به گزارش بلاغ،
تشت بر زمین افتاده برجام در لندن و بزککاری دوباره جناب سفیر
خبرگزاری ایسنا از قول سفیر ایران در لندن نوشت منتقدان درباره سازوکار اینستکس مغلطه میکنند.
ایسنا از قول بعیدینژاد مینویسد: مخالفان مرتباً کلمه «غذا» را برای تداعی ساز و کار نفت در برابر غذای عراق تکرار میکنند ولی این دو اصلاً شباهتی به هم ندارند. همچنین سه کشور اروپایی علاوه بر تقسیم میزبانی، مدیریت و ریاست هیأت مدیره بین خود، با حضور سه مقام ارشد سیاسی خود در هیأت مدیره قدرت آن را تضمین کردهاند. نماینده انگلیس دبیرکل دائمی وزارت خارجه است. معادل دانستن این نهاد به یک شرکت حسابداری یک مغلطه و فقط از سرِ عصبانیت شدید است.
خبرگزاری ایسنا در عین حال از قول یک اقتصاددان تصریح کرد: اینستکس، فقط سازوکار مالی برای غذا و داروست!»
وحید شقاقی شهری گفت: همانطور که قبلاً هم پیشبینی میشد این کانال ویژه مالی به صورت حداقلی تصویب شده است و در آن تنها به دارو و مواد غذایی اشاره شده است در حالی که درباره صادرات مواد اولیه، قطعات و تجهیزات تولید و صنعتی که اهمیت بسیار بیشتری دارند صحبتی نشده است.
این اقتصاددان اصطلاح «گام به گام» که در متن بیانیه آمده است را عبارتی مرتبط با FATF توصیف کرد و گفت که هدف این است که اتحادیه اروپا صادرات بیشتر را منوط به تصویب FATF کند و همچنین ایران همچنان ملزم به رعایت مفاد برجام بماند.
شقاقی شهری همچنین به عدم حضور شرکتهای بزرگ در این سازوکار جدید اتحادیه اروپا اشاره کرد و گفت که اروپاییها نتوانستهاند رضایت شرکتهای بزرگ را برای مبادله با ایران بگیرند و به همین خاطر بر شرکتهای کوچک و متوسط برای واردات غذا و دارو تکیه کردهاند.
خبرگزاری دولتی ایسنا در ادامه کانال اروپایی را بستری امن برای تحریمهای آمریکا معرفی کرد.
یادآور میشود بعیدینژاد قبل از انتصاب به سفارت ایران در لندن، عضو هیئت مذاکرهکننده هستهای بود. شهریور سال گذشته آقای ظریف تصریح کرد بعد از 20 ماه هنوز نمیتوانیم حتی یک حساب بانکی در لندن افتتاح کنیم؛ اما گویا این سخنان به گوش جناب سفیر در لندن نرسیده و از موضوع بیاطلاع است که به بزک کانال آب رفته اینستکس میپردازد. انگلیسیها حتی از صدور ویزا برای یک بیمار که نیازمند جراحی مجدد در لندن است، خودداری کردهاند.
اجرای تمام برنامه اقدام FATF شرط اروپا برای اجرای INSTEX !
برخی محافل سیاسی و رسانه ای ادعا میکنند اجرای مطالبات FATF، جزو الزامات کانال موسوم به اینستکس نیست اما واقعیت خلاف این ادعاست.
در بیانیه رسمی وزیران خارجه آلمان و فرانسه و انگلیس در روز اعلام ثبت اینستکس تصریح شده است: «سه کشور در گام اول، از معاملات تجاری مشروع، با تمرکز بر اساسیترین بخشها برای مردم ایران همچون تولیدات دارویی، کالاهای پزشکی و تولیدات کشاورزی - غذایی حمایت خواهد کرد. هدف INSTEX در بلندمدت (!؟) گشایش به روی همه کشورهای ثالث خواستار تجارت با ایران است و سه کشور به مطالعه امکانهای رسیدن به آن را ادامه خواهند داد. اجرای عملیاتی INSTEX رویکردی تدریجی خواهد داشت.»
