به گزارش
بلاغ،بعد از حادثه گوهرشاد تا پایان حكومت پهلوى یعنى پیروزى انقلاب اسلامى، سیاستها و برنامههاى دینستیزانه غرب بهطور علنى اجرا مىشد تا اینكه با پیروزى انقلاب اسلامى اجراى قوانین متعالى اسلامى همچون رعایت حجاب و پوشش اسلامى با هدف تعالى و سعادت جامعه اسلامى اجرایى گردید و از سوى بانوان مسلمان جامعه اسلامى ایران كه از گذشتههاى دور به این زینت انسانى آراسته بودند نیز موردپذیرش جدى و همگانى قرار گرفت و حجاب از معرفهاى ارزشى و اخلاقى بانوى مسلمان ایرانى گردید.
اما بعد از پیروزى انقلاب اسلامى كه دولتهاى غربى نظام اسلامى را مانع تحقق اهداف خود دانستند به مبارزه جدى و همهجانبه با آن پرداخته و علاوه بر جنگ سخت و تهاجم نظامى، جنگ نرم و تهاجم فرهنگى خود علیه آموزهها و معارف بنیادین نظام اسلامى همچون حجاب و عفاف را در دستور كار خود قرار داده و با استفاده از تبلیغات رسانهاى، شبكههاى مجازى و القائات فكرى و به بهانه آزادىهاى فردى و اجتماعى،بىحجابى در جامعه را در رأس برنامههاى خود قرار دادند.
ترویج بىحجابى و تحقق آزادىهاى مدنظر غرب از سوى این كشورها به این دلیل است كه حجاب و عفاف مهمترین عاملى است كه اجتماع و نهادهاى بنیادین آن یعنى خانواده از آسیبهاى مختلف اجتماعى و فرهنگى را مصون نگاه میدارد و با تضعیف و امحاى این ارزش است كه فرد، جامعه و خانواده دچار نابودى و گسست ارزشها مىشود. در حقیقت با ترویج آزادىهاىبىحدوحصر و تضعیف بنیانهاى عقیدتى و فكرى و ترویجبىبندوبارى، ایمان به ارزشهاى دینى همچون عفت و حیا كه همچون مانعى مستحكم در مقابل لغزشها و گمراهىهاى انسان عملكنند، دچار تزلزل و آسیب مىشوند.
از همین منظر است كه امام خمینى(ره) درباره سیاست استعمارگران در مقابله با حجاب و عفاف مىفرماید: «توجه داشته باشید حجابى كه اسلام قرار داده است، براى حفظ ارزشهاى شماست. هرچه را كه خدا دستور فرموده است- چه براى مرد و چه براى زن- براى این است كه آن ارزشهاى واقعى كه اینها دارند و ممكن است بهواسطه وسوسههاى شیطانى یا دستهاى فاسد استعمار پایمال شوند، این ارزشها زنده بشوند.» (صحیفه امام،ج۱۹،ص۱۸۵)
خود اندیشمندان غربى نیز به این هدف استعمارگران در حمله به حجاب در نوشتههاى خود تصریح نمودهاند. بهعنوانمثال فرانتس فانون، جامعهشناس مشهور، در كتاب «انقلاب الجزایر یا بررسى جامعهشناسى یك انقلاب»، به بررسى نقش حجاب زنان الجزایر در مقابل استعمار فرانسه پرداخته و مىنویسد: «سیاستمداران استعمار به این نتیجه رسیده بودند كه اگر بخواهیم به تاروپود بافتهى جامعهى الجزایرى هجوم بریم و استعداد مقاومت آنها را از بین ببریم، باید ابتدا زنها را تحت تسلط خود درآوریم و لذا هر چادرى كه دور انداخته مىشود، افق جدیدى را كه بر استعمارگر ممنوع بوده در برابر او مىگشاید و سپس از دیدن هر چهرهى بىحجابى امیدهاى حملهور شدن استعمار ده برابر مىشود.»
