تاریخ انتشاريکشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۰:۰۴
کد مطلب : ۳۵۳۲۸۴
۰
plusresetminus
به گزارش بلاغ،
روی «جمهوری اسلامی» خط کشیدند خواب بودید آقای مدیر مسئول؟!
مدیر مسئول روزنامه «جمهوری اسلامی» می‌گوید سران فتنه 88 دوست نظام هستند و به اشتباه از آنها دشمن ساخته شد.
مسیح مهاجری در یادداشتی نوشت: «این روزها تعدادی از نمایندگان مجلس و مسئولین اجرائی سخن از نزدیک بودن پایان حصر و فرا رسیدن زمان آزادی محصورین می‌گویند. هر چند هنوز میزان اعتبار این خبر مشخص نیست، ولی نفس همین خبر موجی از امید در قلب وفاداران واقعی به نظام جمهوری اسلامی پدید آورده است.»
درست است که تحمل هفت سال حصر بسیار سخت است ولی اکنون که به برکت صبر توصیه و تأکید شده در کلام الهی بسیاری از واقعیت‌های پشت پرده وقایع سال 88 روشن شده و فتنه‌گران واقعی به دست خود و با زبان خود، ابهامات را برطرف کرده‌اند.
نکته مهم‌تر این است که در شرایط کنونی که به لطف خدا بسیاری از واقعیت‌ها آشکار شده‌اند، اکنون نوبت جبران است. نه جبران آنچه بر محصورین رفت و آنچه علیه آنها به ناحق گفته شد که اینها مسائل فردی و شخصی هستند و قاعدتاً خود محصورین نیز اهمیتی به چنین اموری نمی‌دهند. آنچه باید جبران شود، سیاست «دشمن ساختن از دوست» است که دوستان واقعی انقلاب و نظام را آماج تبلیغات مسموم قرار می‌دهد و راه را برای نااهلان باز می‌کند تا به سرمایه‌های اصلی جامعه بتازند و ثروت‌های مادی و معنوی کشور را به تاراج ببرند و به تاراج بدهند.
مهاجری در ادامه می‌نویسد: در آن مقطع، افرادی که امروز در برابر اصل و فرع نظام جمهوری اسلامی می‌ایستند و خود را «قانون» و «انقلاب» و «اسلام» و «نظام» می‌دانند و برخلاف مسیر مردم حرکت می‌کنند و در عین حال خود را سخنگوی مردم می‌دانند، افراد «با بصیرت» و احیاگر گفتمان عدالت و انقلاب و امام معرفی شدند و حتی مخالفت با آنها مخالفت با خدا تلقی می‌شد. کسی که در سال 88 چنان مظلوم و صاحب حق جلوه داده شد که هر کس او را قبول نداشت محکوم و مطرود می‌شد، حالا شورای نگهبان را متهم به مهندسی انتخابات می‌کند و جالب اینکه شورای نگهبان که آن روز مدافع او بود، حالا فاش می‌کند که او در صدد مهندسی کردن انتخابات ریاست جمهوری 88 بود.
... تصحیح سیاست «دشمن ساختن از دوست» واجب‌تر از رفع حصر است کما اینکه خود این سیاست، خسارت بارتر از حصر است.
کسانی که محصورین را از نزدیک می‌شناسند و همچون صاحب این قلم با آنها زندگی و کار کرده‌اند، می‌دانند که آنها عمیقاً به نظام جمهوری اسلامی علاقمند و وفادار هستند، قانون اساسی را میثاق ملی و پای بندی به آن را لازم می‌دانند و سوابق و کارنامه آنها نشان می‌دهد که مطالبه آنها عمل به تمام اصول قانون اساسی بدون استثناست.
درباره این تحلیل آمیخته با مغالطه چند نکته قابل طرح و سؤال است. پشت پرده وقایع سال 88 چیست و نسبت روزنامه‌ای که نام «جمهوری اسلامی» را یدک می‌کشد با آن اتفاقات کدام است؟ همواره ادعا شده که با احمدی‌نژاد مسئله تقلب مشکل داشته‌اند. آقای مسیح مهاجری یک بار از خاتمی به عنوان یکی از سران فتنه بپرسد و پاسخ را منتشر کند که آیا او چند بار در جلسات محفلی مجمع روحانیون و اصلاح‌طلبان گفته که تقلب را آن هم در حد 11 میلیون رأی باور ندارد. یا نگفته؟ شبیه همین مضمون را تاج‌زاده برای مسئله انتخابات دولت اصلاحات در ویدئوی منتشره می‌گوید که من به عنوان کسی که تجربه برگزاری چند انتخابات دارم می‌گویم، تقلب 11 میلیونی امکان ندارد.