این بیانیه سپس می گوید «اینستکس براساس شدیدترین استانداردهای مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم (AML/CFT) و با رعایت تحریم های اتحادیه اروپا و سازمان ملل متحد کار خواهد کرد. از این لحاظ، سه کشور انتظار دارند ایران سریعا همه عناصر برنامه اقدام FATF خود را اجرا کند».
چنان که مشاهده میشود، سه کشور شرط اجرای بسته پر از خالی خود را اجرای همه اکشنپلی FATF (از جمله کنوانسیون سیافتی و پالرمو) قرار دادهاند و این در حالی است که قبول اینستکس از سوی وزارت خارجه ما، به منزله پذیرش ابطال برجام (تعهدات غرب در حد لغو تحریم های مالی و بانکی و نفتی) با وجود تداوم اجرای تعهدات خود است.
یادآور می شود اروپا اردیبهشت ماه پس از خروج ترامپ از برجام، از ایران خواست در برجام بماند و وعده کرد تا خرداد، برنامه خود برای ادامه تعهدات برجامی خویش را ارائه دهد اما این وعده چندین بار به تعویق افتاد و سپس برای 13 آبان که تحریم های جدید نفتی آمریکا اعمال میشد، قول دادند که برنامه ارائه دهند. اما در این مقطع گفته شد ارائه بسته پیشنهادی در قالب SPV تا شروع سال میلادی طول میکشد. آنها اکنون با یک ماه تاخیر، از نسخه اسپیوی (مبادله نفت در برابر کالا) هم عقبنشینی کرده و نسخه مبادله غذا و دارو در ازای دریافت و انباشت پول نفت فروخته شده ایران به سایر کشور ها را پیشنهاد می کنند؛ البته فعلا در حد ثبت کانال مبادله و مشروط به اجرای همه مطالبات FATF از ایران؛ یعنی کلاهبرداری چند لایه!
چه کسی خنجر زد؟ فرافکنی نکنید آقای ظریف!
محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه این روزها به شدت متناقض حرف میزند. او از یک طرف گفت توافق با آمریکا به اندازه جوهر روی کاغذ هم ارزش ندارد و از طرف دیگر منتقدان دلسوز را متهم کرد که در بحبوحه مذاکرات، از پشت خنجر زدند!
ظریف در واکنش به تصمیم آمریکا برای خروج از پیمان منع موشکهای میانبرد (INF)، گفت خروج آمریکا از توافقنامهها و پیمانهای متعدد نشان میدهد که امضای توافق با آمریکا کاری بیهوده است.
ظریف افزود: «پیام این کار هر توافقی با دولت ایالات متحده، حتی به اندازه جوهر ]مورد استفاده برای نوشتن آن توافق[ هم ارزش ندارد. حتی پیمانهایی که به تصویب کنگره رسیدهاند.»
ظریف همچنین در گفتوگو با روزنامه اطلاعات اذعان کرد: آمریکا و غرب در اجرای تعهدات اقتصادی خود کاملا نشان دادند طرفهای مناسبی برای تعامل نیستند. آمریکا نشان داد بدعهد است و اروپاییها هم نشان دادند واقعا در برابر آمریکا این جرات را ندارند که درست بایستند. وی افزود: آن که باخت استراتژیک داشته اروپاست، چون نتوانست نشان دهد در نظام بینالملل موقعیتی دارد و این موضوع بسیار حیاتی است.
