تاریخ انتشارسه شنبه ۲۳ دی ۱۳۹۹ - ۰۰:۲۸
کد مطلب : ۴۴۷۰۴۸
۰
plusresetminus
تازه‌ترین 5 خبر ویژه سه‌شنبه 23 دی ماه

  بار بدهی 100 هزار میلیاردی دولت فعلی بر دوش دولت بعد
دولت روحانی، دولت بعدی را در همان سال اول فعالیتش؛ در تله بدهی بالغ بر یکصد هزار میلیارد تومانی گرفتار می‌کند.
حسین راغفر استاد دانشگاه الزهرا(س) در گفت‌وگو با روزنامه شرق درباره این نگرانی گفت:  دولت سال 99، حدود 33 هزار میلیارد تومان از بورس درآمد کسب کرد. دولت از دو منظر در این بازار سود برد. اول از فروش دارایی‌های خود با قیمت‌هایی بیش از ارزش واقعی و دوم از کاهش ارزش بدهی‌هایش، به عبارت دیگر، از محل رشد کاذبی که به بورس وارد شد، ‌تورمی شکل گرفت و از طریق تورمی که در بازار به وجود آمد ارزش بدهی‌های دولت کاهش پیدا کرد. در اقتصاد ما، بزرگترین بدهکار خود دولت است. اگر بدهی‌های دولت را با قیمت روز محاسبه کنیم، خواهیم دید ارزش بدهی‌های دولت به دلیل تورم به شدت کاهش پیدا کرده است.
او افزود: وقتی تورم حاصل می‌شود ارزش دارایی‌هایی که با استقراض ایجاد شده به شدت بالا می‌رود و ارزش بدهی‌ها به شدت کاهش می‌یابد.
او با بیان اینکه بازنده این اتفاق گروه‌های مختلف مردم هستند، گفت: طبقات محروم جامعه بیشترین آسیب را از این اتفاق می‌بینند. چرا که از یک سو آنها دارایی خاصی ندارند که بر اثر تورم افزایش ارزش پیدا کند و از سوی دیگر با ایجاد تورم در اقتصاد هزینه‌های اولیه زندگی آنها به شدت افزایش پیدا می‌کند و برای تأمین حداقل‌های معیشتی دچار مشکل می‌شوند.
راغفر اذعان کرد: از این رو فروش دارایی‌های دولت که امسال قرار است صورت بگیرد، می‌تواند تبعات خطیری حتی برای آن دسته از افرادی که در بورس حضور ندارند، داشته باشد.
دولت می‌خواهد در بودجه سال آینده استقراض بزرگی را انجام دهد و این استقراض کاری خواهد کرد که پرداخت اصل و فرع سالانه این بدهی‌ها برای دولت بعدی در 1401 به چیزی حدود 100 هزار میلیارد تومان برسد. همه اینها باعث می‌شود که دولت بعدی ناگزیر از حرکت در مسیر ریل‌گذاری طراحی شده دولت دوازدهم بشود که در واقع ادامه فروش اموال دولت و استقراض و بالا نگاه داشتن قیمت ارز است و همه اینها به شدت به زیان عموم مردم خواهد بود.
شرق در ادامه نوشت: در لایحه بودجه سال 1400 دولت هزینه‌ای بالغ بر 80 هزار میلیارد تومان برای بازپرداخت اصل اوراق مالی در نظر گرفته که در مقایسه با سال قبل از آن دو برابر شده است. همچنین بررسی‌ها نشان می‌دهد که با احتساب پرداخت سود اوراق سررسید شده که در ردیف هزینه‌ای دیگری آمده کل بودجه لازم برای پرداخت اصل و سود اوراق سررسید شده در سال آینده نزدیک به 130 هزار میلیارد تومان خواهد بود.

واقعاً روحانی فکر می‌کند که مردم از گرانی‌ها با خبر نشدند؟!
