به گزارش
بلاغ، شاید هیچکس نمیتواند ۹دی را بدون عاشورا تحلیل کند، پس بیاییم و کمی به عقب برگردیم، روزی که مردم شمشیر بر علی کشیدند که یا خلافت را قبول میکنی یا تو را میکشیم، تاریخ لبخندی زد که حق پدیدار شد ولی باز هم شیطان بزرگ نگذاشت این خورشید تابان بر دل مردم بتابد تا نور حقیقتش دل مردم را روشن کند، با زیرکی پیراهنی خونی علم کرد تا با ابر فریب جلوی نور حقیقت را بگیرد و ذهنها را از حقیقت موضوع دور کند.
شیطان همواره از حقیقتی که ما را رو به جلو میبرد، دور میکند و حقیقتی بزرگتر از این که ۸۵ درصد مردم با اعتماد به نظام در پای صندوق میآیند و فرصتی تاریخی را برای نظام به وجود میآورند تا حقانیت خود را به اثبات برساند ولی باز هم شیطان بزرگ با فریب تقلب این فرصت را از اسلام حقیقی گرفت.
انگار تاریخ در حال تکرار بود، باز هم خود را مظلوم جلوه دادند و احساس پاک مردم را به بازی گرفتند و سوار بر موج احساسات اغراض سیاسی خود را دنبال میکردند.
در این میان خواص نقشی تعیینکننده برای پیشبرد اهداف شیطان دارند، عدهای را که اهداف مشترک با خود دارند همراه میکند و عدهای هم با سکوت خود، راه را برای این دروغ باز کردند.
شاید اگر خواص این دروغ را در نطفه خفه میکردند؛ همه این اتفاقها نمیافتاد و این سوال همیشه باقی میماند که چرا باید خون شریفترین انسانها خواص را از خواب غفلت بیدار کند؟
چرا باید امام حسین(ع) با یارانش اِرباً اِرباً شوند تا امتی را متوجه انحراف در دین کنند؟ چرا باید حرمت امام حسین(ع) در عاشورا ۸۸ شکسته شود تا عدهای بیدار شوند؟ اما با همه این سوالها اتفاقی بزرگ بعد از عاشورای ۸۸ به وقوع پیوست که تاریخ را به شگفتی واداشت زیرا بر خلاف روند تاریخی، این خواص نبودند که تاریخ سازی کردند؛ بلکه خود مردم بودند در یک اقدام بینظیر سیاسی خود را پیرو خواص ندانستند و نگذاشتند که خواص باعث مردودیت امتی شوند و این بار مردم خط قرمزی را برای خواص تعیین کردند.
در آخر باید گفت کتاب تاریخ که برای عدهای تکرار و برای عدهای عبرت است، سطر آخر آن کُلُّ یَومٍ عاشورا و کُلُّ أرضٍ کَربَلا (همه روزها عاشورا و همه زمینها کربلاست).