وی در عین حال ضمن اتهامپراکنی چندباره علیه منتقدان در عین حال تصریح میکند: در دوران مذاکره نگرانی ما بیشتر از بابت خنجرهایی بود که از پشت میخوردیم تا خود مذاکره. هیچوقت از دست طرف مقابل به ستوه نیامدیم. اما در طول مذاکره و بعد از آن در برابر فشارهای داخل واقعا به ستوه آمدیم. معتقدیم اگر اینها نبود، برجام میتوانست در همان دو سال اول اجرا، علیرغم همه بدعهدیهای آمریکا و همه کاستیها و ضعف اروپا و دیگر کشورها، شرایطی را ایجاد کند که خروج از برجام برای آقای ترامپ بسیار بسیار پرهزینهتر باشد. میتوانستیم در دو سال بعد از برجام، کشور را بسیار غیرقابل تحریمتر از شرایطی کنیم که اکنون هستیم. راه داشت. البته راهش نگاه به غرب نبود، راه آن یک نگاه جامع به دنیا بود و نیاز اولیهاش این بود که اعلام نکنیم کدام آدم عاقلی میآید در این سرزمین سرمایهگذاری کند؟
وی میگوید: اعتقاد دارم روزنامه باید واقعیات را بگوید و نگاه ملی داشته باشد. تیتر روزنامهها را نگاه کنید: «پرواز هواپیماهای کاغذی بر فراز آسمان انتخابات» یعنی خواستهای ملی ما را در حد یک دعوای انتخاباتی به حضیض کشاندند. ببینید در این مدت چقدر هیئت به ایران آمد. برخی میگویند همه اینها نمایش است. بله، ممکن است کار دولتیها نمایش باشد، ولی بازرگان و تاجر هیچ زمانی برای نمایش وارد کشوری نمیشوند. کدام تاجری را دیدید بدون اینکه امیدی به تجارت داشته باشد فقط برای نمایش تجاری به کشوری قدم بگذارد؟ ما را در برابر خارجیها طوری معرفی کردند که انگار برای اهداف کوتاه انتخاباتی وارد این مذاکره میشویم. به جای آنکه ما را در سطح بالا در مقابل طرف خارجی قرار دهند که از موضع ملی این کار را انجام میدهیم، ما را فرو کاستند به کسی که نیازمند است برای دعوای انتخاباتی، من وزیر خارجه از چه زمانی سیاسی و جناحی بودم که اکنون بخواهم باشم؟
درباره این اظهارات متناقض شایان ذکر است: اگر آقای ظریف امروز به این واقعیت رسیده که توافق - با آمریکا به اندازه جوهر روی کاغذ ارزش ندارد، منتقدان همان پنج سال پیش هشدارهای روشن دادند اما متهم شدند که مزدور و بیسواد و بیشناسنامه و کاسب تحریم و بزدل و جیببر و عصر حجری و افراطی و فاسد و عقب مانده و... هستند. با این وجود، مدیران ارشد وزارت خارجه رسما مدعی بودند که امضای وزیرخارجه آمریکا تضمین است و نمیخواستند ببینند دولت اوباما با امضا و اجرای قانون محدودیت ویزایی، رسما برجام را زیرپا میگذارد و شرکتهای خارجی را برخلاف نص برجام، از تجارت با ایران میترساند...
براستی مذاکرات و هشدارهای منتقدان، حمایت مشفقانه بود یا خنجر از پشت؟ خنجر از پشت، اظهاراتی از این قبیل بود که آمریکا میتواند ظرف پنج دقیقه تمام توان نظامی ایران را نابود کند! کسانی یک بحث مهم ملی را تبدیل به ابزار انتخابات کردند که به شورای روابط خارجی آمریکا رفتند، در کنار هاله اسفندیاری از متهمان براندازی نشستند و به آمریکاییها گفتند دو انتخابات مهم در پیش است، اگر برای توافق همراهی نکنید، مردم مجددا طور دیگری انتخاب میکنند، مانند سال 2005 که مرا هم بازنشسته کرد(!)
منتقدان میگفتند چون آمریکا سابقه خباثت و بدعهدی دارد، به توافق ناهمزمان (نقد-نسیه) و نامتوازن و برگشتناپذیر و فاقد ضمانت اجرایی و فاقد مکانیسم شکایت تن ندهید و مرحله به مرحله، تعلیق هستهای را به انجام برسانید. میگفتند هیجانزده و دستپاچه نباشید و مرتکب حسنظن به شیطان بزرگ نشوید. میگفتند به وعده جبران امثال جان کری اعتماد نکنید. آیا این هشدارها و نصایح دلسوزانه، تشکر داشتند یا هجو و هتاکی و ترور شخصیت؟! میگفتند وعدههای خلاف واقع درباره برجام ندهید که زیر بار آن بمانید و مجبور باشید از موضع پایین و بدهکار، با گرگهای آمریکایی و اروپایی مذاکره کنید. میگفتند قیافه فروشنده بدهکار و تشنه معامله به هر قیمت به خودتان بگیرید.