خب! با این وصف برای چه دروغ بزرگ دست بردن در رأی و امانت مردم را به نظام جمهوری اسلامی نسبت دادند و با دشمنان همراهی کردند؛ این خدمت بود یا خیانتی در خدمت دشمن؟! عنایت دارید که فراز و نشیب سیاسی احمدی‌نژاد (همانند فراز و نشیب‌های آقای خاتمی، چپ‌ها و اصلاح‌طلبان بعدی)، خدشه‌ای در میزان رأی یا اثبات ادعای تقلب وارد نمی‌کند؛ همچنان که آمانو‌، هاشمی و خاتمی و سپس روحانی نیز در همین مکانیسم انتخاب شده‌اند.
نکته بعدی این است که آیا از انحراف بعدی احمدی‌نژاد، حقانیت سران فتنه در خیانت به ملت و نظام و شورش علیه اسلامیت و جمهوریت اثبات می‌شود؟ یعنی مثلاً اگر طلحه و زبیر پیمان شکستند و مقابل علی(ع) ایستادند، به اعتبار این نقض زلال و خیانت می‌توان حق را به ابوسفیان و ابوجهل و عبدالله‌بن‌ابی (سر دسته منافقین مدینه) و... داد؟!
به راستی آیا کسی می‌تواند دوست نظام باشد و او را به خیانتی متهم کند که کوچک‌ترین سندی برای آن ندارد؟ اگر مشکل احمدی‌نژاد بود- که کمترین درگیری با فتنه‌گران و سران آن پس از انتخابات 88 داشت و در سال‌های اخیر با برخی از آنها نزدیک هم شد- چرا تحریک شدگان سران فتنه و یا آنها که سران فتنه برایشان مجال تحرک ایجاد کرده بودند، کف خیابان شعار دادند «انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است»؟ آیا سران فتنه کوچک‌ترین اعتراضی به این شعار رسوا نشان دادند و راهشان را جدا کردند؟
آقای مسیح مهاجری و روزنامه‌اش چطور؟ آیا اعتراض کردند؟ آیا خبر ندارند که در همان آشوب مورد استقبال آمریکا و انگلیس و اسرائیل، روی «جمهوری اسلامی» خط زدند و جایش جمهوری ایرانی نوشتند؟ رفتارهایی که مستکبران عالم را سر ذوق آورد، دوستی با جمهوری اسلامی و تسلیم در برابر قانون اساسی بود؟
اگر قرار است آقای مسیح مهاجری از چنین عملکردی حمایت کند، چرا اصرار دارد همچنان روزنامه متقلبانه حزب «جمهوری اسلامی» را که خون 70 شهید والامقام پای آن ریخته شده، در تملک خویش نگه دارد؟ نمی‌شود که قاتلان شهید بهشتی و شهدای 7 تیر و 8 شهریور، در کنار باند صهیونیستی بهائیت، میدان‌دار فتنه 88 و به ویژه حرمت شکنی روز عاشورا علیه امام حسین(ع) باشند و میرحسین موسوی هم همان‌ها را «مردمان خداجو» بخواند و بعد از این همه تنباکو سوختن، آقای مسیح مهاجری تازه درباره مرد بودن لیلی استدلال کند!! بالاخره شما یا طرف اسلام و جمهوری اسلامی هستید و یا طرف کسانی که گفتند اصل نظام نشانه است، زنده باد جمهوری ایرانی و «نه غزه نه لبنان»، و سرانجام در روز عاشورا هلهله کردند و حسینیه آتش زدند و در طول آن 8 سال به مسجد و حسینیه رحم نکردند.

کبک بی‌بی‌سی این بار سر به زیر برف کرد و ندید
تحلیلگر سابق ‌بی‌بی‌سی می‌گوید شبکه دولتی انگلیس، «نفرت از خود» را فقط برای ایرانی‌ها می‌سازد نه برای مردم انگلیس.
وی با اشاره به بحران برف که زندگی را در انگلیس مختل کرده، نوشت: «تعطیل کامل 3 فرودگاه، لغو 200 پرواز، لغو 1424 قطار اسکاتلند، لغو قطارهای شمال نیوکاسل، لغو جراحی‌های غیراورژانس، فلج شبکه راه‌ها، امکان قطع گازرسانی، با این حال چرا کسی نمی‌گوید خاک بر سر بریتانیا؟ چون «نفرت از خود»‌ و حس حقارت ملی را در کارخانه ‌‌‌‌‌BBC برای صدور به مستعمرات می‌سازند نه مصرف داخلی.»
در همین حال سایت تابناک با اشاره به رویکرد متناقض شبکه ‌‌‌‌BBC به برف در ایران و انگلیس نوشت: چند هفته پیش پس از برف شدیدی که در کشور بارید و مردم را در تهران دچار مشکلاتی کرد، انتقاد رسانه‌ها و مردم را برانگیخت. رسانه‌هایی که البته همگی از سر خیرخواهی فعالیت نمی‌کردند و برخی‌شان می‌کوشیدند از آب گل‌آلود برای خود ماهی صید کنند.
از جمله این رسانه‌ها، بی‌بی‌سی بود؛ بخش فارسی رسانه مشهور انگلیسی که اگر آرشیو بهمن ماهش را مرور کنید، پر است از مطلب، فیلم و عکس درباره بحران برفی کشورمان. رسانه‌ای که اگرچه در انگلیس مستقر است، اما ظاهرا اطلاعی از اوضاع و احوال پیرامون خود ندارد، مگر آنکه پای مد یا پیشرفتی شگرف یا جشنواره‌ای خاص یا اتفاقی مثبت در میان باشد. این را می‌شود از رفتار این روزهای این رسانه دریافت که خبر از بحران برفی انگلیس ندارد.
چند روزی است که بارش برف انگلیس را در بحرانی بزرگ فرو برده است تا جایی که هشدار قرمز در برخی نقاط این کشور اعلام شده که معنای آن خطر جانی برای شهروندان است. وضعیتی که به تعطیلی چند فرودگاه، لغو چندصد پرواز، انسداد بسیاری از راه‌ها، از حرکت ایستادن شمار بسیار زیادی از قطارها و سرگردانی انبوه مسافران منجر شده و علاوه بر آن، تدابیر تکمیلی مانند تعطیلی مدارس، لغو جراحی‌های غیرضروری برای خالی نگه‌داشتن مراکز درمانی و هشدار به مردم در خصوص احتمال قطع گاز، در دستور کار مقامات این کشور قرار گرفته است.
به این موارد، بروز تصادفات پرشمار و راه‌بندان‌های طولانی در برخی مسیرها را هم می‌توان افزود اگر وضعیت وخیمی را ترسیم می‌کند که این کشور غربی بدان مبتلاست. وضعیتی که اغراق نیست اگر بگوییم از اوضاع رقم خورده در پی بارش برف در تهران و چند شهر دیگر در ماه گذشته وخیم‌تر است. اما واکنش بی‌بی‌سی به این وضعیت چیست؟
بد نیست سری به وب‌سایت این بنگاه خبری بزنید و اخبار منتشر شده در آن را مرور کنید تا دریابید جز یکی دو مطلب مختصر، اثری از بحران فراگیر در این کشور در سایتی که در قلب آن مستقر است و فعالیت می‌کند، یافت نمی‌شود. مطالب مختصری که راه به کانال این رسانه در تلگرام یا صفحات آن در دیگر شبکه‌های اجتماعی نیافته و جایش را اخبار مربوط به کشورمان، از ریز تا درشت گرفته است. موضوعی قابل تامل که نشان می‌دهد برای مدیران این رسانه «برف» و «بحران» زمانی مهم است که در ایران رخ داده باشد وگرنه انگلیس که جز شوهای مختلف و برخی اخبار فان و زرد، چیزی برای عرضه در دنیای خبر به کاربران فارسی‌زبان ندارد!

