بیشتر ما در یک یا چند شبکه اجتماعی حساب کاربری داریم و معمولا هر روز به آنها سر میزنیم. اگر مواردی مثل پرکردن اوقات بیکاری، تفریح کردن، اطلاع از اخبار و البته شایعات و سرک کشیدن در زندگی خصوصی دیگران را کنار بگذاریم، برای بسیاری از ما این شبکهها سادهترین و حتی تنها راه اطلاع یافتن از وضعیت اقوام و دوستانمان به شمار میروند.
۰
به گزارش بلاغ، غیر از شبکههای اجتماعی، اپلیکیشنهای پیام رسان هم به بخشی جدایی ناپذیر از زندگی ما تبدیل شدهاند تا جایی که بعضی افراد فقط به دلیل ضرورت استفاد از اپلیکیشنهایی مانند تلگرام در کارشان گوشیهای هوشمند خریدهاند.
با وجود تمام مزیتهای این سایتها و اپلیکیشنها نمیتوان از تاثیرات منفی آنها بر زندگی و سلامت چشم پوشی کرد. دانشگاهها، پژوهشکدهها و نهادهای دولتی با انجام مطالعات و پژوهشهای مختلف به طور مرتب در مورد آسیبهای گوناگونی که استفاده نادرست و خارج از عرف فناوریهای جدید به دنبال دارند به ما هشدار میدهند. با ظهور تلفنهای همراه هوشمند، زندگی دیجیتال و استفاده از اینترنت وارد مرحله جدیدی شد.
در حال حاضر در جهان 65 درصد زمان صرف شده در دنیای دیجیتال با استفاده از گوشیهای هوشمند و تبلتها رقم میخورد و رایانههای شخصی با 35 درصد به ابزاری ثانویه تبدیل شدهاند. باید دید با ظهور نسل بعدی گجتها و تلفنهای هوشمند، نسل پنجم اینترنت همراه و فرگیر شدن اینترنت اشیا و اتصال روزافزون ما به این دستگاهها چه سرنوشتی در انتظارمان خواهد بود.
تاثیر شبکههای اجتماعی بر نوجوانان و افراد در سن بلوغ، موسوم به نسل زِد (Generation Z) به دلیل اینکه از یک طرف، گروهی آسیب پذیرند و از طرف دیگر جزو پرتعدادترین کاربران شبکههای اجتماعی هستند، اهمیت ویژهای دارد. براساس پژوهشهای انجام شده 75 درصد نوجوانان در آمریکا در شبکههای اجتماعی حساب کاربری دارند که از این تعداد 68 درصدشان از فیسبوک به عنوان شبکه اجتماعی اصلی استفاده میکنند. اگرچه بی شک استفاده از شبکههای اجتماعی نقشی اساسی در گسترش ارتباطات اجتماعی و آموختن مهارتهای ارتباطی دارد، اما از خطراتش هم نمیتوان چشم پوشی کرد.
نبودن خود قانون مداری و مستعدبودن در برابر فشارهای روانی، نوجوانان در سن بلوغ را در برابر مشکلاتی از جمله افسردگی فیسبوکی، هرزه نگاری و زورگویی مجازی آسیب پذیر می کند. این مشکلات تهدیدهایی واقعی هستند.
در مورد مشکلات دیگری مانند چاق شدن ناشی از شبکههای مجازی، اعتیاد به اینترنت و کمبود خواب نیز بررسیهای موشکافانه و دقیقی در حال انجام است.
سه مشکل رایج
انجمن روانشناسان آمریکا، زورگویی را رفتاری پرخاشگرانه از سوی یک نفر که باعث ناراحتی فرد دیگری می شود تعریف کرده است. زورگویی مجازی گستره وسیعی دارد که از تهدید مستقیم و ایمیلهای ناخوشایند گرفته تا فعالیتهای ناشناسی مانند اوباش گری اینترنتی (Trolling) را شامل میشود. 32 درصد نوجوانانی که از اینترنت استفاده میکنند تایید کردهاند که انواع گوناگونی از تهدیدشدن مجازی به وسیله دیگران را تجربه کردهاند. در حالی که پیامها یا ایمیلهای ناخوشایند سادهترین نوع زورگویی مجازی است، اما احتمالاً کمتر از انواع دیگر رایج است.
فقط 13 درصد نوجوانان گفتهاند پیامهای تهدیدآمیز یا پرخاشگرانه دریافت کردهاند. حتی ارسال یادداشتهای شخصی دیگران در یک گروه بدون اجازه فرستنده هم نوعی زورگویی مجازی محسوب میشود.