آقای ظریف در حالی که برجام را تمام و کمال و بدون نقد کردن وعدههای غرب به اجرا گذاشتهاند، منتقدان را عامل خروج کمهزینه ترامپ از برجام میداند و حال آن که، خود وی و آقای روحانی با گفتن اینکه حتی با خروج آمریکا در برجام میمانیم، ترامپ را به خروج بیهزینه مطمئن و دلگرم کرد.
و بالاخره اینکه وزارت خارجه ما با کوتاهی و سهلاندیشی، سازوکار آمریکا درباره تایید هر 3 ماه یکبار پایبندی ایران به توافق و تمدید هرچند ماه یکبار تعلیق تحریمها (موسوم به قانون این را) را پذیرفت؛ مکانیسمی که عملا نمیگذاشت سرمایهگذار خارجی، سرمایهگذاری جدی در ایران انجام دهد اما اکنون با بیشرمی، منتقدان را عامل فرار سرمایهگذاران میخواند!!
مشاور خاتمی: دیر شده نمیتوانیم حساب خود را از دولت جدا کنیم
مشاور رئیسدولت اصلاحات میگوید برای جدا کردن حساب اصلاحطلبان از دولت دیر شده است.
محمدرضا تاجیک به روزنامه فرهیختگان گفت: متاسفانه برخی دوستان ما بهطور فزایندهای زلف لطیف جریان اصلاحطلبی را به زلف زمخت بهاصطلاح ماکروفیزیک قدرت و ماکروپالوتیک گره زدهاند. بنابراین این اتفاق افتاد که اصلاحطلبی تا زمانی حیات و بالندگی دارد و شکوفاست که درون ماکروفیزیک قدرت و Macro Politic جایی داشته باشد و بر سر سفره قدرت جای رفیعی برای او درنظر گرفته باشند. هرچه این جایگاه وسیعتر باشد، یعنی حیاتش هم بیشتر است و هرچه این فضایی که در قدرت برایش ایجاد میکنند بیشتر باشد، طبیعتا اصلاحطلبی هم زندهتر، بالندهتر و شکوفاتر است. به نظر من این یک تحلیل غلط بود.
وقتی از این منظر تحلیل میشود باید به هر حشیشی توسل جست تا ما این حیات و حضور را در ساحت ماکروفیزیک قدرت داشته باشیم. حالا اگر میتوانیم دخیل را به خود ببندیم و با پای خود وارد این عرصه بشویم، با پای خود وارد میشویم، در غیراین صورت با پای دیگری وارد میشویم. باز در عرصه سیاستاشکالی ندارد اما اگر با پای فرد دیگری آمدی و وارد این فضا شدی، متوجه باش این پا ممکن است در مسیر خودش گام بگذارد و از آن مسیری که تو فکر میکنی، فراتر برود و آن چیزی را که تو بر این پا سوار کردی، با خود بکشاند. همچنین هزینههایی متوجه آن بدنی که بر این پا نهادی و آن ذهنی هم که بر این پا نهادی، میشود و نمیتوان از این مسئله مصون بود.
وی میافزاید: اینجاست که بعضی ائتلاف را تبدیل به اتحاد کردند. یعنی ائتلاف میتواند در هر شرایط سیاسی صورت بگیرد که ما در یک شرایطی با یک قواعدی با شما وارد یک نوع ائتلافی میشویم اما بالاخره نزدیکی ما با شما یک نزدیکی انتقادی است، ما با حفظ فاصلهمان جاهایی که لازم باشد، به شما نزدیک میشویم، ما تمام حیثیت و سرمایه اجتماعی و انسانی خود را در سبد شما نمیگذاریم. ما همه تخممرغها را در سبد شما نمیگذاریم. به تعبیر دوستان، ما چک سفید بدون امضا نمیدهیم که بعضی دوستان این کار را کردند و تمامیت جریان اصلاحطلبی و حیثیتش را در یک فضایی قرار دادند. حالا متوجه شدند آن راه که این دوست میرود، هرچه باشد به گلستان ختم نمیشود و کجراهه میرود. حالا میخواهند فضا و فاصله انتقادی را جدا کنند. به نظرم یک مقدار دیر شده و در افکار عمومی جامعه آن چیزی که این دولت میکند، خیلی با جریان اصلاحطلبی تفکیک نمیشود، لذا هزینههایش بار این جریان هم میشود و این کاری است که این دوستان ما انجام دادند.
