در طول تاریخ، انسانها همواره در کنار کسبوکار و زاد و ولد، بر سر منافع شخصی، غذا و منابع طبیعی شاهد نزاع و درگیری های قومی و قبیله ای میان خود بودند. رفته رفته با گسترش جوامع بشری و افزایش جمعیت و نیز پیشرفت تکنولوژی و سلاحهای جنگی، جدال انسانها به جنگهای فرقهای، نژادی و سیاسی تبدیل شد و ملتها شاهد افزایش کشتار، ویرانی و آوارگی انسان های مصیبت زده شدند.
در سال ۱۸۵۹ میلادی تاجر جوان سویسی، هانری دونانت بعد از مشاهده عواقب جنگی خونین در شمال ایتالیا در کتاب خود نوشت؛” آیا نباید امکاناتی در زمان صلح و آرامش وجود داشته باشد و جمعیت های امدادی با داوطلبانی ایثارگر و کاملا” صالح تشکیل شوند که هدفشان مراقبت از زخمی ها در زمان جنگ باشد ؟” پیام دونان این بود که هر کس میتواند از هر راه ممکن و در حدتوانایی و امکانات خود، کاری کند که خیر و نیکی پیشرفت کند.
کمیته بین المللی صلیب سرخ ( ICRC) که در سال ۱۸۶۳ میلادی در ژنو ( سوئیس ) تشیکل شد، سازمانی است بی طرف و مستقل که منحصراً وظیفه آن حفاظت از زندگی و کرامت قربانیان جنگ و نیز خشونت داخلی و یاری رساندن به آنها است.
«جمعیت هلالاحمر ایران» هم از دل همین قول و قرارها برای کمک به نوع بشر در سال ۱۳۰۱ خورشیدی (۱۹۲۲میلادی) (یعنی سی سال قبل از تشکیل اولین خیریهها) با نام جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران بنیان گذاشته شد؛ در تعریف این نهاد هم آمده است «مردمنهاد و غیرانتفاعی»؛ یعنی همان سنگ بنای داوطلبی اینجا هم محور تمام فعالیتهاست و این نهاد میشود یک حلقه واسط بین توان توانگران و نیاز نیازمندان. هنگام تشکیل این نهاد مردمی در اصول هفتگانهاش هم خدمت داوطلبانه میآید جزء اصول اول؛ یعنی آنهایی که تصمیم میگیرند بیایند و عضوی از خانواده بزرگ هلالاحمر یا صلیبسرخ کشورشان شوند تنها به عشق خدمت به همنوعشان میآیند، داوطلبانه میآیند، نه بهدنبال پول و پست و مقام هستند و نه بهره شخصی درست مثل تمام خیریهها و سمنهایی که برای نیازمندان کار داوطلبانه میکند.
آدمهایی که عضو این نهضت هستند پای یک قراری ماندهاند مثل قول و قرارهای دوستیهای ما آدمها که اگر تخطی کنی از اصول و ارزشهای دوستیات، اولین کسی که سرزنشات میکند خودت هستی و وجدانت، دلت است که چرکین میشود از خودت! اصولهای نهضت بر ۷ اصل اصلی استوار شد که تمامی امدادگران، نجاتگران، جوانان و داوطلبان و پرسنل جمعیتهای صلیب سرخ و هلال احمر کشورهای مختلف بر اساس این اصول حرکت میکنند.
فرقی نمیکند در شمالیترین نقطه کره زمین باشی یا جنوبیترین قسمت آن. رنگات سیاه باشد یا سفید. نژادت آریایی باشد یا ژرمن و… برای ما همه “انساناند”. قسم خوردهایم که در هنگام کمک به انسانها، رنگ پوست، طبقه اجتماعی و محل زندگی و… را کنار بگذاریم. درد و غم یک انسان تنها دلیلی است که دستمان را سوی او دراز میکنیم تا باری از دوشش برداریم بدون توجه به رنگ پوستاش، طبقه و عقاید سیاسیاش…
وقتی درگیری میشود وقتی دو دسته دو گروه دو کشور و… سر مشکلات سیاسی و نژادی و مذهبی کارشان به جنگ کشیده میشود و شمشیرشان از رو بسته میشود، ما هلال احمریها پایمان را از این غائله میکشیم بیرون! اینجاست که غرض ورزی و جانبداری میشود جزو خطوط قرمزمان، ما حق غرض ورزی نداریم نسبت به آنچه رخ میدهد، برای ما هلال احمریها اعتماد و اطمینان آدم هایی که در آسیباند از هر جنگ و غائلهای ارزشمندتر است.
