به گزارش بلاغ،
نقیض‌گویی‌های نایب رئیس مجلس درباره برجام
نایب رئیس مجلس می‌گوید به دلیل تخصصی بودن برجام زیاد متوجه قضایا نشدم. پزشکیان در عین حال ادعا کرد قبل از برجام، هر روز هزار میلیارد تومان ضرر می‌کردیم!
به گزارش ایسنا، مسعود پزشکیان در اردبیل گفته است: اگر برجام 20 دقیقه‌ای در مجلس مصوب شد، به دلیل آن بود که تمام قراردادهای بین‌المللی در صورت طرح در مجلس به سرعت و بدون بحث خاص رای‌گیری شده به طوری که یا مورد پذیرش قرار می‌گیرد یا رد می‌شود.
وی خاطرنشان کرد: در زمانی که بنده نیز به عنوان عضو اکیپ مجلس در مورد برجام انتخاب شدم با مطالعه آن به معنای واقعی به دلیل تخصصی بودن بحث زیاد متوجه قضایا نشدم چرا که در موضوعات غیرتخصصی همواره سعی می‌کنم ورود پیدا نکرده و اصراری نداشته باشم.
نایب رئیس مجلس گفت: بنده فوق تخصص جراحی قلب هستم و 17 سال در دانشگاه در این حوزه درس خوانده و صاحب تجربه شدم اما هیچ وقت به خود اجازه نمی‌دهم در حوزه‌های دیگر پزشکی ورود پیدا کنم؛ در حالی که عده‌ای در آن مقطع احساس می‌کردند با خواندن دو کتاب می‌توانند کارشناس برجام باشند.
پزشکیان تصریح کرد: همین غیرتخصصی عمل کردن ما کشور را به این شرایط عجیب و غریب رسانده است؛ به طوری که هیچ‌کس نیز نمی‌خواهد اشتباه خود و ورود غیرکارشناسی‌اش را در چنین موضوعاتی بپذیرد.
وی در عین حال با ادعای اینکه هر روز از بابت تحریم‌ها قبل از برجام هزار میلیارد تومان متضرر می‌شدیم، اضافه کرد: اگر برجامی تصویب شد قطعا ما توانستیم در آن مقطع جلوی ضرر و زیان‌های بسیار زیاد را به این کشور بگیریم.
عضو فراکسیون امید همچنین در مراسم بزرگداشت هاشمی رفسنجانی در قزوین گفته است: نباید فاصله درآمدها این‌قدر زیاد باشد تا جایی که برخی از افراد با اخذ دستمزد 200 میلیون تومان، برخی یک میلیون تومانی و بعضی از افراد نیز از بیکاری رنج ببرند با آنکه همه ما بارها اعلام می‌کنیم این فاصله دستمزدها غلط است، تاکنون چاره‌ای نیندیشیده‌ایم.
پزشکیان افزود: وحشی‌ترین حیوانات را در دنیا رام می‌کنند، چگونه است که ما نمی‌توانیم با جوانانمان بنشینیم و از مشکلاتشان جویا شده و راحت با آنها ارتباط برقرار کنیم زیرا عدم توان ما در مدیریت و رفتارهای نامناسب منجر به ایجاد مشکلاتی می‌شود.
درباره اظهارات آقای پزشکیان، نکاتی قابل توجه است: اولا تصویب 20 دقیقه‌ای برجام توسط حامیان دولت در مجلس نهم، در حالی انجام شد که کمیسیون ویژه بررسی برجام پس از 40 روز بررسی کارشناسی با حضور صاحب‌نظران اقتصادی و حقوقی، ایرادات و آسیب‌ها و خسارت‌های بزرگ متن توافق را هشدار داده بود. اما وکیل‌الدوله‌ها برخلاف نظر کارشناسی متخصصان، برجام را تصویب کردند. آقای پزشکیان نیز جزو همین طیف بود که برخلاف نظر جمع‌بندی شده متخصصان در کمیسیون بررسی برجام، رای داد.
ثانیا ایشان اگر در خود صلاحیتی نمی‌دیده، چرا پذیرفته که عضو کمیسیون ویژه شود؟! و چرا وقتی متوجه قضایا نشد، از متخصصان و صاحب‌نظران نپرسید؟ یا نگفت که من متوجه نشده‌ام؟!