ممنوعیت ثبت سفارش به دلار پایان 2 سال انکار دولت
بانک مرکزی در ابلاغیه‌ای، ثبت سفارش واردات با «دلار» را ممنوع اعلام کرد.
ولی‌اله سیف رئیس بانک مرکزی در نامه‌ای به وزیر صنعت تصریح کرد، به علت تداوم تحریم‌های اولیه ایالات متحده، دسترسی شبکه بانکی کشور به سیستم‌های دلاری به طور کامل قطع است، ثبت سفارش به دلار آمریکا به مفهوم استفاده از شبکه صرافی برای تأمین مالی واردات است. این شرایط از یک سو سبب افزایش تقاضای دلار آمریکا در صرافی‌ها شده و از سوی دیگر در تناقض فاحش با تأکیدات مداوم مقام محترم ریاست جمهوری مبنی بر انتقال گردش مالی تجارت کشور از صرافی به شبکه بانکی کشور است.
با عنایت به توضیحات فوق و نظر به اینکه سیاست ارزی کشور رویکرد حذف کامل دلار را مد نظر دارد، لذا خواهشمند است دستور فرمایید به قید فوریت از صدور ثبت سفارش به دلار آمریکا ممانعت به عمل آورند.
یادآور می‌شود امکان دسترسی به درآمدهای ارزی نفت، از جمله وعده‌های مدیران دولتی در توجیه مطلوبیت توافق با آمریکا و غرب بود اما هرگز این اتفاق در دو سال گذشته رخ نداد؛ چنان که حتی سفارت کره جنوبی اعلام کرد برای انتقال پول به داخل کشور مشکل دارد.
در همین دوره دولت مجبور شد در ازای فروش نفت کشورهایی مانند هند و کره جنوبی و چین و ژاپن، از آنها کالا - بعضاً مصرفی، نامرغوب و دارای مشابه داخل- وارد کند یا همکاری‌های فاینانسی را مبتنی بر تضمین شدگی وام پرداختی با پول‌های نفت بلوکه شده بپذیرد.
در نتیجه این روند، کشور با کمبود منابع ارزی مواجه شد که در کنار سودجویی دلالان و نقش‌آفرینی تروریست‌های اقتصادی، موجب آشفتگی بازار ارز و گران شدن 40 درصدی دلار (از 3300 تومان به 4900 تومان) شد.
گفتنی است تا همین چند هفته پیش برخی مقام‌های نفتی و وزارت‌خارجه اصرار داشتند عدم امکان انتقال درآمدهای ارزی به داخل کشور را انکار و کتمان کنند. در همین حال روزنامه اعتماد، ابلاغیه بانک مرکزی را غافلگیری اقتصاد خواند و نوشت: براساس اعلام بانک مرکزی و بنا به تقاضای وزارت صنعت، فعالان اقتصادی می‌توانند برای انجام ثبت سفارش از ارزهای جایگزین نظیر یورو استفاده کنند. این تصمیم در حالی گرفته شده که فعالان بخش خصوصی همواره از این دست سیاست‌های ابلاغی که بدون اطلاع قبلی صورت می‌گرفت احساس نارضایتی کرده بودند و اعلام یک باره این خبر عدم قطعیت‌ها در اقتصاد ایران را افزایش داده است.
پیش از این دولت وعده داده بود در تصمیم‌گیری‌های اقتصادی خود، فعالان بخش خصوصی را مورد مشورت قرار دهد و به گونه‌ای سیاست‌گذاری کند که بخش خصوصی نیز بتواند نظرات خود را به مسئولان اعلام کند.
این روزنامه می‌افزاید: معلوم نیست چگونه بانک مرکزی ناگهان و بدون هیچ اطلاعی از قبل، چنین تصمیمی را اتخاذ کرده و برای رفع مشکلات آتی چه برنامه‌ای دارد.
اتفاقاً بنا بود تصمیمات اقتصادی ناگهانی از دستور کار سیاستگذاران کشور کنار برود، چرا که برخی افراد براساس روابط می‌توانند زودتر از این سیاست‌ها با خبر شوند و به نوعی به رانت اطلاعاتی دست یابند. در نتیجه اعلام یکباره این خبر نیز بسیار نگران‌کننده است زیرا لازم بود تا بانک مرکزی پیش از چنین تصمیمی زمانی را برای پایان ثبت سفارش به دلار تعیین می‌کرد.

مشکل از بی‌ارادگی دولت است نه امکان شبکه ملی مستقل
رئیس‌جمهور در اظهاراتی عجیب مدعی شد تحولات فناوری خود را به ما تحمیل کرده و ما هیچ اختیاری در برابر آن نداریم!
حسن روحانی در جلسه برگزیدگان و توسعه استان هرمزگان با اشاره به انقلاب در فناوری ارتباطات و اطلاعات گفت: آیا می‌توانیم از این تحولات خود را برکنار نگاه داریم و بگوییم ما اینترنت پرسرعت، پهنای باند و امکانات جدید دیگر مثل موبایل و نظایر آن را نمی‌خواهیم؛ چراکه این امکانات آثار سوئی دارند؟ امروز صنعت و تحولات مربوط به دنیای ارتباطات چنان با زندگی ما مخلوط شده و سبک زندگی انسان‌ها را تحت تاثیر قرار داده که به هیچ‌وجه نمی‌توانیم خود را از این دگرگونی‌ها جدا نگاه داریم. دیگر این اختیار را نداریم که بگوییم کدام یک از این تحولات و دستاوردهای ناشی از آن خوب است یا بد و حلال است یا حرام. ما وارد این فضا شده‌ایم و این تحولات بر ما تحمیل شده‌اند که اتفاقا فواید زیادی نیز داشته‌اند و البته باید دربرابر آثار سوء آنها نیز از خودمان مراقبت کنیم.
رئیس‌جمهور با بیان اینکه امروز شاهد آن هستیم که جوانان مومن کشورمان با استفاده از دستاوردهای تحولات دنیای جدید به امور دینی و ایمانی خود می‌پردازند و مثلا مکرر جوانانی را می‌بینیم که در موبایلشان، قرآن یا زیارت عاشورا می‌خوانند، گفت: نکته مهم این است که باید برای شرایط جدید امروز و آینده برنامه داشته باشیم. تحولات دنیای جدید را نه می‌توان رها کرد و نه می‌توان با این تحولات مبارزه و مقابله کرد. شاید بتوان با مقابله با تحولات جدید فقط اندکی آشکار شدن آثار آنها را به تاخیر انداخت، اما نمی‌توانیم جلوی این تحولات را بگیریم.
یادآور می‌شود آقای روحانی و برخی اطرافیانش با همین سبک استدلال‌ها که «نباید در مقابل ابرقدرت‌ها بایستیم آن هم با شعارهایی که بعضا توخالی است»، «آمریکا کدخداست»، «آمریکا ظرف 5 دقیقه می‌تواند تمام توان دفاعی ما را نابود کند»، «ما هیچ مزیت فناوری مگر در پخت آبگوشت بزباش و قرمه‌سبزی نداریم» و ...، نسخه انفعال مقابل غرب را در ماجرای مذاکره و توافق پیچیده که منجر به خسارت‌های سنگین برای کشور شد به نحوی که امروز با وجود پرداخت امتیازات فراوان، تحریم‌ها بیش از گذشته است و غرب طلبکار شده است.
اما در باب فناوری ارتباطات و اطلاعات؛ دولت وظیفه داشت و می‌توانست شبکه ملی اطلاعات را مانند بسیاری از کشورهای دیگر راه‌اندازی کند اما شخص رئیس‌جمهور بر دو قطبی کردن فضا در این زمینه و بهره‌برداری از آن به جای کارنامه خالی مدیریتی و اقتصادی در انتخابات اصرار داشت. درباره حرام و حلال نیز، هیچ حلالی حرام و هیچ حرامی حلال نمی‌شود؛ مشروط بر اینکه غیرت احکام اسلامی سر جای خود باشد.
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

عملیات وعده صادق، آغازی بر یک پایان
پنجشنبه ۳۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۰
قرآن و روش‌های تربیتی
چهارشنبه ۲۹ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۰
۱۹۵ هزار فعال صنفی مازندران در خطر محرومیت
پنجشنبه ۳۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۰
بهار نارنج، ظرفیتی که فدای نام و نشان شد
سه شنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۲
حجاب نماد سلامت و توازن
شنبه ۲۵ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۴