به گزارش
بلاغ، مهمترین چالشی که واحدهای تولیدی و تجاری ایران را تهدید میکند، عدم توجه به جزئیات در تولید و ارائه خدمات است.
ما تولید میکنیم و دیگران نیز!یک بنز آخرین سیستم، اتومبیل بهحساب میآید.
پراید با آمار بالای تصادفات نیز اتومبیل محسوب میشود!
اگر بخواهیم براساس اسم و اصول کار به آنها نمره و قیمت دهیم، باید گفت هر دو اینها یک ارزش و بها را دارند!
اما آیا واقعاً اینگونه است؟
کشورهای صنعتی ایرادات محصول خود را از مشتریان جویا شده و نسبت به رفع آن اقدام میکنند، اما در ایران تنها چیزی که اهمیت دارد دریافت سود بیشتر با هزینه کمتر و حذف هزینههایی است که به چشم نمیآیند اما در کیفیت نقش مهم دارند!
تفاوت نگاه ما با آنها از کجاست تا به کجا!براساس اصول علم اقتصاد بروس کوئین، اگر شرکتی با افت قیمت مواجه شد باید تولید خود را متوقف نموده یا کاهش دهد تا به قیمت بالاتری دست یابد و هزینههای جاری را کاهش دهد تا سود خالص افزایش یابد.
اما این اصول در کشورهای صنعتی ارزش خود را از دست دادهاند و بهعبارتی اجرا نمیشوند، بلکه خلاف آن عمل میشود.
لزوم تغییر منطق تولید و مشتریمداری در کشورمانبطور مثال مؤسس شرکت بوش که فردی است بنام رابرت بوش، میگوید: من حاضرم ضرر کنم اما مشتری من راضی باشد.
اما به نظر شما آیا شرکت بوش از راضی نگهداشتن مشتریان خود متضرر شده است؟
مسلماً چنین نبوده است و این شرکت در سطح بینالمللی روز به روز توسعه بیشتری یافته است.
گرچه ممکن است یک محصول که در اختیار یک نفر است سالهای سال حتی نیاز به تعمیر نیز پیدا نکند!
فرهنگ تولیدمان باید بر محور رضایت مشتری متحمل شوددر این محصولات بیشترین توجه به جزئیات صورت پذیرفته و حتی نوع قرار گرفتن واشرهای اورینگی، که در ظاهر تفاوتی ندارد نیز توجه جدی میشود، ولی در عمل تفاوت زیادی ایجاد میکند نیز مهم است.
اما در برخی شرکتهای داخلی به این جزئیات توجهی نمیشود و با وجودی که موضوع تولیدی با قیمت و ارزش بالایی تولید میشود، اما در جزئیات با قرار دادن بهطور مثال واشرهای غیر استاندارد باعث عدم کارایی محصول شده و ورشکستگی شرکتها را موجب میشوند!
کیفیت و هزینه کم، منطق رفتاری و مشترک همه مردمبیشتر مشتریان بدنبال محصول با کیفیت عالی و عدم نیاز زودهنگام آن به سرویس هستند و بهتر آنکه بعد از سالها چنین نیازی داشته باشند.
بقول یک ضربالمثل انگلیسی که میگوید:ما آنقدر پولدار نیستیم که جنس ارزان قیمت و بی کیفیت بخریم.
تولید کیفی، اراده ملی میخواهد و نظارتهای مستمرمیتوان با توجه به جزئیات در محصولات و تولیدات داخلی، کیفیت آنها را به بالاترین حد ممکن رساند و با برقراری ارتباط با مشتریان، از رضایتمندی آنها مطمئن شد و ایرادات جزیی محصول را نیز برطرف کرد و آنگاه ایمان به این داشته باشیم که در سطح جهانی نیز حرفی برای گفتن خواهیم داشت و کارگران و استادکاران و مهندسین و تمام تحصیلکردگان و غیر، از سود حاصل از آن بهرهمند شوند و معضل اقتصادی نیز خاتمه یابد.
وقتی کشوری محصولات استراتژیک به جهان عرضه کند، مسلماً هیچ کشوری را یارای تحریم آن کشور نیست.