به گزارش بلاغ،
براساس قانون اساسی احراز صلاحیت کاندیداهای مجلس و ریاست جمهوری به عهده شورای محترم نگهبان است. کار شورای نگهبان پس از ثبتنام کاندیداها شروع میشود و پس از طی مراحلی براساس نظر استصوابی این شورای محترم، مراتب احراز و یا عدم آن اعلام میگردد و وفق قانون، فرصتهایی برای معترضان وجود دارد که مورد اهتمام آن شورای محترم قرار میگیرد.
پس از رأیگیری و بررسی صحت انتخابات و اعتراضات و شکایات، سرانجام صحت انتخابات از سوی شورای محترم نگهبان به وزارت کشور، بهعنوان مجری انتخابات اعلام میشود تا بقیه مراحل طی و فرد منتخب به دریافت حکم تنفیض توسط ولیفقیه، اگر رئیس جمهور باشد و ادای سوگند در مجلس، اگر نماینده مردم باشد، به انجام میرسد و طبیعی است که در تمام مراحل، صلاحیت کاندیدا و حفظ ارزشهای انقلاب اسلامی در او آنگونه که قانون تصریح و مردم انتظار دارند، باید در فرد منتخب متعین باشد.
اما آن چیزی که در این میان فقدانش موجب بروز ناهنجاری و مشوب کردن فضای انتخابات میشود که شورای محترم نگهبان باید آن را تدبیر کند، آزادبودن کاندیداها در اظهارات تبلیغاتی و دادن وعدههایی که خارج از اختیار و یا توان آنهاست که با آن وعدهها نوعی غش و خدعهگری در تشخیص از سوی مردم و جامعه هدف را زمینهسازی میکنند، است.
مکرر دیده شده و در این روزها بوفور شنیده میشود که فلان کاندیدای ریاست جمهوری با نقض قوانین امنیتی نظام و مطرح کردن مطالب خلاف امنیت کشور و دادن وعدههایی که تحقق آنها مستلزم عبور از خطوط قرمز نظام است، سعی میکند از قشر بهقول خودشان از خاکستریهای جامعه رأی بگیرند، با این پیشفرض غلط که قشر خاکستری جامعه هنجارشکن و ناقض قانوناند.
پرسش جدی در این میان این است که آیا شورای محترم نگهبان نقش و نظارتی به لحاظ قانونی روی حفظ صلاحیت کاندیداهای ریاست جمهوری حین تبلیغات دارد یا خیر؟. اگر پاسخ مثبت است، چگونه ممکن است کاندیدایی که همه اصول امنیتی نظام و خطوط قرمز آن بویژه در موضوع فتنه و سران آن را نادیده میگیرد و اظهاراتی دشمن شادکن میکند و با دادن وعده آزادی کامل به جوانان و القاء این ذهنیت غلط که انگار در جمهوری اسلامی آزادی وجود ندارد و او میخواهد در صورت انتخابشدن این خلاء را پر کند، برای خود پشتوانهای از ضدانقلاب و نظر مثبت و حمایت قدرتهای سلطهگر را فراهم کند، آیا چنین فردی همچنان مورد تائید شورای محترم نظام است و باید چنین عنصری در معرض انتخاب قرار گیرد، یا آنکه او فاقد صلاحیت است و باید ردصلاحیت و از حضور در انتخابات محروم شود؟.
اگر چنین قانونی نیست، بر شورای محترم نگهبان است که مبادرت به رفع چنین نقصی شود.
اگر در این انتخابات فرصت ایجاب نمیکند تا این موضوع مهم، که تشویش اذهان عمومی را در پی دارد، اجرایی گردد، حداقل این نقیصه برای انتخاباتهای بعدی مورد تدبیر قرار گیرد تا مردم خوب و متدین ایران عزیز با طیب خاطر بتوانند بدور از بلواسالاری هنجارشکنان در انتخاباتها شرکت کنند و فضای انتخابات نیز سالم بماند.