در انتخابات مجلس شورای اسلامی، قبل از آنکه جریانات سیاسی و احزاب بر انتخاب مردم تاثیرگذار باشند، افراد و تواناییهای شخصی آنهاست که نتیجه را رقم خواهد زد...
۰
به گزارشبلاغ، در انتخابات مجلس شورای اسلامی، قبل از آنکه جریانات سیاسی و احزاب بر انتخاب مردم تاثیرگذار باشند، افراد و تواناییهای شخصی آنهاست که نتیجه را رقم خواهد زد و طبیعتاً در شهرستانها که نگرش مردم کمتر از کلان شهرها معطوف به سیاست بوده و مردم دارای گرایشات و دغدغههایی سیاسی و جناحی عمده نیستند، این امر نمود بیشتری پیدا خواهد کرد. از این روی تبلیغات سیاسی شاید چندان ثمربخش نبوده و اهداف نامزدها را تامین نکند. رای دهندگان در انتخابات پیش رو چند موضع را در پیش خواهند گرفت که به تحلیل آنها میپردازیم:
موضع اول: رایدهنده در پی ایجاد شرایطی در جهت تحقق منافع شخصی است. این منافع اصولاً سیاسی نیستند و عموماً عبارتند از منافع اقتصادی و منافع اجتماعی. منافع اجتماعی مردم معمولاً همسان بوده و تکثر چندانی را شامل نمیشود، مانند رفاه اجتماعی، حل مشکلات و رسیدگی به مسائل اجتماعی و مثالهای دیگر، اما منافع اقتصادی هم دارای جنبههای عمومی بوده و هم جنبههای شخصی را شامل میشوند. جنبههای عمومی شامل میزان قدرت خرید مردم، میزان تورم، وضعیت مسکن، اشتغال و ... و جنبههای شخصی نیز در یک دید وسیع عبارتند از نایلآمدن به مقاصد شخصی مبتنی بر اقتصاد. تبلیغات اساساً جایگاه تعیینکنندهای در این موضع نخواهند داشت و این موضع مبتنی است بر آگاهی و شناخت شخصی رأیدهنده از منافع و نامزدها.
موضع دوم: رأیدهنده با حداقل پیش فرضها وارد صحنه میشود و بر اساس تبلیغات نامزدها به گزینش از میان آنها میپردازد. در این نگرش رأیدهنده توجهی به تجربیات خود از سایر انتخابات نداشته و معیارها در دوره تبلیغات با توجه به مقایسه میان نامزدهای موجود شکل میگیرد. این موضع بهترین حالت برای نامزدهایی است که از قدرت تبلیغات بالا برخوردارند و اکثر تحلیلگران داخلی نیز این موضع را، نگرش غالب رأیدهندگان میدانند.
موضع سوم: این دیدگاه که نسبت به دو نگرش فوق در اقلیت قرار دارد نگرشی است در راستای اثبات تواناییهای شخصی در جهت تاثیرگذاری بر جامعه و سیاست. در این موضع، هر چند به صورت کاملاً شخصی، فرد در روند انتخابات خود را تاثیرگذار و قدرتمند میپندارد و این احساس خوشایند فرد را به سمت نامزدی میکشاند که با تاکید بر تاثیرگذاربودن و اهمیتدادن به فرد، بر این حس خوشایند میافزاید.
موضع چهارم: این موضع کاملا در جهت گرایشات احزاب و تحقق اهداف سیاسی است. در این نگرش شخص اهداف حزبی خاص را به هر علت، دلیلی بر تحقق اهداف شخصی میپندارد و بدون در نظر گرفتن منافع شخصی و دیگر معیارها، تنها در جهت تحقق حزبی خاص تلاش میکند. این موضع عموماً در کلان شهرها رایج بوده و در شهرستانها جز در موارد خاص عمومیت ندارد.
موضع پنجم: در این موضع رأیدهنده بدون در نظر داشتن معیار، نامزدی را انتخاب میکند که بیشترین آشنایی را با وی دارد.
این آشنایی نیز میتواند به واسطه خویشاوندی، قومیت و حتی نزدیکی محل سکونت رأیدهنده و نامزد رخ دهد و پیرو معیارهای حقیقی نیست و هر چه سطح آگاهی اجتماعی پایینتر باشد، این دیدگاه رواج بیشتری خواهد داشت.
طبیعی است که انتخابی واجد ارزش و تاثیرگزاری بر سرنوشت جامعه در راستای رشد و تعالی خواهد بود که مبتنی بر شناخت توانائیها و گزینش شایستهترین فرد و به اصطلاح، اصلح باشد.
بدون تردید، یکی از دلائل ضعف در قوه مقننه، انتخاب برخی نمایندگان بر مبنای معیارهای غیراصیل و غیرارزشی بوده و اگر در نظام گزینش مردم تغییر جدی رخ ندهد، روند کنونی با ضریب انحراف بیشتر ادامه خواهد یافت.
پر واضح است، مجلسی استحقاق در راس امور کشور بودن را دارد که عصاره فضیلتهای مردم متدین و ولایی ایران اسلامی باشد و اگر غیر این باشد، باید پیشاپیش برای آینده انقلاب دلواپس بود.