۱. فاطمه بضعه منّی
۲. فداها ابوها
۳. ام ابیها
در سوگ بانوی آب و آینه- ۲
روایت دوم: دختری شبیه پیامبر (ص)
9 اسفند 1395 ساعت 12:04
راویِ این عبارات، فضّه باشد یا اسماء یا زینبِ پنج ساله، نمیدانم خودش چه حالی بوده وقتی گفته: ما تَخرِمُ مشیتها مشیه رَسول الله؛ چقدر راهرفتنش شبیهِ راهرفتنِ پیامبر(ص) بود! ... خطبه را هم که با آن عبارات فصیح شروع کرده بود همه لابد توی دلشان گفته بودند چقدر جملههایش به جملههای آسمانی محمد- سلام خدا بر او- شبیه است.
به گزارش بلاغ، نه اینکه فقط پارهٔ تنِ پدر(۱) باشد. نه اینکه فقط پدر قربانصدقهاش برود؛ «پدرش به فدایش»(۲) را همه، بارها از محمد شنیده بودند. نه اینکه فقط ببویدش و بگوید: «من از فاطمه بویِ بهشت میشنوم». خدا انگار ذخیرهای برای محمّد(ص) نگه داشته بود برای آن سالهای بییاوری؛ یک کوثر؛ یک خیرِ کثیر؛ یک خوبیِ تمام نشدنی. بعد ابوطالب و خدیجه، بس که مونس و غمخوار و پرستار پیامبر(ص) شده بود همه شنیده بودند که محمّد(ص) صدایش میزند: «مادرِ پدر»(۳).
کد مطلب: 271709