آقای روحانی چطور می‌گوید مردم حذف بی‌سروصدای ارز 4200 تومانی را نفهمیدند، در حالی که قیمت‌ها رشد بی‌سابقه داشته است.
روزنامه اقتصادی جهان صنعت در نقد سخنان اخیر رئیس‌جمهور نوشت: دوباره چهارشنبه شد و آقای رئیس‌جمهور از تریبون دولت برایمان از موفقیت‌هایش گفت؛ از افتخاراتش در عرصه مدیریت اقتصاد و معیشت، همچنین از اینکه چطور آرام و با طمأنینه همه چیز را پیش برده که آب در دل ما تکان نخورد یا به قول خودش نفهمیم. جناب روحانی که دلش از مجلس و ایراداتش به بودجه یا حذف ارز جهانگیری و...پر است، برای تلافی و پاسخ دادن به قوه مقننه، منت هر چه کرده و نکرده را بر سر ملت می‌گذارد!
جالب آنکه به رسانه‌ها توصیه می‌کند وقتی نقد می‌کنند، حواس‌شان باشد که دولت در چه شرایطی، اقتصاد کشور را مدیریت کرده است، چنان هم حق به جانب که گویی مقصر این شرایط اعم از تحریم، عدم امکان نقل‌و‌انتقالات مالی، عدم امکان فروش نفت و... مردم هستند.
افتخار آقای رئیس‌جمهور این است که مردم اگرچه به سختی افتاده‌اند اما برای تهیه کالاها صف نبسته‌اند. می‌گوید مگر برنج و... نخریده‌ایم که ببینیم با وجود حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی قیمت فرقی نکرده است. این‌طور که معلوم است آقای روحانی از قیمت‌ها و وضعیت موجودی کالاها در بازار هم همان‌قدر مطلع است که از رضایتمندی آنان مطلع بود و از روی لبخندهایشان حدس می‌زد.
رئیس‌جمهور محترم قطعا شخصا خرید نمی‌کند و کسانی که این کار را برایش انجام می‌دهند به او نگفته‌اند که هر هفته یک کالا کمیاب و نایاب می‌شود. یک روز کره را جیره‌بندی می‌کنند و یک روز پوشک بچه و نوار بهداشتی پیدا نمی‌شود. یک روز هم دغدغه‌مند بالا و پایین شدن نرخ مرغ و تخم‌مرغ را پیگیری می‌کنیم.
مردم همه مشکلات را با دلسوزی و صبر تاب می‌آورند و دم نمی‌زنند چرا که قلب‌شان برای کشور می‌تپد و هر دشواری‌ای را مثل یک خانواده کنار هم تحمل می‌کنند. آقایان مسئول اما انگار این دلسوزی را اشتباه تعبیر کرده و- با ادبیات آقای روحانی- نفهمیده‌اند. تصورشان این است که مشکلات آرام‌آرام سر مردم آوار شده و نفهمیدند که قیمت همه مایحتاج زندگی طی دو سال گذشته بیش از ۱۰ برابر شده است. نفهمیده‌اند که حقوق‌های سه، چهار میلیونی کفاف زندگی یک نفره را هم نمی‌دهد.

سی‌ان‌ان: ترامپ شکست خورد تهدیدهای ایران بیشتر شده است
سی‌ان‌ان در گزارشی اعلام کرد راهبرد ترامپ در مقابل ایران شکست‌ خورده است.
وبسایت سی‌ان‌ان نوشت: مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا ادعا می‌کند که ما امروز نسبت به چهار سال گذشته بسیار ایمن‌تریم. این در حالی است که اکنون هزاران نفر بر اثر کووید19 می‌میرند و حملات سایبری و تنش با ایران افزایش یافته است. در حالی که پمپئو تلاش می‌کند برداشت شخصی خودش از واقعیت را بقبولاند، توییت‌هایش از واقعیت وحشتناکی پرده برمی‌دارد که پیش روی رئیس‌جمهور بعدی است: امنیت ملی آمریکا به شکل گسترده‌‌ای در دوران ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ تضعیف شده است.