ما امین دولتهایمان هستیم در امدادرسانی و کاستن آلام بشری. یکجورهایی میشویم دست کمکرسان دولتهایمان در امور انسان دوستانه با توجه به تمام قوانین متبوع کشورهایمان. اما با تمام این اوصاف خودمان تشکیلات و ساختار مستقلی داریم. خودمان استقلال داریم تا بتوانیم براساس همه آن اهداف و اصولی که نهضت بینالمللی صلیب سرخ و هلال احمر مشخص کرده است، حرکت کنیم.
آنهایی که تصمیم میگیرند عضوی از خانواده بزرگ هلال احمر یا صلیب سرخ کشورشان شوند، تنها به عشق خدمت به همنوعشان میآیند، داوطلبانه میآیند، نه بدنبال پول و پست و مقام. چون ما معتقدیم این جور کارها دلی است، اگر بخواهی بخاطر سود و منفعت دنبالش باشی یا نمیرسی و قیدش را میزنی، یا میانه راه به بیراهه میروی و اصولات برایت بی ارزش میشود. باید دلات داوطلب شود تا بتوانی پایبند تمام اصول بمانی!
پایه شکلگیری نهضت بینالمللی صلیب سرخ و هلال احمر برای کمک بیطرفانه به مجروحان جنگی بود . با فکر و ایده هر کجایی از جهان که رنجی شکل بگیرد، انسانی در محنت باشد و گوشه چشمی نمناک باشد، ما خود را مسئول محافظت از جان و سلامتی انسانها و تضمین کرامت آنها میدانیم. دوستی، همکاری و صلح پایداری که منجر شود به تسکین همه دردهای بشر جزو اهداف ماست.
در هر کشوری تنها یک صلیب سرخ یا هلال احمر حق فعالیت دارد. این هم از آن اصولی است که باعث میشود فقط یک ارگان در هر کشور ضامن انجام امور بشرودستانه باشد وتمام فعالیتها با یک سازماندهی مشخصی انجام شود، و خود ما نیز به عنوان تنها نهاد مورد تایید نهضت بینالمللی وظیفه داریم فعالیتهای انسان دوستانه را در کشورمان نشر دهیم.
همه صلیب سرخها و هلال احمریها در نهضت بینالمللی از موقعیت یکسانی برخوردارند، وظایفشان یکی است بار مسئولیتها برابر است، چون جنس کار برای مردم و برای کم کردن دردهای مردم است، بنابراین ما همه در کنار هم فعالیت میکنیم.
برای من و توی جوان ایرانی و تمام ایرانیهایی که شعر “بنی آدم اعضای یک پیکرند” از سالهای سال شنیدهاند و از حفظند، این اصول خیلی دور از ذهن و ناآشنا نیست و شاید یک جورایی ته ذهن همهمان حس بشردوستی و کمک به هم نوع به شکل ناخودآگاه در وجودمان نهادینه شده است، اما مهم این است که نشانهها را دنبال کنی تا قرارهای دلت رنگ واقعیت بگیرند…
در حال حاضر بسیاری از انسانها با هر عقیده و رنگ و نژاد در بیش از ۱۸۹ کشور با اصول و اهدافی مشخص، که سنگ اول و آخر آن کار داوطلبی و عامالمنفعه به نفع آدمهای نیازمند است، مشغول فعالیتاند، فعالیتی که نه قرار است به نام کسی مصادره شود و نه قرار است پولی عاید کسی کند، بلکه همهشان دست در دست هم دادهاند تا مرهمی بر دلی شکسته باشند، دستگیر آدم نیازمندی در گوشهای از جهان یا افرادی که جبر روزگار و حوادث طبیعی و غیرطبیعی باعث بیخانمان شدن، آسیبدیدن و… شده است. پیوستن به این آدمهای داوطلب آسان است فقط یک دل میخواهد و چند قدم محکم برای تحقق شعار بنی آدم اعضای یک پیکرند.