ثالثا اگر بعد از 40 روز حضور در کمیسیون، از برجام سر در نیاورده، پس از کجا متوجه شده و با اعتماد به نفس عجیبی می‌گوید «قبل از برجام هر روز هزار میلیارد تومان متضرر می‌شدیم»؟!
رابعا در پایان دومین سالگرد اجرای برجام با حساب سرانگشتی آقای پزشکیان باید 730 هزار میلیارد تومان پول به کشور آمده باشد. آیا ایشان می‌داند این رقم انبوه کجا رفته که بیکاری شدت یافته، تورم دو رقمی شده، قیمت دلار 35 درصد(1100 تومان) افزایش پیدا کرده، رکود تشدید شده، تراز تجاری منفی‌تر شده و...؟!
خامسا ایشان چند دوره وزیر و نماینده مجلس بوده و اکنون نیز 2 سال است نایب رئیس مجلس است. برای چه از موضع منتقد درباره فاصله‌های طبقاتی ناشی از درآمدها حرف می‌زند؟! چرا هرگز از یک وزیر و مقام دولتی یا رئیس‌جمهور در این باره طرح سوال نکرده یا خواستار استیضاح نشده است؟ چرا یک طرح موثر در این باره- وی یا فراکسیون متبوع وی- ارائه نکرده‌اند؟ با «باید و نباید» که نمی‌شود مسئولیت نمایندگی مجلس را به سرانجام رساند.
و بالاخره اینکه جوانان نیاز به رام شدن ندارند؛ آنها توقع دارند مدیران دولتی و نمایندگان مجلس همسو با آنها به جای حرف‌درمانی و حاشیه‌سازی و اولویت‌تراشی‌های دروغین، به اولویت‌هایی مانند اشتغال و ازدواج و مسکن رسیدگی کنند. اگر می‌توانند بسم‌الله؛ اگرنه مشروعیت مسئولیتی که متصدی آن هستند، از بین می‌رود.
انکار مدیران دو تابعیتی و اختلاس 100 میلیاردی در وزارت نفت
وزیر اطلاعات باید توضیح دهد که اگر به تعبیر ایشان مدیر دو تابعیتی نداریم، چگونه خزانه‌دار مدیریت اکتشاف شرکت ملی نفت 100 میلیارد تومان را غارت کند و از کشور بگریزد؟!
روزنامه جوان در یادداشتی نوشت: وقتي مجلس تأكيد بسياري بر تعيين تكليف مديران دوتابعيتي داشت، وزير اطلاعات به ميان آمد و گفت با بررسي‌هاي انجام شده و بركناري مديران دوتابعيتي، ديگر مديران دوتابعيتي نداريم.
وقتي دادستان كل كشور نسبت به اين گفته وزیر واكنش نشان داد باز هم وزير اطلاعات از نبود مديران دوتابعيتي گفت، حتي كار به آنجا كشيد كه علوي در حاشيه يكي از نشست‌هاي هيئت دولت عنوان كرد: اگر مدير دوتابعيتي سراغ داريد به وزارت اطلاعات معرفي كنيد.
فارغ از اينكه رسانه‌ها مسئول شناسايي مديران دوتابعيتي با محدوديت‌هاي حاكم بر آنها نيستند، پرسش اصلي اين است كه آيا واقعاً مدير دوتابعيتي نداريم؟ مديراني كه اغلب كانادا را انتخاب كرده و مانند آن فرد مشهور- خاوري- راه را به خوبي پيدا كرده‌اند.
بيش از 100ميليارد تومان از منابع شركت ملي نفت ايران توسط خزانه‌دار مديريت اكتشاف شركت ملي نفت به يغما رفته و آقاي خزانه‌دار با خيالي راحت راهي كانادا شده است. بر اساس گفته‌هاي دادستان تهران و اطلاعات موجود، اين فرد از سال گذشته اختلاس را آغاز كرده است و توانسته در اين مدت چنين پولي را به خارج از كشور منتقل كند. آيا ناپسند نيست كه يك مدير مياني بتواند دست به چنين فساد بزرگي بزند و به راحتي از كشور خارج شود؟ واكنش مردم چيست؟ حتماً مردم مي‌گويند فرد مفسد تنها نبوده و در يك سيستم خودماني توانسته از اداره‌اي بيش از 100ميليارد تومان اختلاس كند كه بودجه‌اش محدود است.