به گزارش «دیپلماسی ایرانی»، در ادامه این تحلیل آمده است: قدرت آمریکا در خارج از کشور بی‌ارتباط با ناتوانایی‌های داخلی نیست. دشمنان و متحدان ما می‌دانند که حواس ما پرت است: تلفات کووید19، اقتصاد آسیب‌دیده، شکاف‌ها و اختلافات عمیق سیاسی همگی در ارتقاء صلاحیت آمریکا در خارج از مرزها نقش دارند.
یکی از چالش‌های پیش روی دولت جو بایدن، ایجاد ثبات در اتحادهای ما به عنوان بستر هر راهبردی برای ارتقاء امنیت ملی ایالات متحده است. سیاست‌های دولت ترامپ مانند بی‌کفایتی در مورد ایران و دادن پاس گل رایگان به کره شمالی سبب شد تا شمار زیادی از دشمنان ایالات متحده در چهار سال اخیر احساس قدرت کنند.
راهبرد ترامپ در مورد ایران یک شکست بود. در سالگرد ترور قاسم سلیمانی، ایالات متحده بمب‌افکن‌هایی را به منطقه اعزام کرد. مقامات دفاعی آمریکا به سی‌ان‌ان گفتند اطلاعات نشان می‌دهد که ایران موشک‌های بالستیک کوتاه‌برد را به عراق منتقل کرده است. ترور ژنرال سلیمانی و عوامل خطر همراه با آن نشان می‌دهد که راهبرد ترامپ در برابر ایران چقدر بد عمل کرده است. در حالی که این ترور یک بازیگر نامطلوب را از صحنه خارج کرد اما جلوی پیشروی ایران را نگرفت. ساز و کار فشار حداکثری هیچ یک از خواسته‌های ایالات متحده را برآورده نکرد و حالا تهدیدهای ایران بدتر هم شده است. توانایی هسته‌ای ایران افزایش یافته و مجلس این کشور دستور غنی‌سازی 20 درصدی را داده که بسیار بیشتر از سقف غنی‌سازی 3,67 درصدی توافق هسته‌ای است. حملات متعارف ایران و نیروهای نیابتی‌اش نیز کاهش نیافته است. ایران همچنین به تهاجم خود در فضای مجازی افزوده است. نفوذ آنلاین و انتشار اطلاعات غلط و همچنین هدف قرار دادن انتخابات آمریکا از جمله فعالیت‌های ایران بوده است.
بی‌لیاقتی ترامپ در مورد ایران نباید به این کشور یک مجوز رایگان بدهد. تهران دست به فعالیت‌های خطرناکی می‌زند که دولت بایدن باید آنها را در نظر داشته باشد. بایدن باید راهبرد ایران را نه بر پایه اطلاعات شبکه‌های خبری از نوع فاکس‌نیوز، بلکه بر اساس اطلاعات واقعی مقامات امنیتی بنا کند.

تورم 48 تا 162 درصد را مردم متوجه نشدند؛ واقعا؟!
آقای روحانی در حالی می‌گوید مردم متوجه آثار حذف بی‌سروصدای ارز دولتی نشده‌اند که اقدام دولت، تورم‌های بالای 100 درصد را در برخی اقلام موجب شده است.
