تاریخ انتشارسه شنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۷ - ۰۰:۴۶
کد مطلب : ۳۶۲۶۴۱
وقتی طی چهار سال گذشته دولت هزینه‌های خود را 70 درصد افزایش داده و کسری بودجه هم در پی آن 63 درصد افزایش یافته؛ آیا دولت کنونی با این آرایش جنگی قصد مقاومت در برابر دشمن را دارد؟
۰
plusresetminus
اصلاح سیاست‌های اقتصادی لازمه عبور از جنگ اقتصادی
به گزارش بلاغ، جنگ اقتصادی، ترکیب واژگانی است که این روزها زیاد می‌شنویم؛ اما پیشینه این جنگ سال‌ها پیش، در سال ۲۰۰۴ میلادی و در زمان ریاست‌جمهوری جورج بوش بر می‌گردد؛ زمانی که اداره‌ای تحت عنوان TFI (در مجموعه وزارت خزانه‌داری آمریکا) تشکیل شد که ریاست آن را «استوارت لوی»، فردی که از وی به عنوان طراح اصلی تحریم‌های بین‌المللی آمریکا علیه ایران نام برده می‌شود، بر عهده داشت.

پس از وی نیز «آدام زوبین» در سال 2010 جایگزین او شد و تمرکزش را بر سازوکار هوشمند تحریم‌ها علیه ایران صرف کرد و در همین دوره طرح جنگ ارزی نیز در قبال ایران به پیش برده شد. چنانچه «جیمز ریکاردز» از استراتژیست‌های مشهور آمریکایی و نویسنده کتاب «جنگ‌های ارزی»؛ در سال ۲۰۱۲ در موسسه کارنگی گفت: «اقدام آمریکا در به راه انداختن جنگ ارزی علیه ایران ۴۰ درصد از ارزش ریال را در یک روز کاهش داد.»

حالا مجددا طرحی برای جنگ اقتصادی علیه ایران آماده شده که حاکی از تلاش بی‌وقفه آمریکایی‌ها برای ضربه زدن به استحکام اقتصادی ایران است؛ موضوعی که از ابتدا پنهان نبود و حتی روزنامه صهیونیستی جروزالم پست، در نوامبر ۲۰۱۶ پس از مسجل شدن پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا به نقل از زوبین نوشت که «رئیس‌جمهور بعدی آمریکا فرصت تشدید تحریم‌های ایران را دارد و می‌تواند تهران را به دلیل فعالیت‌هایش در منطقه تنبیه کند و سازمان‌های واسطه را هدف بگیرد و حتی تحریم‌های هسته‌ای ایران را بازگرداند.»

روی کار آمدن ترامپ همان‌طور که پیش‌بینی‌ها هم تایید می‌کرد مصادف شد با ورود تندرو‌ترین افرادی که قصد تخریب اقتصاد ایران را داشتند؛ ورود «استیو منوچین» به وزارت خزانه‌داری آمریکا (کسی که او را باید یک صهیونیست تابلودار و دوآتیشه دانست) به خودی خود برای اعلام جنگ اقتصادی علیه ایران کافی بود.

در حال حاضر، با توجه به اظهارات مقامات آمریکایی، تمرکز آنها بر جلوگیری از صادرات نفت ایران و کاهش درآمدهای کشور می‌باشد؛ آنچه در این میان از اهمیت بالایی برخوردار است توانمندی ما برای جبران این خسارت‌ها بوده و در حقیقت اگر در کنترل هزینه‌ها و جایگزینی منابع درآمدی از دست رفته منعطف باشیم، می‌توانیم به عنوان پیروز این جنگ اقتصادی از میدان بیرون بیاییم.

اما مهم‌ترین پرسش‌هایی که در اینجا مطرح است این است که آیا در شرایط کنونی؛ آرایش اقتصادی ما آرایش جنگی است؟ آیا متناسب با تحرکات دشمن توانسته ایم هم راستا با اقتصاد مقاومتی در مقابل تکانه‌های خارجی مستحکم باشیم و آسیب‌پذیری خود را کاهش دهیم؟ اینها سؤالاتی است که در ادامه بیشتر به آن خواهیم پرداخت.