تشت بر زمین افتاده برجام در لندن و بزککاری دوباره جناب سفیر
خبرگزاری ایسنا از قول سفیر ایران در لندن نوشت منتقدان درباره سازوکار اینستکس مغلطه میکنند.
ایسنا از قول بعیدینژاد مینویسد: مخالفان مرتباً کلمه «غذا» را برای تداعی ساز و کار نفت در برابر غذای عراق تکرار میکنند ولی این دو اصلاً شباهتی به هم ندارند. همچنین سه کشور اروپایی علاوه بر تقسیم میزبانی، مدیریت و ریاست هیأت مدیره بین خود، با حضور سه مقام ارشد سیاسی خود در هیأت مدیره قدرت آن را تضمین کردهاند. نماینده انگلیس دبیرکل دائمی وزارت خارجه است. معادل دانستن این نهاد به یک شرکت حسابداری یک مغلطه و فقط از سرِ عصبانیت شدید است.
خبرگزاری ایسنا در عین حال از قول یک اقتصاددان تصریح کرد: اینستکس، فقط سازوکار مالی برای غذا و داروست!»
وحید شقاقی شهری گفت: همانطور که قبلاً هم پیشبینی میشد این کانال ویژه مالی به صورت حداقلی تصویب شده است و در آن تنها به دارو و مواد غذایی اشاره شده است در حالی که درباره صادرات مواد اولیه، قطعات و تجهیزات تولید و صنعتی که اهمیت بسیار بیشتری دارند صحبتی نشده است.
این اقتصاددان اصطلاح «گام به گام» که در متن بیانیه آمده است را عبارتی مرتبط با FATF توصیف کرد و گفت که هدف این است که اتحادیه اروپا صادرات بیشتر را منوط به تصویب FATF کند و همچنین ایران همچنان ملزم به رعایت مفاد برجام بماند.
شقاقی شهری همچنین به عدم حضور شرکتهای بزرگ در این سازوکار جدید اتحادیه اروپا اشاره کرد و گفت که اروپاییها نتوانستهاند رضایت شرکتهای بزرگ را برای مبادله با ایران بگیرند و به همین خاطر بر شرکتهای کوچک و متوسط برای واردات غذا و دارو تکیه کردهاند.
خبرگزاری دولتی ایسنا در ادامه کانال اروپایی را بستری امن برای تحریمهای آمریکا معرفی کرد.
یادآور میشود بعیدینژاد قبل از انتصاب به سفارت ایران در لندن، عضو هیئت مذاکرهکننده هستهای بود. شهریور سال گذشته آقای ظریف تصریح کرد بعد از 20 ماه هنوز نمیتوانیم حتی یک حساب بانکی در لندن افتتاح کنیم؛ اما گویا این سخنان به گوش جناب سفیر در لندن نرسیده و از موضوع بیاطلاع است که به بزک کانال آب رفته اینستکس میپردازد. انگلیسیها حتی از صدور ویزا برای یک بیمار که نیازمند جراحی مجدد در لندن است، خودداری کردهاند.
اجرای تمام برنامه اقدام FATF شرط اروپا برای اجرای INSTEX !
برخی محافل سیاسی و رسانه ای ادعا میکنند اجرای مطالبات FATF، جزو الزامات کانال موسوم به اینستکس نیست اما واقعیت خلاف این ادعاست.
در بیانیه رسمی وزیران خارجه آلمان و فرانسه و انگلیس در روز اعلام ثبت اینستکس تصریح شده است: «سه کشور در گام اول، از معاملات تجاری مشروع، با تمرکز بر اساسیترین بخشها برای مردم ایران همچون تولیدات دارویی، کالاهای پزشکی و تولیدات کشاورزی - غذایی حمایت خواهد کرد. هدف INSTEX در بلندمدت (!؟) گشایش به روی همه کشورهای ثالث خواستار تجارت با ایران است و سه کشور به مطالعه امکانهای رسیدن به آن را ادامه خواهند داد. اجرای عملیاتی INSTEX رویکردی تدریجی خواهد داشت.»
