به گزارش
بلاغ، شرکت تولیدی "خزرخز" تنکابن، که در سال 1354 در شهر نشتارود و در منطقه خشکهداران ساخته شده بود، به دلیل مشکلات متعدد و طولانی شدن زمان ساخت، سرانجام در سال 1360 با 200 نفر کارگر شروع بکار کرد.
این شرکت که یکی از مهمترین تولیدکنندگان مصنوعات چرمی در کشور و یکی از ارکان صادرات آن زمان این محصول بود، در سال 1373 با 1200 نفر نیروی کار به نقطه اوج فروش خود رسید، اما متأسفانه در سال 1376 به دلایل مختلف که مهمترین آن سوء مدیریت آن زمان این شرکت دولتی بود، در مرحله نخست 800 نفر از نیروی کار خود را بازخرید و در مرحله دوم 400 نیروی باقیمانده را نیز تسویهحساب کرد و پس از دو سال، در سال 1378 بهصورت رسمی تعطیل شد.
اما بازگشایی و احیای این کارخانه از همان سالها و از دهه 80 همواره سوژه و موضوع اصلی «شوی انتخاباتی» نمایندگان مجلس منطقه بود. هر نامزد قوی در انتخابات، این سوژه داغ را موضوع اصلی سخن قرار میداد و برای تهییج و ترغیب عموم مردم از احیای این تولیدی مهم منطقه و عامل اصلی اشتغال سخن میگفت. هرچند که ناگفته پیدا بود که کارخانهای به این وسعت که تقریباً بهطور کامل دولتی است، سرنوشت مشابهی چون کارخانههای ارج، آزمایش و ... خواهد داشت.
همچنین هیچ کاندیدا و نامزد انتخاباتی در تمام این سالها از دهه 80، بهاندازه نماینده فعلی مردم سه شهرستان غرب استان مازندران در مجلس شورای اسلامی بر روی این موضوع، مَشق و مانور نکرد. ایشان از سال 1392 تمرکز ویژهای بر این موضوع مبذول داشتند و حتی در انتخابات پیشین مجلس شورای اسلامی در سال 1394 از احیای مجدد کارخانه خزر خز بهعنوان شعار تبلیغاتی و تیتر بزرگ سخنرانیهای آتشین خود بهره بردند.
مصاحبهها و گفتگوهای مختلف ایشان در سایتها و خبرگزاریهای مختلف به آسانی قابلدسترس و جستجو در دنیای اینترنت است و همچنین نشریات مهم استانی و محلی در بایگانی خود شمارگان متعددی را سراغ دارند، که ایشان تنها با این عنوان که "خزر خز احیا خواهد شد"، بارها و بارها نطق و خطابه فرموده و روی جلد نشریات جای گرفتند. همچنین در لوح فشرده تبلیغاتی ایشان، که در زمان انتخابات بین هواداران ایشان و مردم دستبهدست میشد، قسمتی جداگانه به تصاویر و گفتگوی ایشان در موضوع احیای کارخانه چرم خزر خز اختصاص داده شده بود.
«احیای خزر خز، احیای امید» تیتر مشخص تبلیغاتی در لوح فشرده ایشان و تیتر معروف «آیا گذر پوست به دباغی خزر خز میافتد؟» در نشریات دیگر و بولتنهای تبلیغاتی، یادگار سخنان و خطابههای آتشین و مؤثر ایشان در باب این موضوع بود.
ایشان با اشراف کامل بر جزئیات پرونده خزر خز و مشکلات متعدد آن نظیر بدهی و مصادره توسط بانک و ...، در شرایطی بر احیای آن بهصورت مکرر تأکید داشتند که با توجه به مشکلات این شرکت و عدم وجود سرمایهگذار در این حوزه، امکان شکست و عدم موفقیت در راهاندازی چرخه تولید این شرکت چندان دور از ذهن نبود؛ اما نهتنها ایشان که استاندار گذشته مازندران، مدیرکل صنعت و معدن و تجارت و فرماندار ویژه شهرستان نیز مدام بر طبل احیاء و راهاندازی مجدد آن کوبیدند تا درنهایت با اعلام رسمی جناب نماینده در جلسه شورای اداری امروز، آب پاکی بر دستان مردم منطقه ریخته شد.
امروز کارخانه خاطرهانگیز خزر خز به همان سرنوشت برندهای معتبر تجاری کشور چون ارج و آزمایش دچار شد و با دست توانای مسئولین در آرامگاه ابدی اذهان مردم منطقه و کشور و کتاب تاریخ ملّت ایران ثبت و جاودانه شد.
در حال حاضر نیز شرکت تولیدی «کاسپین»، که با ساخت لولههای بدون درز در صنایع پتروشیمی و نفت فعالیت دارد، بهعنوان جایگزین و سرمایهگذار جدید در منطقه در حال استقرار و راهاندازی در سوله زیبای شرکت خزر خز است که حدود 30 نفر در آن مشغول به فعالیت هستند و حتی با تکمیل ظرفیت اشتغال آن نیز بیش از 300 نفر نیرو نخواهد داشت.
اما در پایان پرسش اساسی این است که مردم مظلوم منطقه غرب مازندران، که امروز بجای احیا، جانبخشی و زنده کردن مهمترین برند ملّی منطقه خود، شاهد مرگ و جایگزینی آن هستند، چرا، چگونه و تا چه زمان باید مغبون وعدههای پوچ و واهی مدیران خود باشند؟