به گزارش
بلاغ، در کشورمان رسم است که در سفر مقامات عالی به هر استان، مقامهای آن استان معمولاً شرایط را گل و بلبلی ذکر میکنند تا علاوه بر جلب رضایت مهمان، از عملکرد خود نیز دفاع بعمل آورند.
درد مردم و بیخیالی مسؤولان
گلایه مردم و دلسوزان هر استان بویژه رسانههای غیر وابسته نیز از مسؤولان استان به همین موضوع برمیگردد که چرا واقعیتهای تلخ عقبماندگی و معضلات مردم را صادقانه و با وضوح و شفافیت به اطلاع مقامهای کشوری نمیرسانند، ضمن آنکه در ترویج چنین فرهنگ و لاپوشانی، خود مقامهای دولتی نیز بی تقصیر نیستند و با نوع برخوردهای خود، نامطبوع بودن بیان واقعیتها را به باور مسؤولان استانی خود نشاندهاند و از طروق مختلف سعی ندارند تا واقعیتهای زندگی مردم را بدست آورند و برای دردها و رنجهای مردم تدابیری کارگشا بیاندیشند.
مازندران مجروح و ندیدهشدن دردهای آن
استان مازندران که از مصیبت وارده بر مرکبات و هزاران باغدار و کشاورز خود هنوز فاصلهای زمانی چندانی نگرفته، در سفر یکروزه رئیس جمهور و چند تن از وزراء ندید و نشنید تا کسی حتی استاندارش سخنی از درد جانکاه کمرشکستگی باغدارانش را بهمیان آورد تا شاید رئیس جمهور حتی در قالب حرف و گفتار قولی روی صدها وعده انجامنشده قبلی خود به کشاورزان مازندرانی بیافزاید که دلی شاد و نقطه امیدی بوجود آید.
بخشی از حواشی سفر و مسؤولیت این حاشیهها به عهده مسؤولین استان است، آنجا که به دلیل خالی بودن سبد پروژههای افتتاحی، دست به دامن پروژههایی زدند که از افتتاح آنها یکی دو سال گذشته بود.
قیممآبی مسؤولان برای خبرنگاران
اگر برای خبرنگاران رسانههای دردآشنای مازندران کارت حضور در مراسمهای این سفر صادر نمیشود و به آنها جسارت هم میکنند، این رفتار از سوی دستاندکاران استانی است و نمیتوان مقامات مهمان را چندان مسؤول دانست.
اگر همه برنامهها آنکادر شده و دیسیپلینیزه طراحی و اجراء شد، برای آنکه آبی از آب تکان نخورد، باید همه چیز خوب و عالی به نمایش گذارده شود تا نکند تصوری بر وجود معضلات و نارضاییها در مازندران به ذهن مهمانان خطور کند، هرچند که این سفر و این مهمانان برای ماموریت انتخابات به مازندران آمده باشند، اما هیچ چیز واقعیت حضور رئیس جمهور و وزراء در مازندران را نمیتواند نفی کند تا از این فرصت، استاندار و سایر مسؤولان مازندران به بیان دردها و مشکلات مردم و عقبماندگی مفرط این استان زرخیز نپردازند و مطالبات عموم مازندرانیها، بهخصوص خیل چند هزار نفری جوانان تحصیلکرده بیکار این استان را رسا و گویا به گوش آقای روحانی و هیئت همراه نرسانند.
مشکل اصلی از ما است که بر ماست
فرصتسوزی در استان مازندران کم نیست که این مورد هم رویش.
نکته مهم در این سفر، برخورد قیممآبانه با خبرنگاران و اصحاب رسانه و خوب وبد جداکردن آنها از سوی استانداری مازندران است.
واقعاً استاندار و مسؤول روابط عمومی او باید به این پرسش پاسخ دهند که مگر جایگاههای دولتی ارث و میراث آنهاست که به خبرنگاران اجازه حضور در برنامههای سفر را ندهند و بینشان خوب و بد جدا میکنند و معتقدند که منتقدان دولت در رساهها حق حضور در برنامههای سفر را ندارند؟!
مگر رسانهها وجدان جامعه و ماینده افکار عمومی نیستند؟. اگر چنین است، که هست، دیگر به چه حقی در استانداری مازندران کسی به خود این اجازه را میدهد که برای افکار عمومی تعیین تکلیف کند و دست به کینهتوزی بزند؟!
لطفاً رسیدگی کنید، مرگ یکبار و شیون هم یکبار
در هر صورت، یکبار و برای همیشه این برخورد آپارتایدی در حوزه استانداری با اصحاب رسانهها باید حل و فصل شود تا سایر دستگاهها تکلیف خود را بدانند و دچار بدآموزی رفتاری استانداریها نشوند ودر مازندران مغبون و مظلوم نیز باید این سناریوی تلخ به پایان خود رسانده شود.