این بیانیه سپس می گوید «اینستکس براساس شدیدترین استانداردهای مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم (AML/CFT) و با رعایت تحریم های اتحادیه اروپا و سازمان ملل متحد کار خواهد کرد. از این لحاظ، سه کشور انتظار دارند ایران سریعا همه عناصر برنامه اقدام FATF خود را اجرا کند».
چنان که مشاهده میشود، سه کشور شرط اجرای بسته پر از خالی خود را اجرای همه اکشنپلی FATF (از جمله کنوانسیون سیافتی و پالرمو) قرار دادهاند و این در حالی است که قبول اینستکس از سوی وزارت خارجه ما، به منزله پذیرش ابطال برجام (تعهدات غرب در حد لغو تحریم های مالی و بانکی و نفتی) با وجود تداوم اجرای تعهدات خود است.
یادآور می شود اروپا اردیبهشت ماه پس از خروج ترامپ از برجام، از ایران خواست در برجام بماند و وعده کرد تا خرداد، برنامه خود برای ادامه تعهدات برجامی خویش را ارائه دهد اما این وعده چندین بار به تعویق افتاد و سپس برای 13 آبان که تحریم های جدید نفتی آمریکا اعمال میشد، قول دادند که برنامه ارائه دهند. اما در این مقطع گفته شد ارائه بسته پیشنهادی در قالب SPV تا شروع سال میلادی طول میکشد. آنها اکنون با یک ماه تاخیر، از نسخه اسپیوی (مبادله نفت در برابر کالا) هم عقبنشینی کرده و نسخه مبادله غذا و دارو در ازای دریافت و انباشت پول نفت فروخته شده ایران به سایر کشور ها را پیشنهاد می کنند؛ البته فعلا در حد ثبت کانال مبادله و مشروط به اجرای همه مطالبات FATF از ایران؛ یعنی کلاهبرداری چند لایه!
چه کسی خنجر زد؟ فرافکنی نکنید آقای ظریف!
محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه این روزها به شدت متناقض حرف میزند. او از یک طرف گفت توافق با آمریکا به اندازه جوهر روی کاغذ هم ارزش ندارد و از طرف دیگر منتقدان دلسوز را متهم کرد که در بحبوحه مذاکرات، از پشت خنجر زدند!
ظریف در واکنش به تصمیم آمریکا برای خروج از پیمان منع موشکهای میانبرد (INF)، گفت خروج آمریکا از توافقنامهها و پیمانهای متعدد نشان میدهد که امضای توافق با آمریکا کاری بیهوده است.
ظریف افزود: «پیام این کار هر توافقی با دولت ایالات متحده، حتی به اندازه جوهر ]مورد استفاده برای نوشتن آن توافق[ هم ارزش ندارد. حتی پیمانهایی که به تصویب کنگره رسیدهاند.»
ظریف همچنین در گفتوگو با روزنامه اطلاعات اذعان کرد: آمریکا و غرب در اجرای تعهدات اقتصادی خود کاملا نشان دادند طرفهای مناسبی برای تعامل نیستند. آمریکا نشان داد بدعهد است و اروپاییها هم نشان دادند واقعا در برابر آمریکا این جرات را ندارند که درست بایستند. وی افزود: آن که باخت استراتژیک داشته اروپاست، چون نتوانست نشان دهد در نظام بینالملل موقعیتی دارد و این موضوع بسیار حیاتی است.
