به گزارش بلاغ به نقل از آوای‌شمال، این روزهای پر هیاهو که تروریست‌های نابکار و مزدوران ناخلف، زخم بر پیکره تنومند ایران اسلامی کشیدند و به مجلس شورای اسلامی حمله کردند‌، خواستم برای تک تک نمایندگان و مردم بیگناهی که برای رفع مشکلات و گرفتاری‌های خود به مجلس پناه برده بودند ابراز نگرانی کنم، اما بعد از شنیدن خبر سلامتی تمام نمایندگان و شهید شدن چند تن از شهروندان و کارمندان به این نتیجه رسیدم که باید برای مردم دل سوزاند و مطمئن بود که با همت پاسداران جان برکف نمایندگان محترم حال‌شان خوب است و درها به روی تروریست‌ها بسته است به نفع نمایندگان…

از این فرصت کمی سوءاستفاده خواهم کرد و همانند تمام فعالان مجازی که این روزها از چپ و از راست می‌نویسند، من هم چند خطی برای درد شهر و سرزمینم بنویسم …

داعش حمله کرد و جوابش را دید ….
سخت‌از او انتقام‌گرفته‌اند مردان بی ادعای میدان‌های نبرد،
اما مردمانی که این روزها چشم انتظار یک تغییر بزرگ و یک عمران و آبادی در سرزمین و شهر خود هستند، چه کسی را باید واقعا وکیل مدافع خود بدانند؟.

کاش نماینده تمام ما مردم، همین سربازان گمنام و بی نشانی بودند که خالصانه جانشان را برای رفاه مردم در کف دست می‌گیرند.


ای کاش همین سربازان، صاحبان کرسی خانه ملت بودند، این‌گونه دل‌مان گرم بود به اینکه اینها خوب بلدند از حق ما دفاع کنند.
اینها نه برای پیروزی در انتخابات دوره بعد نقشه و برنامه‌ای دارند، و نه چشم به یارگیری‌های انتخاباتی دارند.
این سربازان تنها هدف‌شان حفظ لبخند بر لبان مردم‌ سرزمین‌ ایران هست.

نماینده محترم و شریف منطقه انتخاباتی محمودآباد و نور …
یادم هست روزی که شما خودتان را فرزند خمینی خواندید و جان بر کف برای نظام مقدس اسلامی ایران، مطمئن هستم آن حرف‌ها شعاری برای گرفتن صلاحیت نبود و جملاتی بود که خالصانه و واقعی و از ته دل‌تان بر زبان‌تان جاری می‌شد،
اما‌ اجازه دهید به عنوان کوچک‌ترین عضو از حامیان شما در ایام انتخابات سال ۹۴ بگویم که‌ فرزند خمینی و نوکر جمهوری اسلامی قطعاً نباید راهی را غیر راه و آرمان‌های آن امام راحل برود…
همه ما می‌دانیم امام بزرگوار‌ بین هیچ کدام از شهرهای ایران عزیز هیچ تفاوتی قائل نبودند و اصل عدالت را برای همه‌ می‌خواستند، و همین اصل عدالت محوری از ارکان‌اصلی نظام مقدس جمهوری اسلامی بوده و همیشه هست؛ پس امید دارم شما هم به‌مانند گذشته اصل عدالت را رعایت کنید و هرگز بین چمستان و نور و‌ سرخ رود و محمودآباد فرقی نگذارید و تمام این شهرها را شهر خود بدانید.


جناب‌ دکتر اسماعیلی …
یکسال از حضور شما در مجلس شورای اسلامی گذشت،
خوشبختانه وظیفه خود در مجلس و رای دادن به مصوبات و مسایل درون مجلس را انشاءالله به خوبی انجام می‌دهید و باعث افتخار ما هستید؛ اما ما (به‌عنوان فعال رسانه‌ای که باید مطلع باشیم)، واقعا بی‌خبر هستیم از فعالیت شما در زمینه‌های مختلف که‌مربوط به محمودآباد می‌شود…
خدا را شکر که پس از آمدن شما بر کار‌ هموطنان چمستانی ما به سال‌های سال کم توجهی به منطقه‌شان پایان داده شد و یکی یکی مناطق آنجا آباد می‌شود؛ خدا کند این کارها برای رضای خدا باشد و چشم‌تان به دنبال آرای چشمگیر منطقه چمستان برای دوره بعد نباشد.

آقای دکتر علی اسماعیلی …
لطفا گزارش عملکرد یکساله خود را منتشر کنید.
لطفا از بازدیدها و رفتن به مجالس ختم در این عملکرد فاکتور بگیرید و فقط از آورده‌های‌تان برای محمودآباد بگویید…

آقای دکتر علی اسماعیلی …
مردم‌ محمودآباد منتظر هستند تا ببینند وکیل‌شان چگونه برای حق‌شان عرق ریخته است و خون دل خورده است.

آقای دکتر علی اسماعیلی ….
چند هزار نفری که به شما رای داده‌اند مطمئن هستند که شما حتی از جان‌تان برای محمودآباد می‌گذرید، اما لطفا برای حدود بیست سی هزار نفری که در این شهر به شما رای نداده‌اند بگویید چه کرده‌اید، برای این شهر و چگونه از حق‌شان در برابر ناملایمتی‌ها دفاع کرده‌اید…

آقای دکتر علی اسماعیلی ….
ما منتظر منتشر شدن عملکرد شما هستیم تا با عشق برای‌تان دست بزنیم و به افتخار شما و عملکرد فراوان‌تان کلاه‌مان را به‌ هوا پرتاپ کنیم…

امیدواریم آنقدر خوب بوده باشید که ما روزی به گروه توابین ملحق نشویم تا از نگاه شما خوارج باشیم…