات طي ۶۰ سال اخیر در اختیار تصمیمگیران ما بوده است و آنچه امروز در حال تجربه آن هستیم، هیچ سنخيتي با اين حجم منابع عظیم ندارد. نابسامانی و ناهمترازي در سياستهاي داخلي و خارجي و ناتواني در آيندهنگري، ناکارآمدي، سوءمدیریت و عدم اهلیت حرفهاي از مهمترین علل عقبماندگی کشور است. اقتصاد و همچنین نابسامانيهاي به وجود آمده در سياستهاي داخلي و خارجي، عامل اساسي مشکلات ایران در ابعاد مختلف است. توسعهخواهي نياز حياتي بقا و امنیت کشور است. برنامهريزي و تدوین راهبرد توسعه و ایجاد عزم ملي براي تحقق آن، ضروري و حياتي است. به دلیل توسعه نیافتگي، نقش دولت در هدایت و مراقبت از توسعه، اساسي و مهم است و نمیتوان آن را به بازار سپرد دولت و نهادهاي مختلف و همچنين نهادهاي امنيتي و نظامي به هیچ وجه نباید در اجرای اقتصاد ورود کنند و اجرا، مبتني بر اقتصاد آزاد با تکیه بر نهادهاي باکيفيت پشتیبان آن به ویژه در زمینههاي شفافیت، امنیت و عدالت، تنها توسط بخش خصوصي داراي اهلیت انجام شود. توسعه پایدار و رفاه اجتماعي براي جامعه، هنگامي محقق میشود که شایستهسالاری و دموکراسي با برگزاری انتخابات آزاد نهادینه شود.»
موضعگیری سیاسی حزب اصلاحطلب و بازنشر آن در روزنامه اعتماد در حالی است که بیشترین فرصتهای رونق اقتصادی، از سوی مدیر یا اشرافی غربگرا نابود شد و طیف یاد شده در مقابل آن سوء مدیریت نه تنها ساکت نبود، بلکه سوء مدیریت یاد شده را ریلگذاری و تشویق هم میکرد. منفی شدن رشد اقتصادی، و تورم 60 درصدی که بیش از هر چیز به تولید آسیب میزند، از یادگارهای دوره مدیریت اشرافی غربگراست. در مقابل، ظرف دو سال اخیر ضمن احیای صادرات نفتی و غیرنفتی و تنوعبخشی به شرکای اقتصادی کشور، 5400 واحد تولیدی تعطیل یا نیمه تعطل هم احیا شده و ضمن عبور از دوره رکود، رشد اقتصادی هم به بیش از 4 درصد افزایش یافته است.
در رندی نویسندگان بیانیه مغرضانه سیاسی همین بس که با جمع بستن و کلیگویی درباره عملکرد 60 ساله اقتصاد، دو دوره قبل و بعد از انقلاب را با هم یکی میکند و حال آن که صادرات نفت کشور در قبل از انقلاب تا شش میلیون بشکه در روز هم افزایش یافت اما فقر و تنگدستی و محرومیت در میان بخش عمدهای از جمعیت 35 میلیونی کشور بیداد میکرد؛ تا آنجا که مسعود بهنود از همکاران نشریات قبل از انقلاب (همکار بعدی نشریات زنجیرهای مدعی اصلاحات و سپس شبکه دولتی بیبیسی)، درباره وضعیت رژیم پهلوی در اوج درآمدهای نفتی به قاصدک آنلاین (نشریه دانشجویی در تورنتو) گفت: «اصلاً نوع گفتمان در زمان شاه جور ديگري بود. طوری که حتی در جمع چند نفره هم، کسي کمتر از اعليحضرت نمیگفت، نوشتن که هیچ. از نخستوزیر و وزرا هم حتي نميشد انتقاد کرد. هویدا هر سال، که شاه به سن موریس براي اسكي ميرفت، سردبيرها را ميخواست و ميگفت شاه دو ماهي میخواهند استراحت کنند و خسته شدهاند. اگر جوادیه، آب و یا بم، نان ندارد، همیشه نداشتهاند. در این دو ماه هیچ خبر منفي ننويسيد. هویدا میگفت: اشكالي ندارد مردم حتي 40 هزار تا از روزنامه شما را نخرند، پولش را میدهیم. بعد از انقلاب حتی در بدترین دوران مطبوعات، موقعي که ماهها مخفی شده بودیم، سانسور اين طوري نشد، يعني به اين ترتیب که نماینده ساواك بيايد بغل دست من، تیتر بخواند...».
