فولان به سرعت تیراندازی را یاد گرفته و خیلی کم پیش می آمد که تیرش به خطا برود. پس از کشته شدن رییس گروه به دست یکی از افرادش، فولان به عنوان جانشین انتخاب شد. وقتی فولان چنین قدرتی به دست آورد، به همراه افرادش به دهکده ای که شوهرش زندگی می کرد حمله کرده و با ضربات چاقو او را به شدت زخمی کرد. با این که شوهر فولان در این حادثه، جان خود را از دست نداد اما جای ضربات چاقو برای همیشه روی شکمش باقی ماند. با آن که شوهر فولان مرد کارخانه داری با ده ها کارگر بود اما به خاطر ترس از حمله دوباره راهزنان، بیشتر کارگران کارخانه اش کارشان را رها کرده و او برای همیشه تنها مانده و در فقر جان داد.
از آن به بعد کار اصلی ملکه راهزنان، غارت و چپاول دهکده هایی بود که مردمی از طبقه مرفه تر داشت. او حتی کودکان این خانواده ها را ربوده و از آن ها درخواست پول های هنگفت می کرد و سپس بخش اعظمی از آن ها را به خانواده های فقیر کمک می کرد. پس از مدتی شری رام لالا رام از افراد مورد اعتماد رییس سابق، از زندان Prison آزاد شده و متوجه شدند رییس شان بابو گوجار کشته شده و فولان باعث آن بوده است. پس از آن گروهی از تبهکاران را تشکیل داده و به مبارزه با فولان و گروهش برخاستند. در این میان عده زیادی از افراد فولان نیز به آن ها پیوستند.
فولان به همراه گروه خود به گروه مقابل حمله کرده و 22 نفرشان را به قتل Murder رساندند، پس از آن بود که فولان مجبور به فرار شد و به دهکده ای کوچک پناه برد. در این زمان پلیس Police هند تحقیقات گسترده ای را برای یافتن کسانی که چنین قتل عامی به راه انداخته بودند آغاز کرد.
دو سال بعد از این ماجرا، پلیس موفق به دستگیری فولان شد. روز دستگیری فولان، 10 هزار نفر از مردم برای تماشا جمع شده بودند و 300 پلیس تلاش کردند تا او را بدون درگیری دستگیر کنند. در سال 1983، فولان به جرم Crime قتل 48 نفر، غارت و چپاول، آتش سوزی های عمدی و کودک ربایی به خاطر پول دستگیر شد و 11 سال به زندان افتاد پس از آن وکیلی توانست از راه های مختلف او را تبرئه کرده و او آزاد شود.