رئيس‌جمهور اخیراً در جلسه هیئت دولت گفت: «در یک سال گذشته دولت به طور تدریجی و در حدی که جامعه بتواند تحمل کند، تعدادی از کالاها را از شمول اختصاص ارز 4200 تومانی خارج کرده است و امروز چند قلم از کالاها باقی‌مانده که برای مردم اهمیت دارد، البته ممکن است دولت در شرایط مناسب تصمیم دیگری در زمینه این کالاها نیز اتخاذ کند. ما در یک سال گذشته، ارز ترجیحی تعدادی از کالاهای 4200 تومانی را بتدریج حذف کردیم و گفتیم ارز نیمایی به این کالاها اختصاص پیدا کند. چای، برنج، شکر، لاستیک و خیلی موارد متعدد دیگر را یکی یکی، به تناسب و آرام آرام در حدی که جامعه بتواند تحمل کند و قابل قبول باشد، از لیست تخصیص ارز 4200 تومانی حذف کردیم. ما به گونه‌ای با آرامش کار کردیم که بعضی‌ها هنوز خبر ندارند و اصلا نفهمیدند ما ارز 4200 تومانی این کالاها را حذف کردیم. عده‌ای در این کشور بودند، خرید هم می‌کردند، حبوبات هم می‌خریدند ولی نفهمیدند ما حبوبات را از لیست 4200 تومانی خارج کردیم. برنج می‌خریدند اما نفهمیدند ما ارز ترجیحی برنج را هم حذف کردیم. این خوب است، خیلی هم خوب است. معنی آن هم این است که فکر کردند تخصیص ارز 4200 تومانی همچنان در همه کالاها ادامه دارد.
روزنامه وطن امروز با اشاره به این سخنان رئیس‌جمهورنوشت: این اظهارات در حالی است که طبق گزارش‌های مرکز آمار ایران، قیمت بسیاری از کالاهایی که مشمول دریافت ارز 4200 تومانی بودند، با رشد بسیار زیادی همراه شده است. صرف‌نظر از درستی یا نادرستی تخصیص ارز دولتی و هزینه‌های سنگین اجرای آن در 2/5 سال گذشته، آمارها از رشد شدید قیمت این کالاها
در یک سال گذشته خبر می‌دهد. بررسی‌ها نشان می‌دهد قیمت کالاهایی که روحانی به حذف بی‌سر و صدای ارز 4200 تومانی آنها و بی‌تاثیر بودن این اقدام بر قیمت آنها اشاره کرد، طی یک سال گذشته بین ۴۸  تا ۱۶۲ درصد افزایش یافته است.  وطن امروز با بیان این که تبعات این تصمیم دولت با افزایش قیمت‌ها و کاهش توان خرید، برای مردم کاملاً ملموس بوده است، می‌افزاید: روحانی در حالی از عملکرد دولت در مدیریت بازارهای مختلف تمجید کرد که طی ۲ سال اخیر، مردم بارها برای تهیه برخی اقلام مجبور به ایستادن در صف شدند. پوشک، کره، رب و روغن، برخی از معروف‌ترین کالاهایی بودند که تصاویر صف خرید آنها در شبکه‌های اجتماعی دست به دست شد. این کالاها البته صرفا کالاهایی بودند که صفوف خرید آنها بر اثر کمبود عرضه در بازار ایجاد شد. علاوه بر این موارد، کالاهای دیگری هم بودند که به دلیل افزایش شدید قیمت، مردم مجبور به ایستادن در صف عرضه دولتی این اقلام شدند. آخرین نمونه این موارد، گوشت مرغ بود که پس از عبور قیمت آن از 30 هزار تومان به ازای هر کیلو در ماه گذشته، عرضه دولتی آن با هدف تنظیم بازار آغاز شد و مردم برای تهیه این کالای اساسی، مجبور به حضور در صفوف خرید مرغ دولتی شدند.

افراطیون مدعی اصلاحات نمی‌خواستند تحریم‌ها برداشته شود + سند
اینکه فائزه هاشمی، دختر مرحوم اکبر هاشمی‌رفسنجانی در سالگرد درگذشت پدرش، روز روشن اعلام می‌کند دوست داشته است دونالد ترامپ پیروز انتخابات 2020 می‌بود تا فشار بر ایران را ادامه می‌داد و باعث عقب‌نشینی ایران در مقابل زیاده‌خواهی‌های دولت آمریکا می‌شد، یک ترجمان دقیق و شفاف از مفهوم «بی‌وطنی» است. آنچه جعلق‌هایی مثل معصومه علی‌نژاد و امیرعباس فخرآور و عقب‌مانده‌های ریزه‌خوار پسمانده پهلوی در توجیه حمایت‌شان از ترامپ می‌گفتند نیز همین است که فائزه هاشمی گفت.
