تاریخ انتشارشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۷ - ۰۹:۴۷
کد مطلب : ۳۷۵۲۴۸
در اصطلاحات فلسفی کلمه «عالم» به موجود یا موجوداتی گفته می‌شود که از نظر مراتب کلی وجود، درجه خاصی را اشغال کرده باشند.
۰
plusresetminus
به گزارش بلاغ،بسیاری از فلاسفه و عرفا هستی را به چند عالم مجزا تقسیم بندی می‌کنند و برای هر کدام اسامی را انتخاب نموده اند.

طبقاتی که حتی فکر کردن به آن نیز انسان را در این عظمت محو می‌کند و امروز قصد داریم تا شما را با عوالم چهارگانه هستی آشنا نماییم، پس پیشنهاد می‌کنیم با ما همراه باشید.

تعریف عالم

در اصطلاحات فلسفی کلمه «عالم» به موجود یا موجوداتی گفته می‌شود که از نظر مراتب کلی وجود، درجه خاصی را اشغال کرده باشند، بطوری که محیط و مسلط بر تمام مادون خود و محاط در مافوق خود هستند؛ طبق این اصطلاح، تمام اجسام و جسمانیات با اینکه اجناس و انواع متعددی هستند یک «عالم» بشمار می‌روند.

بدین معنا که تمام موجودات طبیعت، در «عرض» یکدیگر هستند نه در طول یکدیگر؛ زیرا هیچ کدام احاطه وجودی بر انواع و اجناس دیگر ندارند. پس مقصود ما از عالم، موجود یا گروه موجوداتی است که در مجموع هستی، مرتبه‌ای خاص را اشغال کرده و در عرض هم هستند.

عوالم چهارگانه

برخی از فلاسفه، حکما و عرفای اسلامی براین موضوع اعتقاد دارند که هستی و عالم، طبقات و مراتب چهارگانه‌ای دارد که این طبقات عبارتند از: ناسوت، ملکوت، جبروت و لاهوت.

البته سه عالم ابتدائی مربوط به جهان آفرینش هستند و آخری، مربوط به عالم آفریدگار است.

معرفی عوالم چهارگانه

عالم ناسوت

مراد از این عالم، همان عالم طبیعت و شهادت و مُلک است یعنی جهان جسمانی و اجسام و ماده و مادیات که در آن حرکت و زمان و مکان نقش دارد.

عالم ناسوت همانند پوست است نسبت به عالم ملکوت یعنی قشر عالم ملکوت است.

اما در این بین سوالی مطرح می‌شود؛

مسلم است که عالمی برتر و مافوق عالم طبیعت وجود دارد، امّا آیا می‌توان گفت: عالمی پائین‌تر از طبیعت و ناسوت وجود ندارد؟

فلاسفه پاسخ این پرسش را بدینگونه شرح می‌دهند:

خیر، زیرا اولاً وجود عالمی پائین‌تر از طبیعت مستلزم این است که ماده طبیعی قادر بر ایجاد یک شیء از عدم محض باشد و به دلائلی ثابت می‌کنند که تأثیر جسم و طبیعت از نوع تحریک است نه از نوع ایجاد ثانیاً عالم طبیعت عالم قوه و فعل و ماده و صورت و حرکت و زمان و مکان است. موجودی ضعیف‌تر از قوه و ماده و... که در آن‌ها وجود و عدم آمیخته است قابل تصور نیست.

عالم ملکوت

منظور همان عالم غیب و عالم نفس و عالم مجردات است که به آن عالم مثال و عالم برزخ هم اطلاق می‌گردد و آن مرتبه و نشئه‌ای است برتر از عالم طبیعت که دارای صور و ابعاد است، امّا فاقد حرکت و زمان و تغییر است.

این عالم خود بر دو قسم است یکی «ملکوت اعلی» که عالم مجردات محضه است مانند عالم ملائکه و دیگری «ملکوت اسفل» است که عالم صور مقداری است.

همانند وجود انسان‌ها در برزخ و قبر.

عالم جبروت

مراد، همان عالم عقل و عالم معناست که از صور و ابعاد و اشباح مبرّاست و فوق عالم ملکوت است.

در اثبات عالم جبروت و عقل گفته شده که برخی فلاسفه معتقدند:

از آنجا که عالم الوهیت و ذات واجب الوجود دارای بساطت محضه است و نمی‌تواند مستقیما و بلاواسطه به وجود آورنده و مدبر و محیط بر عالم طبیعت و عالم ملکوت شود لذا قائل به «صادر اول» شده اند که بدون واسطه و مستقیماً، ذات اقدس خداوند به او افاضه وجود کرده است و مدعی شده اند که صادر اول، باید کاملترین و بسیط‌ترین ممکنات باشد که به سایر موجودات مادون خود، افاضه وجود کند، چنین موجودی جز اینکه مجرد از ماده و زمان و مکان باشد، نمی‌تواند باشد.

این چنین موجودی را به حسب اصطلاح «عقل» می‌نامند.

عالم لاهوت

مراد همان عالم الوهیت و عالم ربوبی است. یعنی ذات مقدس واجب الوجود که مستجمع جمیع صفات کمالیه است.

البته در آن مرتبه از وجود، آنچه هست یک وجود اطلاقی است و بس.

ذات پروردگار به تنهایی عالمی است و عظیم‌ترین عوالم است، زیرا ذات حق، محیط بر همه عوالم مادون است و ذره‌ای وجود از احاطه قیومی او خارج نیست.

منبع : افکار نیوز
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما