مقدمه اول
در روزگار نه‌چندان دور، در ایران صاحب‌منصبان نظامی به تقلید از نظامیان روس که کلاه پشمی به سر داشتند، کلاه پشمی پوستی بر سر می‌گذاشتند. از آنجایی که نظامیان مأمور ایجاد نظم هستند، وقتی از دور پیدا می‌شدند، مردم خود را جمع و جور می‌کردند که مورد مؤاخذه واقع نشوند، و اگر آن صاحب‌منصب نظامی افسر نبود به هم می‌گفتند اینکه افسر نظامی نیست، کلاهش پشم ندارد. .
مقدمه دوم
داستان زیبای هانس کریستین آندرسون درباره لباس جدید پادشاه را حتماً شنیده‌اید. داستان درباره پادشاهی است که مانند دیگر پادشاهان شیفته تجمل و بویژه لباس‌های زیباست. 2 خیاط فریبکار به پادشاه وعده می‌دهند که برای وی لباسی زیبا و مجلل بدوزند که افراد نادان و نالایق توان دیدن آن را نداشته باشند.
در روز موعود، پادشاه با آنکه خود لباسی نمی‌بیند، در میان تعریف و تمجید اطرافیانی که نگران زیر سوال رفتن لیاقت خود هستند، با افتخار لباسی را که وجود نداشت می‌پوشد و در انظار عمومی ظاهر می‌شود و هیچکس از مردم نیز از ترس اینکه نکند احمق به نظر برسند سخنی از برهنگی پادشاه نمی‌گویند. بالاخره کودکی با صداقتی معصومانه می‌گوید شاه چرا لباس بر تن ندارد؟ و دیگران پس از این سخن کم‌کم جرأت می‌کنند که بگویند شاه لباس بر تن ندارد.
شاید گمان کنیم این مقدمات فقط داستان هستند اما روی سخن با رئیس محترم دولت دوازدهم است که ظاهرا نه کلاه‌شان پیش مسؤولان دولت و نه پیمانکاران مسکن‌مهر پشمی دارد(!) و نه باورشان شده که دولت درخشان(!) یازدهم تمام شده است! خدا رحمت کند شهید مظلوم بهشتی را که فرمود: آنان که زمستان را از پشت پنجره دیده‌اند و گرسنگی را هم فقط در کتاب‌ها خوانده‌اند، نخواهند توانست نمایندگانی شایسته برای دفاع از حقوق مردم باشند... . ظاهرا آقای رئیس‌جمهور محترم، اطلاعات‌شان را از افراد لایق‌نما می‌گیرند و نه از افراد دلسوز و شجاع، و خودشان هم حال و هوای دیدن زمستان از بیرون پنجره‌ها را ندارند، لذا بر خود واجب می‌دانم به ایشان یادآوری کنم که آقای رئیس! به فکر میلیون‌ها مردم مظلومی که منتظر تحویل مسکن‌مهر یا همان قوطی‌هایی که اگر برای مردم آب نداشته، برای دولت شما نان داشته، نیستید، لااقل به فکر پشم کلاه‌تان در پیشگاه مردم باشید و دستور خود درباره اتمام و بسته شدن پرونده مسکن‌مهر تا پایان دولت یازدهم را پیگیری کنید و لااقل وقت یک روز هلیکوپتر اختصاصی خود را صرف کنید تا میزان عمل مسؤولان دولت‌تان به دستورات‌تان را از نزدیک شاهد باشید... . آقای رئیس! دیگر ماجرای توهین‌ها و تخریب‌های شما نسبت به خادمان مردم تف سر بالا شده است و از این نمد، کلاهی برای شما و همکاران‌تان بافته نخواهد شد... . پس به جای این حرف‌ها، پاشنه همت بکشید و جلوی تخریب بیشتر اموال مردم بر اثر خواب مصالح و تعطیلی پروژه‌ها را بگیرید و اموال مردم را تحویل خودشان دهید و پرونده مسکن‌مهر را ببندید... . .
در روزگار نه‌چندان دور، در ایران صاحب‌منصبان نظامی به تقلید از نظامیان روس که کلاه پشمی به سر داشتند، کلاه پشمی پوستی بر سر می‌گذاشتند. از آنجایی که نظامیان مأمور ایجاد نظم هستند، وقتی از دور پیدا می‌شدند، مردم خود را جمع و جور می‌کردند که مورد مؤاخذه واقع نشوند، و اگر آن صاحب‌منصب نظامی افسر نبود به هم می‌گفتند اینکه افسر نظامی نیست، کلاهش پشم ندارد. .
مقدمه دوم
داستان زیبای هانس کریستین آندرسون درباره لباس جدید پادشاه را حتماً شنیده‌اید. داستان درباره پادشاهی است که مانند دیگر پادشاهان شیفته تجمل و بویژه لباس‌های زیباست. 2 خیاط فریبکار به پادشاه وعده می‌دهند که برای وی لباسی زیبا و مجلل بدوزند که افراد نادان و نالایق توان دیدن آن را نداشته باشند.
در روز موعود، پادشاه با آنکه خود لباسی نمی‌بیند، در میان تعریف و تمجید اطرافیانی که نگران زیر سوال رفتن لیاقت خود هستند، با افتخار لباسی را که وجود نداشت می‌پوشد و در انظار عمومی ظاهر می‌شود و هیچکس از مردم نیز از ترس اینکه نکند احمق به نظر برسند سخنی از برهنگی پادشاه نمی‌گویند. بالاخره کودکی با صداقتی معصومانه می‌گوید شاه چرا لباس بر تن ندارد؟ و دیگران پس از این سخن کم‌کم جرأت می‌کنند که بگویند شاه لباس بر تن ندارد.
شاید گمان کنیم این مقدمات فقط داستان هستند اما روی سخن با رئیس محترم دولت دوازدهم است که ظاهرا نه کلاه‌شان پیش مسؤولان دولت و نه پیمانکاران مسکن‌مهر پشمی دارد(!) و نه باورشان شده که دولت درخشان(!) یازدهم تمام شده است! خدا رحمت کند شهید مظلوم بهشتی را که فرمود: آنان که زمستان را از پشت پنجره دیده‌اند و گرسنگی را هم فقط در کتاب‌ها خوانده‌اند، نخواهند توانست نمایندگانی شایسته برای دفاع از حقوق مردم باشند... . ظاهرا آقای رئیس‌جمهور محترم، اطلاعات‌شان را از افراد لایق‌نما می‌گیرند و نه از افراد دلسوز و شجاع، و خودشان هم حال و هوای دیدن زمستان از بیرون پنجره‌ها را ندارند، لذا بر خود واجب می‌دانم به ایشان یادآوری کنم که آقای رئیس! به فکر میلیون‌ها مردم مظلومی که منتظر تحویل مسکن‌مهر یا همان قوطی‌هایی که اگر برای مردم آب نداشته، برای دولت شما نان داشته، نیستید، لااقل به فکر پشم کلاه‌تان در پیشگاه مردم باشید و دستور خود درباره اتمام و بسته شدن پرونده مسکن‌مهر تا پایان دولت یازدهم را پیگیری کنید و لااقل وقت یک روز هلیکوپتر اختصاصی خود را صرف کنید تا میزان عمل مسؤولان دولت‌تان به دستورات‌تان را از نزدیک شاهد باشید... . آقای رئیس! دیگر ماجرای توهین‌ها و تخریب‌های شما نسبت به خادمان مردم تف سر بالا شده است و از این نمد، کلاهی برای شما و همکاران‌تان بافته نخواهد شد... . پس به جای این حرف‌ها، پاشنه همت بکشید و جلوی تخریب بیشتر اموال مردم بر اثر خواب مصالح و تعطیلی پروژه‌ها را بگیرید و اموال مردم را تحویل خودشان دهید و پرونده مسکن‌مهر را ببندید... . .