در مقابل، با وجودی که اکنون جمعیت کشور 85 میلیون نفر و صادرات نفت زیر دو میلیون بشکه است، پیشرفتهای بسیار بزرگی در زمینه محرومیتزدایی، کاهش شکاف طبقاتی، بهبود شاخصهای زندگی و افزایش چشمگیر امید به زندگی و همچنین گسترش چند ده برابری زیر ساختهای متنوع توسعه و پیشرفت فراهم شده است.
یادآور میشود روزنامه اعتماد پیش از این در چند نوبت اذعان کرده که سیاستهای اقتصادی دولت سابق، به مثابه پوست موز و استخوان در گلوی سیاستگذاران است.
گزارش سی ان ان از نفوذ هکرهای ایران به شرکتهای ماهوارهای و دفاعی آمریکا
شرکت مایکروسافت ادعا کرد، هکرهای وابسته به ایران در ماههای گذشته چندین بار شرکتهای ماهوارهای، دفاعی و دارویی را در ایالات متحده هدف حملات سایبری قرار دادهاند تا به اطلاعات آنها دست پیدا کنند.
به گزارش سیانان، به نقل از مایکروسافت، هکرها از زمستان سال گذشته تاکنون توانستهاند به چند ده سازمان از هزاران سازمانی که آنها را هدف قرار دادهاند، نفوذ کرده و برخی اطلاعات این شرکتها را سرقت کنند.
شرود دیگریپو، مدیر «استراتژی اطلاعات تهدید مایکروسافت» میگوید: «اگرچه نمیشود به طور دقیق فهمید که چرا هکرها به سراغ شرکتهای ماهوارهای، دفاعی و داروسازی رفتهاند، اما میتوانیم حدس بزنیم که تحریمها، انگیزه بزرگی برای ایران و جستوجوی اسرار تجاری شرکتهای خارجی بوده است.»
به گفته مایکروسافت، هکرها با حدس زدن گذرواژههای رایج، تا زمانی که یکی از آنها کار کند، به حسابهای ایمیل نفوذ کردهاند و در برخی موارد، موفق شدند دادهها را از شبکه سرقت کنند.
سی ان ان همچنین اعلام کرد که از نمایندگی دائم ایران در سازمان ملل درخواست اظهار نظر کرده، هرچند میداند که دولت ایران معمولاً اتهامات مربوط به هک را رد میکند.
مایکروسافت نیز از معرفی شرکتهایی که مورد تهاجم حملات سایبری قرار گرفتهاند خودداری کرده است.
به گفته سیانان، مقامات ایالات متحده اغلب چین و روسیه را به عنوان کشورهای درجه یک تهدید هکری علیه منافع آمریکا معرفی میکنند، اما هکرهای مستقر در ایران را نیز به دلیل غیرقابل پیشبینی بودن و مخرب بودن همواره در مراتب تهدید بالا قرار میدهد.
به گزارش صدای آمریکا، دوشنبه بیستم شهریور هم یک شرکت امنیت سایبری اعلام کرد هکرهای ایرانی موفق به نفوذ به شبکه ۳۲ شرکت اسرائیلی شدند. به گزارش روزنامه «یدیعوت اخرونوت» (واینت)، شرکت «ایاساییتی» خبر این رخنه سایبری را اعلام کرده است. طبق این گزارش، هکرها همچنین به یک شرکت در امارات متحده عربی نفوذ کردند.نام این شرکتها منتشر نشده است، اما طبق این گزارش آنها در بخشهای مختلف از جمله بیمه، پزشکی، صنعت، ارتباطات، فناوری اطلاعات، فناوریهای پیشرفته، خردهفروشی، خودرو، حقوق، خدمات مالی، معماری، و عمران فعال هستند.