وی در عین حال ضمن اتهامپراکنی چندباره علیه منتقدان در عین حال تصریح میکند: در دوران مذاکره نگرانی ما بیشتر از بابت خنجرهایی بود که از پشت میخوردیم تا خود مذاکره. هیچوقت از دست طرف مقابل به ستوه نیامدیم. اما در طول مذاکره و بعد از آن در برابر فشارهای داخل واقعا به ستوه آمدیم. معتقدیم اگر اینها نبود، برجام میتوانست در همان دو سال اول اجرا، علیرغم همه بدعهدیهای آمریکا و همه کاستیها و ضعف اروپا و دیگر کشورها، شرایطی را ایجاد کند که خروج از برجام برای آقای ترامپ بسیار بسیار پرهزینهتر باشد. میتوانستیم در دو سال بعد از برجام، کشور را بسیار غیرقابل تحریمتر از شرایطی کنیم که اکنون هستیم. راه داشت. البته راهش نگاه به غرب نبود، راه آن یک نگاه جامع به دنیا بود و نیاز اولیهاش این بود که اعلام نکنیم کدام آدم عاقلی میآید در این سرزمین سرمایهگذاری کند؟
وی میگوید: اعتقاد دارم روزنامه باید واقعیات را بگوید و نگاه ملی داشته باشد. تیتر روزنامهها را نگاه کنید: «پرواز هواپیماهای کاغذی بر فراز آسمان انتخابات» یعنی خواستهای ملی ما را در حد یک دعوای انتخاباتی به حضیض کشاندند. ببینید در این مدت چقدر هیئت به ایران آمد. برخی میگویند همه اینها نمایش است. بله، ممکن است کار دولتیها نمایش باشد، ولی بازرگان و تاجر هیچ زمانی برای نمایش وارد کشوری نمیشوند. کدام تاجری را دیدید بدون اینکه امیدی به تجارت داشته باشد فقط برای نمایش تجاری به کشوری قدم بگذارد؟ ما را در برابر خارجیها طوری معرفی کردند که انگار برای اهداف کوتاه انتخاباتی وارد این مذاکره میشویم. به جای آنکه ما را در سطح بالا در مقابل طرف خارجی قرار دهند که از موضع ملی این کار را انجام میدهیم، ما را فرو کاستند به کسی که نیازمند است برای دعوای انتخاباتی، من وزیر خارجه از چه زمانی سیاسی و جناحی بودم که اکنون بخواهم باشم؟
درباره این اظهارات متناقض شایان ذکر است: اگر آقای ظریف امروز به این واقعیت رسیده که توافق - با آمریکا به اندازه جوهر روی کاغذ ارزش ندارد، منتقدان همان پنج سال پیش هشدارهای روشن دادند اما متهم شدند که مزدور و بیسواد و بیشناسنامه و کاسب تحریم و بزدل و جیببر و عصر حجری و افراطی و فاسد و عقب مانده و... هستند. با این وجود، مدیران ارشد وزارت خارجه رسما مدعی بودند که امضای وزیرخارجه آمریکا تضمین است و نمیخواستند ببینند دولت اوباما با امضا و اجرای قانون محدودیت ویزایی، رسما برجام را زیرپا میگذارد و شرکتهای خارجی را برخلاف نص برجام، از تجارت با ایران میترساند...
براستی مذاکرات و هشدارهای منتقدان، حمایت مشفقانه بود یا خنجر از پشت؟ خنجر از پشت، اظهاراتی از این قبیل بود که آمریکا میتواند ظرف پنج دقیقه تمام توان نظامی ایران را نابود کند! کسانی یک بحث مهم ملی را تبدیل به ابزار انتخابات کردند که به شورای روابط خارجی آمریکا رفتند، در کنار هاله اسفندیاری از متهمان براندازی نشستند و به آمریکاییها گفتند دو انتخابات مهم در پیش است، اگر برای توافق همراهی نکنید، مردم مجددا طور دیگری انتخاب میکنند، مانند سال 2005 که مرا هم بازنشسته کرد(!)
منتقدان میگفتند چون آمریکا سابقه خباثت و بدعهدی دارد، به توافق ناهمزمان (نقد-نسیه) و نامتوازن و برگشتناپذیر و فاقد ضمانت اجرایی و فاقد مکانیسم شکایت تن ندهید و مرحله به مرحله، تعلیق هستهای را به انجام برسانید. میگفتند هیجانزده و دستپاچه نباشید و مرتکب حسنظن به شیطان بزرگ نشوید. میگفتند به وعده جبران امثال جان کری اعتماد نکنید. آیا این هشدارها و نصایح دلسوزانه، تشکر داشتند یا هجو و هتاکی و ترور شخصیت؟! میگفتند وعدههای خلاف واقع درباره برجام ندهید که زیر بار آن بمانید و مجبور باشید از موضع پایین و بدهکار، با گرگهای آمریکایی و اروپایی مذاکره کنید. میگفتند قیافه فروشنده بدهکار و تشنه معامله به هر قیمت به خودتان بگیرید.
آقای ظریف در حالی که برجام را تمام و کمال و بدون نقد کردن وعدههای غرب به اجرا گذاشتهاند، منتقدان را عامل خروج کمهزینه ترامپ از برجام میداند و حال آن که، خود وی و آقای روحانی با گفتن اینکه حتی با خروج آمریکا در برجام میمانیم، ترامپ را به خروج بیهزینه مطمئن و دلگرم کرد.
و بالاخره اینکه وزارت خارجه ما با کوتاهی و سهلاندیشی، سازوکار آمریکا درباره تایید هر 3 ماه یکبار پایبندی ایران به توافق و تمدید هرچند ماه یکبار تعلیق تحریمها (موسوم به قانون این را) را پذیرفت؛ مکانیسمی که عملا نمیگذاشت سرمایهگذار خارجی، سرمایهگذاری جدی در ایران انجام دهد اما اکنون با بیشرمی، منتقدان را عامل فرار سرمایهگذاران میخواند!!
مشاور خاتمی: دیر شده نمیتوانیم حساب خود را از دولت جدا کنیم
مشاور رئیسدولت اصلاحات میگوید برای جدا کردن حساب اصلاحطلبان از دولت دیر شده است.
محمدرضا تاجیک به روزنامه فرهیختگان گفت: متاسفانه برخی دوستان ما بهطور فزایندهای زلف لطیف جریان اصلاحطلبی را به زلف زمخت بهاصطلاح ماکروفیزیک قدرت و ماکروپالوتیک گره زدهاند. بنابراین این اتفاق افتاد که اصلاحطلبی تا زمانی حیات و بالندگی دارد و شکوفاست که درون ماکروفیزیک قدرت و Macro Politic جایی داشته باشد و بر سر سفره قدرت جای رفیعی برای او درنظر گرفته باشند. هرچه این جایگاه وسیعتر باشد، یعنی حیاتش هم بیشتر است و هرچه این فضایی که در قدرت برایش ایجاد میکنند بیشتر باشد، طبیعتا اصلاحطلبی هم زندهتر، بالندهتر و شکوفاتر است. به نظر من این یک تحلیل غلط بود.
وقتی از این منظر تحلیل میشود باید به هر حشیشی توسل جست تا ما این حیات و حضور را در ساحت ماکروفیزیک قدرت داشته باشیم. حالا اگر میتوانیم دخیل را به خود ببندیم و با پای خود وارد این عرصه بشویم، با پای خود وارد میشویم، در غیراین صورت با پای دیگری وارد میشویم. باز در عرصه سیاستاشکالی ندارد اما اگر با پای فرد دیگری آمدی و وارد این فضا شدی، متوجه باش این پا ممکن است در مسیر خودش گام بگذارد و از آن مسیری که تو فکر میکنی، فراتر برود و آن چیزی را که تو بر این پا سوار کردی، با خود بکشاند. همچنین هزینههایی متوجه آن بدنی که بر این پا نهادی و آن ذهنی هم که بر این پا نهادی، میشود و نمیتوان از این مسئله مصون بود.
وی میافزاید: اینجاست که بعضی ائتلاف را تبدیل به اتحاد کردند. یعنی ائتلاف میتواند در هر شرایط سیاسی صورت بگیرد که ما در یک شرایطی با یک قواعدی با شما وارد یک نوع ائتلافی میشویم اما بالاخره نزدیکی ما با شما یک نزدیکی انتقادی است، ما با حفظ فاصلهمان جاهایی که لازم باشد، به شما نزدیک میشویم، ما تمام حیثیت و سرمایه اجتماعی و انسانی خود را در سبد شما نمیگذاریم. ما همه تخممرغها را در سبد شما نمیگذاریم. به تعبیر دوستان، ما چک سفید بدون امضا نمیدهیم که بعضی دوستان این کار را کردند و تمامیت جریان اصلاحطلبی و حیثیتش را در یک فضایی قرار دادند. حالا متوجه شدند آن راه که این دوست میرود، هرچه باشد به گلستان ختم نمیشود و کجراهه میرود. حالا میخواهند فضا و فاصله انتقادی را جدا کنند. به نظرم یک مقدار دیر شده و در افکار عمومی جامعه آن چیزی که این دولت میکند، خیلی با جریان اصلاحطلبی تفکیک نمیشود، لذا هزینههایش بار این جریان هم میشود و این کاری است که این دوستان ما انجام دادند.