آویش یعنی قصه پر غصه مظلومیت شهدای کربلای ۴، یعنی یک دنیا حماسه و ایثار؛ آری ۳۱ سال چشم انتظاری سرانجام به پایان رسید. آمدی اما جامعه امروز دیگر همچون دهه ۶۰ نیست.
به بهانه بازگشت پیکر مطهر سردار دلها
«آویش» یعنی قصه پرغصه مظلومیت شهدای کربلای4/ پس از شما ما را بیهویت و بیشناسنامه نامیدند
28 تير 1396 ساعت 18:34
آویش یعنی قصه پر غصه مظلومیت شهدای کربلای ۴، یعنی یک دنیا حماسه و ایثار؛ آری ۳۱ سال چشم انتظاری سرانجام به پایان رسید. آمدی اما جامعه امروز دیگر همچون دهه ۶۰ نیست.
خوش آمدی دلاور، پس از ۳۱ سال چه غریبانه به همراه پیکرهای مطهر دوستان شهیدت آمدی.
آویش یعنی مرد بحرانها در جنگلهای شمال کشور در مبارزه با گروههای ضد انقلاب و منافقین.
آویش یعنی چهرهای دوست داشتنی همچون سرداران شهید بلبلاسی، گلگون، نوبخت، عالی، احمد کاکا، صمد اسودی، احمد شکی، محمود کریمی، اردشیر رحمانی، باغبان، خطیبی، ناصر بهداشت، شیرسوار، اسماعیل شیرزاد، حسین روحی، حسین بصیر، محمد تیموری، زالپور، جمشید نائیجیان، و...
آویش یعنی مقاومت در ام الرصاص و ام البابی آنجا که دل شیر میخواست تا در نیزارهای این دو جزیره مقاومت کنی، اما وی ماند و با بدنی مجروح به دنبال این بود که چگونه تک تک نیروهای گردانش را به عقب هدایت کند و سرانجام خود برای همیشه آسمانی شد.
آویش یعنی قصه پر غصه مظلومیت شهدای کربلای ۴، یعنی یک دنیا حماسه و ایثار؛ آری ۳۱ سال چشم انتظاری سرانجام به پایان رسید. آمدی اما جامعه امروز دیگر همچون دهه ۶۰ نیست.
بوی تعفن از بیحجابی برخی زنان، رشوه خواری، باند بازی، بحث جناح چپ و راست، مظلومیت بچههای جنگ، سپاه و بسیج تا آنجا که هر کس از راه میرسد به دنبال تضعیف آنها است و این خیلیها را کلافه کرده ...
اینجا برخیها تلاش میکنند تا کمتر از ایثار شما صحبت شود زیرا منافع آنها در عدم بحث درباره ایثار شما خلاصه میشود.
اینجا برخیها شعار آزاد اندیشییشان آن هم از نوع غربی گوش فلک را کر کرده و تلاش این جماعت به ظاهر متمدن تا آنجا پیش رفت که خیلی از ارزشهایی را که شما با خونتان به ارمغان آوردید، به تاراج گذاشتند.
اینجا حتی از گذاشتن دو واحد درسی به نام ارزشهای دفاع مقدس در دانشگاهها وحشت دارند زیرا آن را با الگوهای خود در تضاد میبینند.
اینجا برخیها خدمت به مردم را با جناح بازیها و ثروت اندوزیها اشتباه گرفتند تا جائی که برای رسیدن به قدرت در انتخابات همه چیز، حتی اخلاق را فراموش میکنند و به دروغ، تهمت و فریب افکار عمومی تمسک میجویند و یا ستادهای انتخاباتی خود را با رقص و آواز میگردانند تا بیشتر رای بیاورند؛ بگذریم که درد زیاد است.
خوشا به سعادتان که رفتید، نمیدانم از دل همسنگران خود خبر دارید یا نه؟ همان دوستان شما که پس از رفتنتان چه سختیها که نکشیدند.
طعنههای نیشدار از کسانی که نه بوی باروت به مشامشان خورده و نه از جنگ چیزی میفهمنند و تنها غنیمت خوران پس از جنگ بودند.
پس از شما ما را بی هویت، بیشناسنامه و ... نامیدند اما بر مبنای حفظ این نظام سکوت کردیم.
بچههای ما را در دانشگاهها و مدارس همانند خودمان در محل کارمان با زخم زبان مبنی بر اینکه همه چیز از قبیل شغل، خانه و ... را به شما دادند، دیگر از این کشور چه میخواهید، بگذارید ما آزاد باشیم، مگر شما مامور بردن به بهشت و جهنم ما هستید و چرا دست از سر ما برنمیدارید، حسابی کلافه کردند.
آویش جان نمیخواهم پشیمانت کنم که چرا بار دیگر به شهر خود بازگشتی.
نمیخواهم بگویم که ای کاش نمیآمدی و شاهد وضعیت اسفبار فرهنگی در جامعه نمیبودی.
اینجا ارزش انسانیت را برخیها به داشتن ماشینهای آنچنانی و کاخهای مجلل تعریف میکنند نه تقوا و پاکی.
این روزها اینجا باید از اقدامات شما و دوستانتان در مبارزه با منافقین و ضد انقلابها در دهه ۶۰ دفاع کنیم.
بد نیست که بدانی اینجا خیلی چیزها عوض شد، حتی در نگاه برخیها دیگر آمریکا دشمن بیچون و چرای انقلاب اسلامی ایران محسوب نمیشود!
اما آویش جان بدان که آسیدعلی خامنهای علمدار این انقلاب همان مسیری را دنبال کرده و میکند که بزرگ معمار انقلاب یعنی آقا روح الله آن را برای ما ترسیم کرد.
راه همان راه است و هدف همان هدف پس بگذار صادقانه بگویم ای سردار ام البابی و ام الرصاص ای فرمانده گردان خط شکن مالک خوش آمدی به جمع دوستان و همسنگران خود.
کد مطلب: 304156