طبق آمار بانک مرکزی، صادرات نفت کشور در سال 96 رقمی در حدود 65 میلیارد دلار بوده که مهم‌ترین قسمت درآمدهای ارزی ایران را با حجمی نزدیک به 63 درصد تشکیل داده است. لازم به ذکر است که بر اساس همین آمار، در سال گذشته روزانه بیش از 2/3 میلیون بشکه صادرات نفت داشته ایم که اگر با تحریم‌های آمریکا به صادرات ما به سطح یک میلیون بشکه نفت خام (رقمی که پس از تحریم‌های قبلی در سال 91 تجربه کردیم) برسید، درآمد ارزی حاصل از صادرات ما تقریبا نصف خواهد شد.

در ادامه توضیح خواهیم داد که به علت ذخایر ارزی بالای 100 میلیارد دلار ایران توان عبور از چنین فشاری وجود دارد (موضوعی که حتی خبرگزاری رویترز هم به آن اعتراف کرده است) اما بررسی عملکرد چهار سال اخیر دولت حسن روحانی نشان می‌دهد که دولت مذکور تاکنون نتوانسته آن‌طور که باید توانمندی خود را نشان بدهد.

همان‌طور که‌اشاره شد دولت در چنین شرایطی باید با کاهش هزینه‌های خود، باری که بر دوش درآمدهای کشور می‌گذارد را کم کرده و تا جایی که ممکن است «کسری بودجه بدون نفت» را محقق کند. چه اینکه با مثبت شدن تراز عملیاتی بودجه می‌توان به اثر گذاری اندک کاهش درآمدهای نفتی در معادلات اقتصادی کشور امیدوار بود.

با این حال، آمارهای رسمی بانک مرکزی به خوبی گویای این واقعیت است که دولت نتوانسته با رعایت انضباط مالی، زمینه مناسبی برای عبور از جنگ اقتصادی فراهم کند؛ چنانچه ارقام منتشر شده بانک مرکزی نشان می‌دهد؛ پرداخت‌های هزینه (یا هزینه جاری) دولت از سال 93 تا پایان 96 از 143 هزار میلیارد تومان به 242 هزار میلیارد تومان رسیده و تقریبا 70 درصد رشد کرده، ضمن اینکه در همین مدت تراز عملیاتی (یا همان کسری بودجه بدون احتساب درآمدهای نفتی) از 46 هزار میلیارد تومان به بالای 75 هزار میلیارد تومان رسیده و رشد 63 درصدی را تجربه کرده است.

وقتی طی چهار سال گذشته دولت هزینه‌های خود را 70 درصد افزایش داده و کسری بودجه هم در پی آن 63 درصد افزایش یافته؛ آیا دولت کنونی با این آرایش جنگی قصد مقاومت در برابر دشمن را دارد؟ وقتی درآمد‌های نفتی وارد بودجه نشده و نتواند این کسری را جبران کند، چگونه قرار است این کاهش درآمدها را به سادگی پشت سر گذاشت؟

شاید با اتکا به منابع ارزی خود که طبق اعلام رویترز 112 میلیارد دلار بوده و باز هم طبق گفته همین خبرگزاری بدون سختی؛ بتوانیم از این شرایط هم عبور کنیم اما نباید فراموش کنیم که برای کاهش آسیب‌پذیری خود در برابر تهدید‌های خارجی نباید از نقاط آسیب‌پذیری مانند وابستگی به نفت غافل شده تا دشمن احساس کند می‌تواند از این راه به ما آسیب بزند.

دولت باید با رجوع به علم اقتصاد و رعایت انضباط پولی و مالی (موضوعاتی که تاکنون تقریبا توجهی به آنها نداشت) توانمندی خود را در قبال تحریم‌ها بالا ببرد؛ کاری که اگر طی چهار سال قبل انجام داده بود بدون شک الان در جایگاه دیگری ایستاده بودیم اما اصلاح سیاست‌های اقتصادی غلط دولت در همین زمان هم می‌تواند نویدبخش عبور کم هزینه تری از شرایط جنگ اقتصادی‌ای که بر علیه کشورمان راه افتاده باشد. وقتی کشورهای متخاصم ایران با تمام قوا تصمیم گرفته‌اند به شریان‌های اقتصادی ما آسیب بزنند، نباید فراموش کنیم که ما هم باید با تشکیل ستاد جنگ اقتصادی برای اثبات ناکارآمدی تحریم‌ها و عبور از این شرایط قدم‌های محکمی برداریم.
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما