به گزارش بلاغ،
ملاقات اجباری گماشتگان افراطیون با یکی از سران فتنه
شماری از اعضای فراکسیون امید، به ملاقات خاتمی رفتهاند.
این ملاقات کمتر از 70 نفره در حالی انجام شده که فراکسیون امید دو سال قبل هنگام تشکیل 130 عضو داشت اما با ریزش نیمی از اعضا مواجه شد.
بنابر اعتراف نشریات و برخی فعالان اصلاحطلب، تزریق پول نقش مهمی در تعیین فهرستهای انتخاباتی این طیف در انتخابات مجلس و شورای شهر داشت و برخی از منتخبان، خود را مدیون میدانند و بنابراین از سر اجبار، مانند گماشتهها و امربرهای پدرخواندههای افراطیون مدعی اصلاحطلبی رفتار میکنند.
در همین حال رسانههای این طیف، بارها فراکسیون امید را متهم به بیعرضگی و بیخاصیتی کرده و آنها را به رفتارهای رادیکال وادار کردهاند. ملاقات با یکی از سران فتنه در اثر همین فشارها انجام شد و این در حالی است که اگر رویکرد سران فتنه پیش میرفت و بیقانونی و عدم تمکین در برابر رأی مردم حاکم میشد، منطقا باید انتخابات تعطیل میگردید. بنابراین ملاقاتکنندگان با خاتمی به مردمسالاری دهنکجی کردهاند.
طیف اصلاحطلب طی ماههای اخیر در قبال سوءمدیریت دولت و نابسامانیهای اقتصادی و عقیم از آب درآمدن برجام، یا سکوت کرده و یا خود را وکیل مدافع مردم در مطالبات اقتصادی جا زدهاند! حال آن که باید پاسخگو باشند.
کاهش 60 درصدی تولید مسکن در دوره وزیری که فقط توهین کرد
با سوءمدیریت بیسابقه وزیر راه و شهرسازی، تولید مسکن در دولت موسوم به تدبیر و امید 60 درصد کاهش یافت.
روزنامه وطن امروز در گزارشی نوشت: در طول 5 سال گذشته مسئولان دولت بارها بر مزخرف بودن مسکن مهر تاکید کردهاند، اخیرا هم روحانی این خانهها را قوطی خوانده است. سوال اینجاست که دولت تدبیر و امید چه گلی به سر صنعت مسکن زده است که این چنین بر طرح مسکن دولت سابق میتازد، نکته اینجاست که بر فرض هم که مسکن مهر مزخرف است؛ انفعال در ساخت مسکن، عدم پاسخگویی درباره مسکن اجتماعی، عدم رسیدگی به مسکن مهرهای قبلی و نبود مدیریت روی بازار مسکن، از آن هم مزخرفتر است و دولت به جای انتقاد به این موضوع باید پاسخگوی شرایط موجود باشد.
از همان روزهای اول حضور آخوندی در دولت، موضوع مسکن اجتماعی به جای مسکن مهر مطرح شد. مسکن اجتماعی خوب یا بد طی سالهای اخیر اجرا نشد، یعنی بعد از گذشت 5 سال از مطرح شدن این طرح تاکنون یک واحد مسکن اجتماعی هم ساخته نشده است.
براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395، میانگین تعداد افراد خانوادههای ایرانی 3/3 است که با ضرب آن در تعداد 3 میلیون و 630 هزار واحد مسکن مهر تحویل داده شده، جمعیت تعداد افراد ساکن در مسکن مهر به حدود 12 میلیون نفر در کل کشور میرسد. باتوجه به جمعیت 80 میلیونی کل کشور، ساکنان مسکن مهر 15 درصد کل جمعیت کشور برآورد میشوند. براین اساس با هر بار حمله مسئولان دولتی به مسکن مهر به سرپناه و خانه امید 12 میلیون ایرانی توهین میشود.
علیرضا خسروی، عضو سابق کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی میگوید: آنچه مشخص است اینکه حرفهای رئیسجمهور توسط وزیر راه خوانده نمیشود. خود روحانی هم در زمان تقدیم بودجه به مجلس شورای اسلامی گفت اختلافنظرهایی با وزیر داریم ولی برند بودن وزیر را هم نمیخواهیم از دست بدهیم. وی با انتقاد از طولانی شدن روند مسکن مهر، گفت: صدماتی که ساکنان مسکن مهر امروز از طولانی شدن روند تحویل این خانهها میخورند بسیار زیاد است، در برخی موارد مردم سالهاست درحال پرداخت اقساط خانههایشان هستند اما به کلی نمیدانند این خانهها در کجا وجود دارند.
براساس گزارش رسمی سازمان برنامه و بودجه که ماه گذشته منتشر شده، تولید مسکن در سال 1389 با عرضه 835 هزار واحد مسکن شهری جدید رخ داده است. در سال 1390 هم 800 هزار واحد مسکن و در سال 1391 بالغ بر 820 هزار واحد مسکن شهری جدید تولید شده است. در سال 1392 نیز با عرضه واحدهایی که ساخت آنها در دولت دهم شروع شده بود، 834 هزار واحد مسکن شهری جدید وارد بازار مسکن شد اما از سال 1393 که سیاستهای وزارت راه و شهرسازی دولت یازدهم بر بازار مسکن حاکم شد، روند نزولی تولید مسکن شروع شد به طوریکه در این سالها تولید مسکن شهری به 719 هزار واحد کاهش یافت. البته از آنجاکه ساخت مسکن به طور معمول 2 سال طول میکشد، بخش زیادی از 719 هزار واحدی که در سال 1393 به بازار عرضه شد، ساخت آنها در دولت دهم شروع شده بود، بنابراین تاثیر واقعی سیاستهای وزارت راه و شهرسازی دولت یازدهم بر بازار مسکن را باید از سال 1394 دانست که تولید مسکن سقوط کرد و به 331 هزار واحد رسید. در سال 1395 نیز این روند ادامه یافت و فقط 333 هزار واحد مسکن شهری جدید وارد بازار شد. این درحالی است که طبق قانون برنامه ششم توسعه، باید در سال 1395 بالغ بر 680 هزار مسکن شهری جدید در کشور تولید میشد که کمتر از نصف آن تحقق پیدا کرد. در مقایسه با رکورد 835 هزار واحدی دولت دهم در سال 1389، تولید مسکن شهری در سال 1395 بیش از 60 درصد کمتر شده است. دولت دهم در سال 1389 بالغ بر 308 هزار واحد مسکن روستایی ساخت اما دولت یازدهم در سال 1395 فقط 70 هزار مسکن روستایی ساخت؛ به عبارتی ساخت مسکن روستایی تقریبا یک پنجم دولت دهم شده است.
درستش همین است که آمریکا در برجام بماند اما تهدید به خروج کند(!)
یک نشریه آمریکایی تصریح کرد ماندن واشنگتن، در برجام، بهترین و پرسودترین کار است.
نشنال اینترست مینویسد: در حال حاضر بهتر است آمریکا در برجام بماند تا نفوذ ایران را که موجب بیثباتی در منطقه خاورمیانه شده است، از بین ببرد.
تصمیم دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا برای عدم تایید پایبندی ایران به توافق هستهای، پایان مشارکت واشنگتن در چارچوب توافق نبود، زیرا او در ماههای آینده باید تصمیم بگیرد که آیا به حمایت از این توافق ادامه دهد یا کاملا از چارچوب آن بیرون برود. در حال حاضر بهتر است تا آمریکا در برجام بماند.
مسئله مهم این است که دولت ترامپ با تمرکز بر روی سیاست درست، نفوذ ایران را که موجب بیثباتی در منطقه شده است از بین ببرد.
منتقدان توافق هستهای، از ابتدا دو نگرانی اساسی در این مورد داشتند: اول، باور نداشتند که این توافق، ضمانت کافی برای تبدیل نشدن ایران به یک کشور هستهای باشد.
دوم، این منتقدین به ادعای دولت اوباما مبنی بر معتدل شدن اقدامات ایران و تبدیل شدن آن به کشوری پاسخگو، شک داشتند.
برنامه موشکهای بالستیک ایران، هنوز مسئله خطرناکی است. علاوه بر این، ادعاهای پیاپی در مورد عدم پایبندی ایران به توافق هستهای وجود دارد که شبهات اولیه در مورد نبود شرایط سختگیرانه کافی در مورد عدم پایبندی، را تقویت میکند.
اقدامات ایران از زمان امضای این توافقنامه، کاملا مهر تاییدی به نگرانیها نسبت به ادعای دولت اوباما در مورد معتدل شدن اقدامات ایران، بود.
تهران نه تنها بهتر نشد، بلکه به تقویت سپاه پاسداران در سوریه پرداخت، و برای شورشیان یمن، موشک فراهم کرد تا عربستان را هدف قرار دهند.
دلیلی وجود ندارد که تهران امروز ترسی داشته باشد از اینکه دسترسی به ثروت، منابع و فناوری لازم را برای پیشبرد سیاست خارجی و ساخت تسلیحات هستهای، از دست بدهد.
