به گزارش
بلاغ، اطلاعات و گزارشات مربوط به بارش شدید باران به سرعت در فضای مجازی دست به دست شد.
هواشناسی مازندران اطلاعات را به صورت گسترده در فضای مجازی منشتر کرده است تا مانند چند سال گذشته محکوم به کم کاری نشود.
هشدارهای هواشناسی از مدتهای گذشته ابلاغ شده و حتی در دورترین نقاط استان اطلاعات در اختیار مردم قرار گرفته است.
مدیران استانی چون اطلاعات کاملی از عقبه فعالیت خویش داشته و زیرساختهای موجود در استان را لرزان میبینند، مطالب مطرح شده توسط هواشناسی را به صورت کاملاً برجسته از طریق رسانهها اعلام میکنند تا به اذعان خودشان حداقل در این بخش تکلیف خودشان را ادا کنند، اما این موضوع هیچ وقت کم کاریهای آنها در حوزه عدم توجه به زیرساختها را جبران نمیکند.
آبگرفتگی معابر و به زحمت افتادن شهروندان در استان مازندران حداقل در حال حاضر توسط هیچ فردی قابل قبول نیست.
مازندران استانی کویری نیست که انتظار بارش را نداشته باشند، مدیران استان در حوزه رفع مشکلات مربوط به آب گرفتگی تنها بحث اطلاع رسانی را در دستور کار خویش قرار دادند و نسبت به سایر حوزهها اقدامات مناسبی انجام ندادند.
چرا باید با وجود هشدارهای هواشناسی همچنان شاهد آبگرفتگی کوچهها در استان باشیم، عدم نظارت فنی و نداشتن برنامه مدون برای مهار آبهای سطحی نشان میدهد که در این بخشها اصلاً برنامهای وجود ندارد.
مدیریت بحران در اینگونه مواقع تنها به برگزاری جلسه اکتفا کرده و هماهنگی در زمینه انتقال ادوات را دستور کار خویش دارد.
این در حالی است که مدیریت بحران قبل از وقوع بحرانها باید نقاط حادثه خیز را شناسایی و موارد و مشکلات را به مدیران اطلاع رسانی کند و کم کاری را به مدیر ارشد استان اطلاع دهد و حساسیتها را پیش از وقوع حادثه به مدیران ارشد گوش زد کند.
چند سالی است که در استان مازندران به جای مدیریت بحران با بحران مدیریتی مواجه هستیم، بارش باران در استان به اذعان بسیاری از همشهریان استانی امری طبیعی در استان بوده است، تنها میزان بارش آن تا حدودی افزایش پیدا کرده است.
مدیران استانی در حالی تلاش دارند که شدت بارش باران را در برابر کم کاریهای خودشان بیشتر جلوه دهند که در بحرانهای پیشین آنها فقط نظاره گر بودند و اندک کمکها و اقدامات انجام شده آنها در سطح رسانهها به صورت جدی برجسته میشود.
آثار به جای مانده از تخریب سیل نکا، مشکلات روحی و روانی سیل بهشهر، مشکلات جدی تخریب سیل در غرب استان و عدم ساماندهی رودخانهها در این مناطق تجربه تلخی است که مردم از گذشته دارند و این روند همچنان در حال تکرار شدن است.
اطلاعات کافی وجود دارد که رامسر یکی از شهرهای پرباران استان است، چرا نباید نسبت به جلوگیری از ساخت و ساز بی رویه کنار رودخانه هشدارهای لازم داده شود، چرا ابینههای تاریخی این منطقه به خوبی حفظ و حراست نمیشود، چرا جادههای روستایی در استان کیفیت لازم را ندارند، چرا جاده تنکابن به رامسر نباید نسبت به نیازهای استان احداث شود که شاهد آبگرفتگی این معابر باشیم، چرا تمهیدات لازم برای جلوگیری از آبگرفتگی روستاها انجام نمیشود.
جای دوری نرویم در همین شهرها که شهرداریها بابت کوچکترین ساخت و ساز جریمههای سنگینی از شهروندان دریافت میکنند، باید شاهد آبگرفتگی باشیم؟!.
مدیران توزیع برق از خسارتهای سنگین بر شبکه توزیع برق خبر میدهند، چرا از تجربه کشورها و استانهای باران خیز در این حوزه استفاده نمیشود.
مرگ راننده تاکسی از خبرهای تلخی بود که این روزها در رسانهها منتشر شده، واقعاً مدیران استانی چه پاسخی برای خانواده این راننده دارند، سقوط راننده تاکسی در زیر گذر اقدامی غیر قابل انکار هست که این موضوع نشان میدهد که در ساخت این زیرگذر اقدام اساسی انجام نگرفته که در اثر بارش باران فرو ریخت.
در تخریب پل چند نکته قابل بررسی است، اگر پل قابلیت تردد نداشت چرا تاکنون انجام میشد، اگر قابل تردد داشت چرا زیرساختهای این پل در حد و اندازهای نبوده است که با بارش باران دچار خسارت نشود؟.
اصلاً چرا پلهای احداثی در مازندران به راحتی تخریب میشوند و مدیران در هنگام بحران فقط دست روی دست گذاشته و در حال تماشا هستند.
به نظر میرسد که مدیران استانی چندان اشرافیت بر مدیریت بحران ندارند و آنچه که امروز در استان در کنار بحران دیده میشود بحران مدیریتی است.
انتهای پیام/