در پژوهشهای مرکز تحقیقات پیو (Pew Research Center) معلوم شد 15 درصد نوجوانان به دلیل ارسال یا پست شدن پیامهای شخصی شان در گروهها و انجمنهای عمومی مضطرب و پریشان شدهاند. همچنین، نزدیک به 39 درصد نوجوانانی که از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند به طریقی مورد زورگویی مجازی قرار گرفتهاند که این رقم برای آنهایی که از اینترنت استفاده میکنند ولی در شبکههای اجتماعی فعالیت ندارند 22 درصد است.
اوباشگری اینترنتی، انجام عمدی اعمالی مانند نفرت پراکنی، نژادپرستی، تعصب مذهبی، زنستیزی و مجادله یا نزاع ایجاد کردن و اختلافافکنی بین افراد در اینترنت را شامل میشود. این اعمال که اغلب به طور ناشناس انجام میشوند در شبکههای اجتماعی فراگیری زیادی دارند. میزان انجام این کارها بین آمریکاییها حدود 28 درصد است.
یکی از مهمترین علتهای زورگویی و اوباشگری مجازی امکان ناشناس ماندن در اینترنت است. براساس اطلاعات منتشرشده از سوی پایگاه Stopbullying.gov بین دو گروه از مردم احتمال انجام دادن زورگویی مجازی بیشتر است؛ افراد معروف و افراد رانده شده به وسیله جامعه. گروه اول به چنین اعمالی دست میزنند تا همچنان معروف باقی بمانند یا احساس قدرتمندبودن کنند.
گروه دوم برای پیوستن به گروه یا جامعه جدید یا بازگشت به جامعهای که از آن طرد شدهاند این کار را می کنند. شورای ملی پیشگیری از جرم آمریکا با انجام بررسیهای گوناگون متوجه شد سه چهارم قربانیان زورگویی مجازی در نهایت هویت فرد زورگو را کشف میکنند و در نتیجه ناشناس بودن، آنچنان که عدهای فکر میکنند از آنها در برابر رو به رو شدن با عواقب اعمالشان محافظت نمی کند.
زورگویان مجازی اغلب یکی از دوستان یا آشنایان فردی هستند که قربانی شده است. البته اگر واقعاً بتوان آنها را دوست نامید. فقط 23 درصد قربانیان زورگویی گزارش دادهاند به وسیله فردی که نمیشناختهاند آزار دیدهاند.
زورگویی مجازی برای کسانی که این کار را انجام میدهند ساده به نظر میرسد چون آنها قربانیانشان و واکنشهای آنها را نمیبینند و در نتیجه عواقب ناگواری، که این اعمال بر قربانیان دارد، تاثیر اندکی روی آنها می گذارد.
در دنیای واقعی، تاثیرات مخرب این اعمال روی قربانیان متفاوت است و از تغییر شیوه زندگی تا خودکشی کردن یا نیاز به مراقبت های روانی را در بر می گیرد. فعالیتهای افراد در شبکههای اجتماعی به طور طعنه آمیزی ماهیت و سرشتی انفرادی و فردگرایانه دارد. به همین دلیل، شناسایی قربانیان زورگویی مجازی دشوار است.
با وجود این، مجرمان یا قربانیان اغلب در مورد آنچه اتفاق افتاده است در دنیای مجازی یا واقعی با دیگران حرف میزنند و این گونه میتوان آنها را شناخت. همچنین نشانههایی مانند استفاده نکردن از گجتها (رایانه، تلفن همراه، تبلت) یا مضطرب و پریشان شدن هنگام استفاده از آنها و تغییرات ناگهانی الگوهای رفتاری فرد نیز به شناسایی آنها کمک می کند.
ارسال عکسها و تصاویر مستهجن از خود یا ارسال پیامهای حاوی کلمات یا مفاهیم مبتذل به افراد یا گروهها یکی دیگر از فعالیتهای شایع میان نوجوانان در شبکههای اجتماعی است. در بررسیهای انجام شده از سوی کمپین ملی حمایت از نوجوانان در کل آمریکا مشخص شد به طور شوکه کنندهای، 20 درصد نوجوانان به گسترش مضامین غیراخلاقی دست میزنند، در حالی که نوجوانان پسر بیشتر پیامهای حاوی کلمات و مفاهیم مستهجن یا تحریک کننده ارسال میکنند، نوجوانان دختر بیشتر عکسهای نامناسب از خود را- معمولا برای دوستان شان- ارسال میکنند.
با وجود این، ماندگاری و گستردگی اینترنت آن را به مکان مناسبی برای نشر چنین اطلاعاتی تبدیل کرده است آن ها با گستردگی و سرعتی همچون همه گیرشدن بیماریهای ویروسی.
17 درصد از هرزه نگاران، پیامها و عکسهایی را که دریافت میکنند با دیگران به اشتراک میگذارند و 55 درصد، آنها را برای بیش از یک نفر ارسال می کنند. به این دلیل که هرزه نگاری باعث آسیبهای روحی و احساس حقارت میشود، در بعضی از کشورها و ایالتهای امریکا چنین اعمالی جرم محسوب میشود.
افسردگی فیسبوکی به صورت ناراحتی و آشفتگی روحی ناشی از سپری کردن زمان زیاد به وسیله نوجوانان و کودکان در شبکههای اجتماعی تعریف میشود. این مشکل در حال حاضر معضلی کاملا واقعی محسوب میشود.
مطالعات اخیر نشان دادهاند مقایسه کردن، عامل اصلی افسردگی فیسبوکی است. بین کاربران فیسبوک، هم مقایسه رو به پایین (مقایسه خود با افراد بدتر از خود) و هم مقایسه رو به بالا (مقایسه خود با افراد بهتر از خود) بسیار رایج است. البته در این مورد گزارشهایی با نتایج متناقض وجود دارد.
مطالعه دیگر نشان داد فیسبوک ما را خوشحالتر میکند و اعتماد اجتماعی و مشارکت اعضا را افزایش می دهد. با توجه به اینکه مغز انسان برای ارتباط برقرار کردن ساخته شده، منطقی به نظر میرسد انتظار داشته باشیم شبکههای اجتماعی با امکانپذیر کردن اشتراک گذاری نوعی حس خودمقاوم بودن ناشی از رضایت روانی در ما ایجاد کنند.
غروب دیجیتال
پژوهشگران میگویند همانطور که خورشید چند ساعت قبل از خوابیدن ما غروب میکند، ما هم باید چند ساعت پیش از خوابیدن، گجتهایمان را خاموش کنیم تا کیفیت خوابمان را افزایش دهیم. پژوهشها نشان میدهد احتمال بروز اختلالات خواب و افزایش خطر ابتلا به افسردگی و اضطراب میان نوجوانانی که در طول شب از شبکههای اجتماعی استفاده می کنند، وجوددارد.
در پژوهشی که محققان دانشگاه گلاسکوی اسکاتلند انجام دادند، از 460 دانش آموز مقطع راهنمایی در مورد عادتهایشان در استفاده از شبکههای اجتماعی و به طور ویژه، استفاده شبانه از سایتهایی مانند فیسبوک و توییتر سوال شد. بررسیهای انجامشده نشان داد در حالی که به طور کلی استفاده از شبکههای اجتماعی بر کیفیت خواب تاثیرگذار است.
نوجوانانی که شبها برای بررسی اعلانها و پاسخ دادن به اتفاقات رخ داده وارد شبکههای اجتماعی میشوند به طور ویژه تحت تاثیر قرار میگیرند. با وجود این، هنوز معلوم نیست آیا استفاده از شبکههای اجتماعی باعث بروز اختلالات خواب میشود یا نوجوانان از شبکههای اجتماعی استفاده میکنند چون به دلایل گوناگون نمیتوانند بخوابند.
در این پژوهش مشخص شد حتی کودکان 11 ساله هم به طور قابل توجهی از فیسبوک و توییتر استفاده می کنند. بعضی از دانشآموزان از نخستین ساعات صبح آنلاین میشوند و از چندین گجت مثل تلفن همراه و تبلت برای سرزدن همزمان به شبکههای اجتماعی مخلتف استفاده میکنند. بلوغ میتواند دورهای برای آغاز افزایش آسیب پذیری در برابر افسردگی و اضطراب باشد و کیفیت پایین خواب میتواند در این زمینه نقش مهمی داشته باشد.
مهم است بفهمیم استفاده از شبکههای اجتماعی چگونه به این موضوع مرتبط است. شواهد موجود از ارتباط استفاده از شبکههای اجتماعی با سلامت به خصوص در زمان بلوغ پشتیبانی میکنند اما علت آن همچنان نامشخص است.
در این پژوهش همچنین، از دانشآموزان بین 11 تا 17 سال خواسته شد به پرسشنامهای پاسخ دهند تا میزان کیفیت خواب، عزت نفس، اضطراب و افسردگی آنها اندازه گیری شود. به علاوه، در مورد میزان بروز احساسات هنگام استفاده از شبکههای اجتماعی، فشاری که از در دسترس بودن در 24 ساعت شبانهروز در 7 روز هفته احساس میکنند و اضطراب ناشی از فورا جواب ندادن به پستهای جدید در شبکههای اجتماعی از آنها سوال شد. تحلیلهای مقدماتی دادههای این پژوهش نشان میدهد استفاده از شبکههای اجتماعی به خصوص در شب با کیفیت پایین خواب، عزت نفس کمتر و اضطراب و افسردگی بیشتر در ارتباط است. استفاده از احساسات در شبکههای اجتماعی نیز اثر مشابهی دارد.