برجام در حال حاضر در تحکیم موضع آمریکا در برابر ایران نقش دارد و ترامپ با تهدید به بیرون آمدن از توافق هستهای، فرصتی ایجاد میکند تا جای پای خود را در برابر ایران مستحکم کند.
کاخسفید اعلام کرده است که اگر کشورهای اروپایی خواستار حفظ چارچوب این توافق هستند، باید کمک کنند تا ترامپ با ایران کنار بیاید.
واشنگتن در مورد سه موضوع، خواستار دریافت ضمانت شده است؛
اول، آمریکا میخواهد تحریمهای خود علیه ایران را گسترده کند.
کاخسفید خواستار حمایت اروپاییها از موضع خود شده است و اینکه تحریمهای تازه را نقض برجام ندانند.
دوم، دولت حمایت میخواهد تا به ایران فشار بیاورد تا بندهای غروب توافق هستهای را تمدید کند.
سوم، دستیاران ترامپ به دنبال اقدام مشترکی هستند تا برنامههای موشکی بالستیک ایران را محدود کند.
اگر واشنگتن بتواند حمایت سه قدرت اروپایی (فرانسه، انگلیس و آلمان) را در ماههای آینده جلب کند، آنگاه ماندن در برجام برای یک یا دو سال دیگر ارزشمند خواهد بود.
پزشکیان: طرح تحول سلامت از ابتدا اشتباه بود
نایب رئیس مجلس گفت اگر چه عدهای از اجرای طرح تحول نظام سلامت تعریف میکنند، لیکن اجرای این طرح از همان ابتدا اشتباه بود.
مسعود پزشکیان، در نشست «چالشهای فراموش شده حوزه سلامت» در دانشکده علوم پزشکی مشهد افزود: این طرح باعث شده که هم اکنون تمام بیمارستانها طلبهای چندین ماهه از بیمهها داشته باشند و از شرکتهای دارویی و تجهیزات پزشکی ناراضی باشند.
وی ادامه داد: بدین طریق مشکلات مراکز درمانی کمکم بر خدماترسانی آنها نیز تأثیر گذاشته است و شرایط حاضر مانند فنری است که فشارش دادهاند و اگر رهایش کنند، معلوم نیست چه اتفاقی رخ دهد.
عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس خاطرنشان کرد: وقتی پول نداریم نباید سفره بلند و بالایی پهن کنیم، چرا که تداوم مسیر غلط تحول نظام سلامت باعث شده که امسال از این طریق با کسری 16 هزار میلیارد تومانی مواجه شویم و سال آینده این رقم به 20 هزار میلیارد تومان خواهد رسید.
وی اظهار کرد: مجلس محل سیاست و قانونگذاری و پس از آن نظارت بر اجرای قوانین است و حرف را یکبار میزنند؛ در خانه اگر کس است یک حرف بس است. مشکل ما بیعدالتی است که یک گروه 20 تا 40 برابر گروه دیگر حقوق بگیرد.
وی ادامه داد: هم اینک در نظام پرداختی حوزه سلامت، یک نفر 100 میلیون تومان، یکی 10 میلیون تومان و دیگری یک میلیون تومان درآمد دارد.
پزشکیان گفت: در قالب شرایط حاضر مسیر درست و کارشناسی ویزیت بیمار فراموش شده است، به طوری که هر پزشکی که بیشتر معاینه کند و آزمایش و عکس بنویسد و دوباره مریض را فرابخواند تا پول ویزیت بگیرد، بیشتر درآمد دارد.
این در حالی است که پزشک توانمندی که متکی به علم خود بوده و به صورت منطقی آزمایش و عکس تجویز کند از درآمد کمتری برخوردار خواهد بود.
هر کس در تیم اقتصادی دولت یک ساز جداگانه میزند!
فقدان هماهنگی و یکدستی در تیم اقتصادی دولت، اعتراض محافل اصلاحطلب را هم ولو با تاخیر موجب شده است.
روزنامه اقتصادی تعادل در گزارشی نوشت: رئیس اتاق بازرگانی ایران در آخرین نشست هیئت نمایندگان این نهاد با گلایه از تیم دولت عنوان داشته «بسیاری از مسئولان در کنار رئیسجمهوری هستند که انگار صدای رئیسجمهوری را نمیشنوند و دستورات را اجرا نمیکنند؛ به گونهای که طی سه سال گذشته در مورد معوقات بانکی بخش خصوصی، رییسجمهوری دستور داد که بدهکاران بانکی باید تفکیک شوند و با همه آنها به یک شکل برخورد نشود، اما هنوز مشاهده میکنیم با همه رفتار یکسانی میشود».
واقع آن است که شنیدن صدای مردم و در اینجا فعالان اقتصادی و پاسخ صحیح و یکدست و منسجم به این خواستها و نیز داشتن برنامه مشخص و مورد قبول تمامی اعضای دولت برای مسائل و مشکلات مبتلابه در شرایط حاضر کشورمان از ضروریترین لوازم ایجاد امید و انگیزه در جامعه است. خصوصیتی که متاسفانه کمتر در گفتار و رفتار اعضای دولت دوازدهم به چشم میخورد. چنانکه شمایی از این عدم یکدستی و ضعف انسجام، خود را در روند ارائه و تصویب لایحه بودجه سال 97 نشان داد.
عقبنشینی از بندهای مختلف لایحه و بلاتکلیف ماندن اصلاح قیمت حاملهای انرژی، هدفمندی یارانهها و... و در نتیجه به محاق رفتن اصلاحات ساختاری اقتصادی. این تغییرات اگرچه بخشی توسط نمایندگان مجلس (در کمیسیون تلفیق و صحن مجلس) صورت گرفت اما بیش از آن ناشی از عقبنشینی شدید دولت و در راس آن سازمان برنامه و بودجه از برنامه و اهداف تدوینی این سازمان بود. اگر چه این عقبنشینی را نمیتوان بیربط با اعتراضات اجتماعی اخیر دانست اما بهنظر مشکل ناشی از تفاوتهای بعضا عمیق فکری در تحلیل مسائل و مشکلات اقتصادی و راهکارهای حل این مشکلات و نیز وجود چنددستگی در تیم کابینه است.
چند نمونه از این عدم یکدستی را میتوان به عنوان مثال ذکر کرد. آقای میدری معاون رفاه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در مورد پیشنهاد دولت در لایحه بودجه مبنی بر حذف یارانه 30میلیون نفر میگوید «درباره حذف یارانهها هم من به اتفاق آقای ربیعی به مجلس رفتم. آنجا صراحتا گفتم که حذف یارانه 30میلیون ایرانی شدنی نیست. پیشنهاد ما این بود که برای شناسایی اقشاری که بهرغم درآمد مکفی، یارانه دریافت میکنند، حسابهای بانکی را چک کنیم» ایشان همچنین درباره اصلاح قیمت حاملهای انرژی گفت «گران کردن گازوییل موجب افزایش قیمت محصولات کشاورزی و بالا رفتن تورم خواهد بود و طبیعتا معاونت رفاه با آن مخالف است. این را هم بگویم که معاونت رفاه با افزایش 50درصدی قیمت حاملهای انرژی مخالف بوده و هست و پیشنهاد ما افزایش 20درصدی بوده است.»
این در حالی است که هر دو پیشنهاد یعنی افزایش 50درصدی قیمت حاملهای سوخت و حذف 30میلیون یارانهبگیر از سوی دولت (سازمان برنامه و بودجه) به مجلس ارائه شده بود. در مورد پیشنهاد معاون رفاه وزارت تعاون مبنی بر کنترل حساب یارانهبگیران نیز تندترین مخالفت از سوی معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان برنامه صورت گرفت که عنوان کرد «اینکه میگویید بروید جیب 80 میلیون نفر را بررسی کنید ببینید چه کسی پول دارد یارانهاش را قطع کنید، این شدنی نیست.»
همچنین است تفاوت نظر وزیر صنعت، معدن و تجارت در یکپارچه ماندن این وزارتخانه و تاکید رئیس سازمان برنامه بر ضرورت تفکیک آن. - مثال دیگر سخنان دکتر نیلی دستیار ارشد اقتصادی رئیسجمهوری است که به صراحت میگوید «تغییر باید از درون دولت ایجاد شود، اما دولت خودش میل به تغییر ندارد و ذینفع شرایط کنونی است... دولت درگیر تضاد منافع است. چگونه دولتی که منفعتش در ادامه روند موجود است به اصلاح تن خواهد داد؟» آنچه امروز نوسازی و بازسازی دولت و ترمیم کابینه و ایجاد دولتی سیاستگذار و نه مجری، دولتی با ساختار و برنامه منسجم و مدیرانی همجهت و همسو با این برنامهها را ضروری میسازد، افزایش توان مقابله با تشدید فشارهای خارجی طی ماههای آتی و پاسخگویی منطقی به روند رو به افزایش مطالبات و خواستهای گوناگون بخشهای مختلف اجتماعی است.
ملاقات اجباری گماشتگان افراطیون با یکی از سران فتنه
شماری از اعضای فراکسیون امید، به ملاقات خاتمی رفتهاند.
این ملاقات کمتر از 70 نفره در حالی انجام شده که فراکسیون امید دو سال قبل هنگام تشکیل 130 عضو داشت اما با ریزش نیمی از اعضا مواجه شد.
بنابر اعتراف نشریات و برخی فعالان اصلاحطلب، تزریق پول نقش مهمی در تعیین فهرستهای انتخاباتی این طیف در انتخابات مجلس و شورای شهر داشت و برخی از منتخبان، خود را مدیون میدانند و بنابراین از سر اجبار، مانند گماشتهها و امربرهای پدرخواندههای افراطیون مدعی اصلاحطلبی رفتار میکنند.
در همین حال رسانههای این طیف، بارها فراکسیون امید را متهم به بیعرضگی و بیخاصیتی کرده و آنها را به رفتارهای رادیکال وادار کردهاند. ملاقات با یکی از سران فتنه در اثر همین فشارها انجام شد و این در حالی است که اگر رویکرد سران فتنه پیش میرفت و بیقانونی و عدم تمکین در برابر رأی مردم حاکم میشد، منطقا باید انتخابات تعطیل میگردید. بنابراین ملاقاتکنندگان با خاتمی به مردمسالاری دهنکجی کردهاند.
طیف اصلاحطلب طی ماههای اخیر در قبال سوءمدیریت دولت و نابسامانیهای اقتصادی و عقیم از آب درآمدن برجام، یا سکوت کرده و یا خود را وکیل مدافع مردم در مطالبات اقتصادی جا زدهاند! حال آن که باید پاسخگو باشند.
کاهش 60 درصدی تولید مسکن در دوره وزیری که فقط توهین کرد
با سوءمدیریت بیسابقه وزیر راه و شهرسازی، تولید مسکن در دولت موسوم به تدبیر و امید 60 درصد کاهش یافت.
روزنامه وطن امروز در گزارشی نوشت: در طول 5 سال گذشته مسئولان دولت بارها بر مزخرف بودن مسکن مهر تاکید کردهاند، اخیرا هم روحانی این خانهها را قوطی خوانده است. سوال اینجاست که دولت تدبیر و امید چه گلی به سر صنعت مسکن زده است که این چنین بر طرح مسکن دولت سابق میتازد، نکته اینجاست که بر فرض هم که مسکن مهر مزخرف است؛ انفعال در ساخت مسکن، عدم پاسخگویی درباره مسکن اجتماعی، عدم رسیدگی به مسکن مهرهای قبلی و نبود مدیریت روی بازار مسکن، از آن هم مزخرفتر است و دولت به جای انتقاد به این موضوع باید پاسخگوی شرایط موجود باشد.
از همان روزهای اول حضور آخوندی در دولت، موضوع مسکن اجتماعی به جای مسکن مهر مطرح شد. مسکن اجتماعی خوب یا بد طی سالهای اخیر اجرا نشد، یعنی بعد از گذشت 5 سال از مطرح شدن این طرح تاکنون یک واحد مسکن اجتماعی هم ساخته نشده است.
براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395، میانگین تعداد افراد خانوادههای ایرانی 3/3 است که با ضرب آن در تعداد 3 میلیون و 630 هزار واحد مسکن مهر تحویل داده شده، جمعیت تعداد افراد ساکن در مسکن مهر به حدود 12 میلیون نفر در کل کشور میرسد. باتوجه به جمعیت 80 میلیونی کل کشور، ساکنان مسکن مهر 15 درصد کل جمعیت کشور برآورد میشوند. براین اساس با هر بار حمله مسئولان دولتی به مسکن مهر به سرپناه و خانه امید 12 میلیون ایرانی توهین میشود.
علیرضا خسروی، عضو سابق کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی میگوید: آنچه مشخص است اینکه حرفهای رئیسجمهور توسط وزیر راه خوانده نمیشود. خود روحانی هم در زمان تقدیم بودجه به مجلس شورای اسلامی گفت اختلافنظرهایی با وزیر داریم ولی برند بودن وزیر را هم نمیخواهیم از دست بدهیم. وی با انتقاد از طولانی شدن روند مسکن مهر، گفت: صدماتی که ساکنان مسکن مهر امروز از طولانی شدن روند تحویل این خانهها میخورند بسیار زیاد است، در برخی موارد مردم سالهاست درحال پرداخت اقساط خانههایشان هستند اما به کلی نمیدانند این خانهها در کجا وجود دارند.
براساس گزارش رسمی سازمان برنامه و بودجه که ماه گذشته منتشر شده، تولید مسکن در سال 1389 با عرضه 835 هزار واحد مسکن شهری جدید رخ داده است. در سال 1390 هم 800 هزار واحد مسکن و در سال 1391 بالغ بر 820 هزار واحد مسکن شهری جدید تولید شده است. در سال 1392 نیز با عرضه واحدهایی که ساخت آنها در دولت دهم شروع شده بود، 834 هزار واحد مسکن شهری جدید وارد بازار مسکن شد اما از سال 1393 که سیاستهای وزارت راه و شهرسازی دولت یازدهم بر بازار مسکن حاکم شد، روند نزولی تولید مسکن شروع شد به طوریکه در این سالها تولید مسکن شهری به 719 هزار واحد کاهش یافت. البته از آنجاکه ساخت مسکن به طور معمول 2 سال طول میکشد، بخش زیادی از 719 هزار واحدی که در سال 1393 به بازار عرضه شد، ساخت آنها در دولت دهم شروع شده بود، بنابراین تاثیر واقعی سیاستهای وزارت راه و شهرسازی دولت یازدهم بر بازار مسکن را باید از سال 1394 دانست که تولید مسکن سقوط کرد و به 331 هزار واحد رسید. در سال 1395 نیز این روند ادامه یافت و فقط 333 هزار واحد مسکن شهری جدید وارد بازار شد. این درحالی است که طبق قانون برنامه ششم توسعه، باید در سال 1395 بالغ بر 680 هزار مسکن شهری جدید در کشور تولید میشد که کمتر از نصف آن تحقق پیدا کرد. در مقایسه با رکورد 835 هزار واحدی دولت دهم در سال 1389، تولید مسکن شهری در سال 1395 بیش از 60 درصد کمتر شده است. دولت دهم در سال 1389 بالغ بر 308 هزار واحد مسکن روستایی ساخت اما دولت یازدهم در سال 1395 فقط 70 هزار مسکن روستایی ساخت؛ به عبارتی ساخت مسکن روستایی تقریبا یک پنجم دولت دهم شده است.
درستش همین است که آمریکا در برجام بماند اما تهدید به خروج کند(!)
یک نشریه آمریکایی تصریح کرد ماندن واشنگتن، در برجام، بهترین و پرسودترین کار است.
نشنال اینترست مینویسد: در حال حاضر بهتر است آمریکا در برجام بماند تا نفوذ ایران را که موجب بیثباتی در منطقه خاورمیانه شده است، از بین ببرد.
تصمیم دونالد ترامپ رئیسجمهوری آمریکا برای عدم تایید پایبندی ایران به توافق هستهای، پایان مشارکت واشنگتن در چارچوب توافق نبود، زیرا او در ماههای آینده باید تصمیم بگیرد که آیا به حمایت از این توافق ادامه دهد یا کاملا از چارچوب آن بیرون برود. در حال حاضر بهتر است تا آمریکا در برجام بماند.
مسئله مهم این است که دولت ترامپ با تمرکز بر روی سیاست درست، نفوذ ایران را که موجب بیثباتی در منطقه شده است از بین ببرد.
منتقدان توافق هستهای، از ابتدا دو نگرانی اساسی در این مورد داشتند: اول، باور نداشتند که این توافق، ضمانت کافی برای تبدیل نشدن ایران به یک کشور هستهای باشد.
دوم، این منتقدین به ادعای دولت اوباما مبنی بر معتدل شدن اقدامات ایران و تبدیل شدن آن به کشوری پاسخگو، شک داشتند.
برنامه موشکهای بالستیک ایران، هنوز مسئله خطرناکی است. علاوه بر این، ادعاهای پیاپی در مورد عدم پایبندی ایران به توافق هستهای وجود دارد که شبهات اولیه در مورد نبود شرایط سختگیرانه کافی در مورد عدم پایبندی، را تقویت میکند.
اقدامات ایران از زمان امضای این توافقنامه، کاملا مهر تاییدی به نگرانیها نسبت به ادعای دولت اوباما در مورد معتدل شدن اقدامات ایران، بود.
تهران نه تنها بهتر نشد، بلکه به تقویت سپاه پاسداران در سوریه پرداخت، و برای شورشیان یمن، موشک فراهم کرد تا عربستان را هدف قرار دهند.
دلیلی وجود ندارد که تهران امروز ترسی داشته باشد از اینکه دسترسی به ثروت، منابع و فناوری لازم را برای پیشبرد سیاست خارجی و ساخت تسلیحات هستهای، از دست بدهد.
برجام در حال حاضر در تحکیم موضع آمریکا در برابر ایران نقش دارد و ترامپ با تهدید به بیرون آمدن از توافق هستهای، فرصتی ایجاد میکند تا جای پای خود را در برابر ایران مستحکم کند.
کاخسفید اعلام کرده است که اگر کشورهای اروپایی خواستار حفظ چارچوب این توافق هستند، باید کمک کنند تا ترامپ با ایران کنار بیاید.
واشنگتن در مورد سه موضوع، خواستار دریافت ضمانت شده است؛
اول، آمریکا میخواهد تحریمهای خود علیه ایران را گسترده کند.
کاخسفید خواستار حمایت اروپاییها از موضع خود شده است و اینکه تحریمهای تازه را نقض برجام ندانند.
دوم، دولت حمایت میخواهد تا به ایران فشار بیاورد تا بندهای غروب توافق هستهای را تمدید کند.
سوم، دستیاران ترامپ به دنبال اقدام مشترکی هستند تا برنامههای موشکی بالستیک ایران را محدود کند.
اگر واشنگتن بتواند حمایت سه قدرت اروپایی (فرانسه، انگلیس و آلمان) را در ماههای آینده جلب کند، آنگاه ماندن در برجام برای یک یا دو سال دیگر ارزشمند خواهد بود.
پزشکیان: طرح تحول سلامت از ابتدا اشتباه بود
نایب رئیس مجلس گفت اگر چه عدهای از اجرای طرح تحول نظام سلامت تعریف میکنند، لیکن اجرای این طرح از همان ابتدا اشتباه بود.
مسعود پزشکیان، در نشست «چالشهای فراموش شده حوزه سلامت» در دانشکده علوم پزشکی مشهد افزود: این طرح باعث شده که هم اکنون تمام بیمارستانها طلبهای چندین ماهه از بیمهها داشته باشند و از شرکتهای دارویی و تجهیزات پزشکی ناراضی باشند.
وی ادامه داد: بدین طریق مشکلات مراکز درمانی کمکم بر خدماترسانی آنها نیز تأثیر گذاشته است و شرایط حاضر مانند فنری است که فشارش دادهاند و اگر رهایش کنند، معلوم نیست چه اتفاقی رخ دهد.
عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس خاطرنشان کرد: وقتی پول نداریم نباید سفره بلند و بالایی پهن کنیم، چرا که تداوم مسیر غلط تحول نظام سلامت باعث شده که امسال از این طریق با کسری 16 هزار میلیارد تومانی مواجه شویم و سال آینده این رقم به 20 هزار میلیارد تومان خواهد رسید.
وی اظهار کرد: مجلس محل سیاست و قانونگذاری و پس از آن نظارت بر اجرای قوانین است و حرف را یکبار میزنند؛ در خانه اگر کس است یک حرف بس است. مشکل ما بیعدالتی است که یک گروه 20 تا 40 برابر گروه دیگر حقوق بگیرد.
وی ادامه داد: هم اینک در نظام پرداختی حوزه سلامت، یک نفر 100 میلیون تومان، یکی 10 میلیون تومان و دیگری یک میلیون تومان درآمد دارد.
پزشکیان گفت: در قالب شرایط حاضر مسیر درست و کارشناسی ویزیت بیمار فراموش شده است، به طوری که هر پزشکی که بیشتر معاینه کند و آزمایش و عکس بنویسد و دوباره مریض را فرابخواند تا پول ویزیت بگیرد، بیشتر درآمد دارد.
این در حالی است که پزشک توانمندی که متکی به علم خود بوده و به صورت منطقی آزمایش و عکس تجویز کند از درآمد کمتری برخوردار خواهد بود.
هر کس در تیم اقتصادی دولت یک ساز جداگانه میزند!
فقدان هماهنگی و یکدستی در تیم اقتصادی دولت، اعتراض محافل اصلاحطلب را هم ولو با تاخیر موجب شده است.
روزنامه اقتصادی تعادل در گزارشی نوشت: رئیس اتاق بازرگانی ایران در آخرین نشست هیئت نمایندگان این نهاد با گلایه از تیم دولت عنوان داشته «بسیاری از مسئولان در کنار رئیسجمهوری هستند که انگار صدای رئیسجمهوری را نمیشنوند و دستورات را اجرا نمیکنند؛ به گونهای که طی سه سال گذشته در مورد معوقات بانکی بخش خصوصی، رییسجمهوری دستور داد که بدهکاران بانکی باید تفکیک شوند و با همه آنها به یک شکل برخورد نشود، اما هنوز مشاهده میکنیم با همه رفتار یکسانی میشود».