ماجرا بسيار ساده است، وقتي نهادهاي نظارتي و اطلاعاتي نتوانند به وظايف ذاتي خود عمل کنند و با وجود آنكه مشخص است كه مديران دوتابعيتي در بدنه مديريت كشور و به ويژه نفت رسوخ كرده‌اند، همه چيز را انكار مي‌كنند وضعيت هميني است كه مي‌بينيم. همين امروز مديران دوتابعيتي بسياري در وزارت نفت و شركت‌هاي زيرمجموعه صندوق بازنشستگي صنعت نفت وجود دارند كه نمي‌خواهيم بگوييم آنها متهم هستند يا خواهند شد بلكه اصل ماجرا اين است كه وقتي از يك نقطه و بزنگاهي بارها ضربه خورده‌ايم باز هم نسبت به آن بي‌تفاوت باشيم.
توجه كنيد بيش از 100ميليارد تومان طي دو سال از بيت المال خارج شده است و وزارت نفت زماني پي به اين مسئله مي‌برد كه متهم از كشور فرار كرده و براي ارائه آدرس غلط، مي‌گويد اين فساد از سال 88 آغاز شده است.
حراست وزارت نفت و شركت ملي نفت و حسابرس داخلي براي چه حقوق مي‌گيرند؟ حراست وزارت نفت چرا هيچ تحقيقي درباره سوابق افراد و تابعيت آنها انجام نداده و در اتاق شيشه‌اي خود به گذر ايام مشغول است؟
مسئله دوتابعيتي‌ها در نفت چيز چندان عجيبي نيست، كم نيستند از اين جنس مديران ولي به بهانه‌هاي مختلف هنوز بر مسند كار هستند؛ مديراني كه خانواده‌شان در دانمارك، هلند، سوئيس، كانادا و... زندگي مي‌كنند بدون ترديد هيچ علاقه‌اي به ايران ندارند كه اگر داشتند حداقل خانواده‌شان در كشور زندگي مي‌كردند. مديري كه ايران را براي زندگي خانواده‌اش انتخاب نكرده و در تهران به تنهایي زندگي مي‌كند، آيا حاضر است براي منافع ملي ريسك كند؟
علیزاده طباطبایی: «نکبت آزادی» طرفدار هاشمی شده بود!
وکیل خانواده هاشمی می‌گوید هاشمی رفسنجانی از اول منتقد تیم اقتصادی دولت بود.
محمود علیزاده طباطبایی در گفت‌وگو با «راه دانا» اظهار داشت: کمتر از یک ماه قبل از فوت مرحوم هاشمی خدمت وی رسیدم و با مرحوم هاشمی در خصوص انقلاب و آینده انقلاب صحبتی داشتم. مرحوم هاشمی به من گفت که از یک جهت خیلی امیدوارم چون سطح فهم و شعور مردم خیلی بالا رفته است، مردم فهمیده‌اند که تصمیم‌شان را کف خیابان نمی‌توانند اجرا کنند و باید به پای صندوق رای بیایند و به این باور رسیده‌اند که با صندوق رای خیلی چیزها را می‌توانند تغییر دهند.
علیزاده طباطبایی ادامه داد: ابراهیم یزدی به من می‌گفت که هنر هاشمی این است که در داخل نظام و در مرکز قدرت، رهبری اپوزیسیون را بر عهده گرفته است. یعنی از درون نظام اپوزیسیون را اداره می‌کرد و نمی‌گذاشت این تبدیل به جریانی علیه نظام اسلامی شود.
وی با بیان اینکه مرحوم یزدی می‌گفت که ما به عنوان نهضت آزادی دل خوشی از هاشمی نداریم و ما را نکبت آزادی خطاب کرده است، عنوان کرد: ولی امروز به عنوان کسانی که به ایران و تمامیت ارضی آن فکر می‌کنیم به آقای هاشمی بگویید که در بین مردم، معتقدین و معترضین! نظام محبوبیت پیدا کردید و از این موقعیت می‌توانید برای حفظ ایران استفاده کنید و ما از شما حمایت می‌کنیم. من این پیام را به آقای هاشمی رساندم و ایشان گفت که من آگاهانه کارها را انجام می‌دهم و می‌دانم چه می‌کنم.