روزنامه وطن امروز با انتشار این تحلیل می‌نویسد: جریان سیاسی متبوع فائزه هاشمی جریان سیاسی در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری سال 1392 با شعار رفع تحریم‌ها بر سر کار آمد. به عبارتی تحریم‌های ظالمانه آمریکا علیه مردم ایران، نردبان پیروزی کاندیدای این جریان شد و طی 8 سال گذشته تنها مانور این دولت نیز روی همین موضوع تحریم‌ها و مذاکرات با کشورهای اروپایی و آمریکا درباره همین تحریم‌ها بوده است.
این موضع یعنی تمایل دولت برساخته این جریان برای مذاکره با آمریکا درباره تحریم‌ها، البته محدود به دولت اوباما نشد، چرا که با روی کار آمدن دولت ترامپ نیز این جریان این بار خواستار مذاکره با ترامپ شد. با وجود خروج ترامپ از برجام، دولت روحانی و جریان سیاسی حامی او، نه تنها از برجام خارج نشد، بلکه این بار تمام تلاش خود را برای مذاکره با ترامپ به کار بست. حتی در برهه‌ای که ترامپ از برجام خارج شده بود و شدیدترین تحریم‌ها را علیه مردم ایران اعمال کرد، عده‌ای از سرشناس‌ترین چهره‌های این جریان طی نامه‌ای سرگشاده خواستار عقب‌نشینی ایران از مواضع خود، کوتاه آمدن در مقابل ترامپ و انجام مذاکره با او شدند. حال آنچه در توجیه این تمایل و مطالبه خود مطرح می‌کردند این بود که برای رفع تحریم‌ها و بهبود وضعیت معیشتی تن به این خواری و ذلت می‌دهند.
اکنون اما اظهارات فائزه هاشمی، که از مطلعان این جریان به حساب می‌آید، نشان می‌دهد ماجرا و ماهیت تمایل این جریان سیاسی برای مذاکره با ترامپ، اساسا موضوع رفع تحریم و معیشت مردم نبوده است، بلکه آنان به تحریم و فشار خارجی به عنوان اهرمی برای تغییر سیاست‌های جمهوری اسلامی نگاه کرده و می‌کنند. اظهارات فائزه رفسنجانی دقیقا همین موضوع را می‌گوید. او در این باره گفته است: «من یک جایی قبلا هم گفته بودم که برای ایران دوست داشتم آقای ترامپ انتخاب شود. به خاطر همین فشارهایی که می‌آورد، بالاخره شاید یک تغییر سیاستی اتفاق بیفتد. شاید اگر فشارهای آقای ترامپ ادامه پیدا می‌کرد، بالاخره ما مجبور می‌شدیم یک تغییر سیاست‌هایی را داشته باشیم.
این اظهارات به واضح‌ترین شکل ممکن نشان می‌دهد در واقع بخش عمده‌ای از اصلاح‌طلبان، متمایل به پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکا بوده‌اند، چرا که پیروزی ترامپ را به منزله تداوم فشار بر مردم ایران می‌دانستند و از همین رو تصور می‌کردند با تشدید فشارها بر مردم ایران، می‌توانند جمهوری اسلامی را وادار به تغییر سیاست‌های خود در حوزه‌های سیاسی کنند. یعنی دقیقا همان مطالبه‌ای که جریان برانداز دست‌ساز پمپئو طی سال‌های اخیر مطرح
کرده است.
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

سینمای دفاع مقدس؛ محبوب و مهجور
جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۰
چرا مجازات ارتداد سنگین است؟
چهارشنبه ۸ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۰