واقع آن است که شنیدن صدای مردم و در اینجا فعالان اقتصادی و پاسخ صحیح و یکدست و منسجم به این خواستها و نیز داشتن برنامه مشخص و مورد قبول تمامی اعضای دولت برای مسائل و مشکلات مبتلابه در شرایط حاضر کشورمان از ضروریترین لوازم ایجاد امید و انگیزه در جامعه است. خصوصیتی که متاسفانه کمتر در گفتار و رفتار اعضای دولت دوازدهم به چشم میخورد. چنانکه شمایی از این عدم یکدستی و ضعف انسجام، خود را در روند ارائه و تصویب لایحه بودجه سال 97 نشان داد.
عقبنشینی از بندهای مختلف لایحه و بلاتکلیف ماندن اصلاح قیمت حاملهای انرژی، هدفمندی یارانهها و... و در نتیجه به محاق رفتن اصلاحات ساختاری اقتصادی. این تغییرات اگرچه بخشی توسط نمایندگان مجلس (در کمیسیون تلفیق و صحن مجلس) صورت گرفت اما بیش از آن ناشی از عقبنشینی شدید دولت و در راس آن سازمان برنامه و بودجه از برنامه و اهداف تدوینی این سازمان بود. اگر چه این عقبنشینی را نمیتوان بیربط با اعتراضات اجتماعی اخیر دانست اما بهنظر مشکل ناشی از تفاوتهای بعضا عمیق فکری در تحلیل مسائل و مشکلات اقتصادی و راهکارهای حل این مشکلات و نیز وجود چنددستگی در تیم کابینه است.
چند نمونه از این عدم یکدستی را میتوان به عنوان مثال ذکر کرد. آقای میدری معاون رفاه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در مورد پیشنهاد دولت در لایحه بودجه مبنی بر حذف یارانه 30میلیون نفر میگوید «درباره حذف یارانهها هم من به اتفاق آقای ربیعی به مجلس رفتم. آنجا صراحتا گفتم که حذف یارانه 30میلیون ایرانی شدنی نیست. پیشنهاد ما این بود که برای شناسایی اقشاری که بهرغم درآمد مکفی، یارانه دریافت میکنند، حسابهای بانکی را چک کنیم» ایشان همچنین درباره اصلاح قیمت حاملهای انرژی گفت «گران کردن گازوییل موجب افزایش قیمت محصولات کشاورزی و بالا رفتن تورم خواهد بود و طبیعتا معاونت رفاه با آن مخالف است. این را هم بگویم که معاونت رفاه با افزایش 50درصدی قیمت حاملهای انرژی مخالف بوده و هست و پیشنهاد ما افزایش 20درصدی بوده است.»
این در حالی است که هر دو پیشنهاد یعنی افزایش 50درصدی قیمت حاملهای سوخت و حذف 30میلیون یارانهبگیر از سوی دولت (سازمان برنامه و بودجه) به مجلس ارائه شده بود. در مورد پیشنهاد معاون رفاه وزارت تعاون مبنی بر کنترل حساب یارانهبگیران نیز تندترین مخالفت از سوی معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان برنامه صورت گرفت که عنوان کرد «اینکه میگویید بروید جیب 80 میلیون نفر را بررسی کنید ببینید چه کسی پول دارد یارانهاش را قطع کنید، این شدنی نیست.»
همچنین است تفاوت نظر وزیر صنعت، معدن و تجارت در یکپارچه ماندن این وزارتخانه و تاکید رئیس سازمان برنامه بر ضرورت تفکیک آن. - مثال دیگر سخنان دکتر نیلی دستیار ارشد اقتصادی رئیسجمهوری است که به صراحت میگوید «تغییر باید از درون دولت ایجاد شود، اما دولت خودش میل به تغییر ندارد و ذینفع شرایط کنونی است... دولت درگیر تضاد منافع است. چگونه دولتی که منفعتش در ادامه روند موجود است به اصلاح تن خواهد داد؟» آنچه امروز نوسازی و بازسازی دولت و ترمیم کابینه و ایجاد دولتی سیاستگذار و نه مجری، دولتی با ساختار و برنامه منسجم و مدیرانی همجهت و همسو با این برنامهها را ضروری میسازد، افزایش توان مقابله با تشدید فشارهای خارجی طی ماههای آتی و پاسخگویی منطقی به روند رو به افزایش مطالبات و خواستهای گوناگون بخشهای مختلف اجتماعی است.