وی با اشاره به اینکه حسن روحانی، هاشمی نبود و نیست، بیان کرد: مرحوم هاشمی رفسنجانی مواضعش را صریح بیان می‌کرد، چه در دوران انقلاب و دفاع مقدس اگر مواضعشان با امام(ره) اختلافی داشت سریعا به محضر ایشان می‌رسیدند و نگاه خود را مطرح می‌کردند و در ارتباط با مقام معظم رهبری نیز همین رویه را داشتند و صادقانه عاشق آقای خامنه‌ای بود و این را همیشه می‌گفت. وی می‌گفت که رهبر انقلاب را دوست دارم ولی خیلی از نظراتم با ایشان متفاوت است و بعد از بحث حتی اگر قانع نشوم به ایشان گفته‌ام که شما بر بنده حجت دارید و من باید از نظر شما تبعیت کنم علیرغم اینکه مخالف نظر شما هستم.
علیزاده طباطبایی در ادامه با اشاره به انتقادات هاشمی به تیم اقتصادی دولت روحانی تصریح کرد: هاشمی از ابتدا نسبت به تیم اقتصادی حسن روحانی منتقد بود و یکی دوبار به من گفتند که این روشی که دولت یازدهم به کار بسته نتیجه‌ای نخواهد داشت.
وی با بیان اینکه می‌گفتیم که در دولت اول حسن روحانی اولویت اول سیاست خارجی است، افزود: امروز می‌بینم که دولت دوازدهم نیز بر پایه سیاست خارجی کارها را پیش می‌برد و من به عنوان کسی که حدود 10 سال در سازمان برنامه و بودجه مدیریت کردم و با اقتصاددان‌ها در ارتباط بودم آینده خوبی برای اقتصاد پیش‌بینی نمی‌کنم.
درباره بخش اول سخنان علیزاده طباطبایی باید خاطرنشان کرد که اتفاقاً آقای هاشمی در دام ضدانقلاب افتاد و با جریان فتنه‌گری همراه شد که زیر میز جمهوریت (رأی مردم- صندوق) و اسلامیت زدند اما مردم با فهم و شعور بالای خود، نقشه ضد انقلاب را در قیام الهی 9 دی 88 نقش برآب کردند. در آن فتنه حتی شعار انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است سر داده شد که از هویت جریان ضدانقلاب متظاهر به همراهی و حمایت از امثال هاشمی حکایت می‌کرد؛ هر چند که امثال هاشمی به اعتبار گرفتاری‌های خود نتوانستند حتی پس از ماجرای حرمت‌شکنی عاشورای 88، از آنها اعلام برائت کنند.
سخنان ابراهیم یزدی نیز نوعی فریبکاری بوده است؛ چه اینکه آقای هاشمی اپوزیسیون را به رئيس نظام نکشاند بلکه جریان معارض انقلاب و اسلام و نظام و مردم‌سالاری، موفق شدند هاشمی را به بازی شوم خود بکشانند و حیثیت چند ده ساله هاشمی در همراهی با انقلاب را نابود کنند.
گرانی 35 درصدی ارز و خواب خوش مدیران اقتصادی دولت
رئیس بانک مرکزی می‌گوید نباید درباره نرخ ارز بزرگنمایی شود و این نرخ، بهمن و اسفند کاهش خواهد یافت.
ولی‌الله سیف در توییتر نوشت: با کمال تعجب بعضی از افراد به محض مشاهده تغییرات در قیمت ارز شتابزده‌تر از دلال‌ها و سوداگران نسبت به بزرگنمایی آن اقدام می‌کنند به طوری که این واکنش کمتر از خوشحالی ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا نیست.
به گزارش ایلنا، وی در ادامه این توییت ابراز اطمینان کرد: این شادی‌ها طولانی نخواهد بود و بر اساس روند هر ساله نرخ ارز در ماه‌های بهمن و اسفند مسیر کاهشی پیدا می‌کند.
یادآور می‌شود قیمت دلار در 2 ساله، پس از اجرای برجام، 1100 تومان افزایش یافته است که به مفهوم کاهش 35 درصدی ارزش پول ملی است.
رئیس بانک مرکزی پیش از این عایدی برجام را «تقریبا هیچ خوانده بود» اما به نظر می‌رسد عایدی برجام، «خسارات محض» بوده است.
همزمان با اظهارات رئیس بانک مرکزی، سایت اصلاح‌طلب «بهار» در گزارشی نوشت: همزمان با خواب آسوده مقامات، دلار 4500 تومان شد. دلار آنقدر در حدود سه ماه اخیر جولان داد و رکورد زد تا اینکه خود را به کانال 4500 تومان رساند. رئیس کل بانک مرکزی که بارها وعده تعدیل قیمت‌ها را داده بود این بار می‌گوید شادی گرانی دلار به زودی تمام می‌شود!
به گزارش ایسنا، جریان افزایش قیمت دلار در چند ماه اخیر اتفاق تازه‌ای نیست و این روزها شاید بیش از آنکه متضرران گرانی این ارز پرحاشیه انتظار ارزان شدن آن را داشته باشند، خواسته خود را بر گران نشدن بیش از نرخ‌های موجود قرار داده‌اند.
گرچه نوسان بازار و افزایش قیمت دلار در فاصله بین آبان تا پایان دی‌ماه در هر سال تا حدی طبیعی شده و بنا به دلایلی همچون تقاضای فصلی، کاهش عرضه ارز پتروشیمی‌ها و یا تسویه حساب‌های خارجی رخ می‌دهد، ولی برای سال جاری روال به گونه‌ای متفاوت بود. جریان رشد قیمت دلار از شهریورماه شروع شد و از کانال 3800 حرکت کرد و در نیمه مهرماه خود را به 4000 تومان رساند، این زمانی بود که ظاهرا دلار در بازار ارز ایران کانال 4000 تومان و قیمت‌های رنج 3000 را برای همیشه ترک کرد و وارد کانال 5000 تومان شد. این موضوعی است که روال قیمت‌های اخیر نرخ‌های تا 4500 تومان بازار و البته اظهارات سیاستگذار ارزی آن را به گونه‌ای تایید می‌کند.
قیمت دلار در دو هفته اخیر به 4400 تومان رسید و تا آخر هفته‌ای که سپری شد حتی تا 4490 تومان هم قیمت خورد. این نرخ نشان می‌دهد که قیمت این ارز در پنج ماه اخیر یعنی از شهریور تا پایان دی ماه تا 700 تومان و در کمتر از چهار ماه گذشته تا 500 تومان گران شده است. این نوسان قابل ملاحظه ارزی همان‌قدر که برای بخشی از فعالان اقتصادی به ویژه واردکنندگان و در نهایت مصرف‌کنندگان داخلی با ضرر نسبت به قبل همراه است، رانت موجود در آن برای برخی گروه‌ها بسیار هم خوشایند است؛ از دلالان و فعالان بازار ارز گرفته تا افراد سودجویی که در میان نوسان بازار به هر طریقی خود نیز بر اوضاع ناآرام آن افزوده‌اند.
مسئله مهم این است که اقتصاد ما در چند ماه اخیر، رشد قیمتی 700 تومانی را تجربه کرده است. حتی از تعدیل قیمت دلار با 4200 تومان سخن گفتند اما اکنون نرخ دلار 4500 تومان شده است.
نقیض‌گویی‌های نایب رئیس مجلس درباره برجام
نایب رئیس مجلس می‌گوید به دلیل تخصصی بودن برجام زیاد متوجه قضایا نشدم. پزشکیان در عین حال ادعا کرد قبل از برجام، هر روز هزار میلیارد تومان ضرر می‌کردیم!
به گزارش ایسنا، مسعود پزشکیان در اردبیل گفته است: اگر برجام 20 دقیقه‌ای در مجلس مصوب شد، به دلیل آن بود که تمام قراردادهای بین‌المللی در صورت طرح در مجلس به سرعت و بدون بحث خاص رای‌گیری شده به طوری که یا مورد پذیرش قرار می‌گیرد یا رد می‌شود.