در حقیقت اینراهبردى است كه تمدن مادى و انسانى غرب نتایج آنرا پس از اجراى مدرنیته و اعطاى آزادىهاى جنسى و استفاده ابزارى و منفعتگرایانه از زنان و رواجبىبندوبارى بین جوانان، تجربه و پیامدهاى ویرانگر آنرا دیده است. بههمیندلیل است كه مىخواهد این تجربه ناگوار معنویت گریزى و دینستیزى را با ترویجبىحجابى و مبارزه با الزامى بودن آن در جوامع اسلامى اجرا نماید و با از بین بردن این قانون الهى به نتایج مدنظر خود دست یابد. مقام معظم رهبرى در این خصوص مىفرمایند: «تمدن غربى بر پایه ستیز با معنویت و طرد معنویت بنا شد... این تمدن مادى و دور از معنویت هرچه پیشرفت كند، انحرافش بیشتر مىشود؛ هم خود آنها و هم همه بشریت را با میوههاى زهرآگین خود تلخكام مىكند؛ همچنان كه تا امروز كرده است... ویران شدن كانون خانواده، سیلاب فساد جنسى و طغیان سرمایهدارى افراطى، همه نتایج همان تفكیك است.» (۱۴/۳/۱۳۸۳)
در اجراى اینراهبرد نفوذ و استحاله فرهنگى و دینى، این كشورها از هیچ تلاشى فروگذار نیستند و حتى هزینههاى بسیارى را براى به ثمر رسیدن آن انجام مىدهند. چنانچه مقام معظم رهبرى نیز به این موضوع اشاره مىفرمایند: «ببینید الآن چقدر خرج مىكنند و زحمت مىكشند، براى اینكه حجاب را در دنیا از بین ببرند؛ كشورهایى كه خودشان را مهد آزادى هم مىدانند، مىبینید كه چه مىكنند براى مبارزه با حجاب.» (۱۴/۷/۱۳۸۳)
ضرورت نهادینهسازى عفاف و حجاب برمبناى آموزههاى اسلامىدر مبارزه با اینراهبرد استعمارى و جنگ نرم فرهنگى دشمن، تبلیغ و ترویج ارزشهاى بنیادین این قانون الهى و معرفى الگوهاى دینى در این خصوص و بیان ثمرات مهم و ارزشمند آن براى فرد، جامعه و خانواده كه موجب همراهى و پیوند میان اعتقادات فرد و جامعه مىشود، بسیار مفید و راهگشا است. چنانكه طبق دیدگاه برخى از جامعه شناسان، چهار عنصر اصلى «وابستگى، تعهد، درگیرى و اعتقاد» باعث پیوند فرد و جامعه شده و به كنترل و كاهش كجرفتارىها یا هنجارشكنىهاى اجتماعى همچون بدحجابى و یابىحجابى مىانجامد. (فریده ممتاز، انحرافات اجتماعى؛ نظریهها و دیدگاهها، ص۱۱۹)
بر این اساس معرفى فرهنگ و الگوى اسلامى زن مسلمان كه باعث تحكیم بنیانهاى اعتقادى فرد مىشود، بهترین راهكار تقابلى با فرهنگ مهاجم است. چنانكه از منظر دین اسلام و از منظر قرآنى، حجاب زن را از شر افراد بدسرشت حفظ مىكند: «فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیطْمَعَ الَّذِى فِى قَلْبِهِ مَرَضٌ»؛ (احزاب/۳۲) و از سوى دیگر، همگان یعنى زنان و مردان را به چشمپوشى از نامحرم دستور مىدهد؛ به مردان امر مىكند كه : «یغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ»؛ و به زنان نیز همینگونه: «یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ» (نور/۳۱) تا همگى در كنار هم، عفاف اجتماعى را رقم زنند. همچنین رعایت حجاب براى بانوان، علاوه بر اینكه عفت و پاكدامنى آنان را محقق مىسازد عفت جامعه را نیز تضمین مىكند؛ همانگونه كه خداوند متعال پس از امر به پوشش جلباب یا همان چادر، مىفرماید: «ذَلِكَ أَدْنَى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ؛ این كار براى اینكه (به عفت) شناخته شوند و مورد آزار و اذیت قرار نگیرند، بهتر است.» (احزاب/۵۹) بنابراین رعایت حجاب بهترین راه اعلام عفت است و ثمرهى آن امنیت جنسى است. (المیزان،ج۱۶،ص۳۴۰)
ضرورت ترویج این آموزهها و ارزشها و معرفى الگویى مبتنى بر سیره اولیاى دین اسلام همچون شخصیت بزرگوار حضرت فاطمه زهرا(س) بهعنوان بانوى نمونه اسلام و برگزیده خداوند، به این دلیل است كه اگر ما بهعنوان جامعهاى با فرهنگ غنى اسلامى، قادر نباشیم ارزشهاى این آموزه الهى را بهعنوان الگوى مناسب تبیین نماییم، فرهنگ مهاجم با الگودهى نامناسب آنرا تخریب نموده و ارزشها و هنجارهاى آنرا نادیده انگاشته و با غلبه و تهاجم، ارزشها و الگوهاى موردنظر خویش را جایگزین مىكند تا در این رهگذر به اهداف خود دست یابد.
در حقیقت هنگامى كه ارزشهاى قدیمى و سنتى جاى خود را به ارزشهاى نو و جدید مىدهند، فرآیند تغییر ارزشى رخ مىدهد. این فرآیند در جوامع و زمانهاى مختلف مىتواند صورتهاى خاصى داشته باشد. چنانكه تغییرهاى رخداده در دهههاى اخیر ایران نیز از تحول اساسى در ساختار نظام ارزشى خبر مىدهد.