وی خاطرنشان کرد: در زمانی که بنده نیز به عنوان عضو اکیپ مجلس در مورد برجام انتخاب شدم با مطالعه آن به معنای واقعی به دلیل تخصصی بودن بحث زیاد متوجه قضایا نشدم چرا که در موضوعات غیرتخصصی همواره سعی می‌کنم ورود پیدا نکرده و اصراری نداشته باشم.
نایب رئیس مجلس گفت: بنده فوق تخصص جراحی قلب هستم و 17 سال در دانشگاه در این حوزه درس خوانده و صاحب تجربه شدم اما هیچ وقت به خود اجازه نمی‌دهم در حوزه‌های دیگر پزشکی ورود پیدا کنم؛ در حالی که عده‌ای در آن مقطع احساس می‌کردند با خواندن دو کتاب می‌توانند کارشناس برجام باشند.
پزشکیان تصریح کرد: همین غیرتخصصی عمل کردن ما کشور را به این شرایط عجیب و غریب رسانده است؛ به طوری که هیچ‌کس نیز نمی‌خواهد اشتباه خود و ورود غیرکارشناسی‌اش را در چنین موضوعاتی بپذیرد.
وی در عین حال با ادعای اینکه هر روز از بابت تحریم‌ها قبل از برجام هزار میلیارد تومان متضرر می‌شدیم، اضافه کرد: اگر برجامی تصویب شد قطعا ما توانستیم در آن مقطع جلوی ضرر و زیان‌های بسیار زیاد را به این کشور بگیریم.
عضو فراکسیون امید همچنین در مراسم بزرگداشت هاشمی رفسنجانی در قزوین گفته است: نباید فاصله درآمدها این‌قدر زیاد باشد تا جایی که برخی از افراد با اخذ دستمزد 200 میلیون تومان، برخی یک میلیون تومانی و بعضی از افراد نیز از بیکاری رنج ببرند با آنکه همه ما بارها اعلام می‌کنیم این فاصله دستمزدها غلط است، تاکنون چاره‌ای نیندیشیده‌ایم.
پزشکیان افزود: وحشی‌ترین حیوانات را در دنیا رام می‌کنند، چگونه است که ما نمی‌توانیم با جوانانمان بنشینیم و از مشکلاتشان جویا شده و راحت با آنها ارتباط برقرار کنیم زیرا عدم توان ما در مدیریت و رفتارهای نامناسب منجر به ایجاد مشکلاتی می‌شود.
درباره اظهارات آقای پزشکیان، نکاتی قابل توجه است: اولا تصویب 20 دقیقه‌ای برجام توسط حامیان دولت در مجلس نهم، در حالی انجام شد که کمیسیون ویژه بررسی برجام پس از 40 روز بررسی کارشناسی با حضور صاحب‌نظران اقتصادی و حقوقی، ایرادات و آسیب‌ها و خسارت‌های بزرگ متن توافق را هشدار داده بود. اما وکیل‌الدوله‌ها برخلاف نظر کارشناسی متخصصان، برجام را تصویب کردند. آقای پزشکیان نیز جزو همین طیف بود که برخلاف نظر جمع‌بندی شده متخصصان در کمیسیون بررسی برجام، رای داد.
ثانیا ایشان اگر در خود صلاحیتی نمی‌دیده، چرا پذیرفته که عضو کمیسیون ویژه شود؟! و چرا وقتی متوجه قضایا نشد، از متخصصان و صاحب‌نظران نپرسید؟ یا نگفت که من متوجه نشده‌ام؟!
ثالثا اگر بعد از 40 روز حضور در کمیسیون، از برجام سر در نیاورده، پس از کجا متوجه شده و با اعتماد به نفس عجیبی می‌گوید «قبل از برجام هر روز هزار میلیارد تومان متضرر می‌شدیم»؟!
رابعا در پایان دومین سالگرد اجرای برجام با حساب سرانگشتی آقای پزشکیان باید 730 هزار میلیارد تومان پول به کشور آمده باشد. آیا ایشان می‌داند این رقم انبوه کجا رفته که بیکاری شدت یافته، تورم دو رقمی شده، قیمت دلار 35 درصد(1100 تومان) افزایش پیدا کرده، رکود تشدید شده، تراز تجاری منفی‌تر شده و...؟!
خامسا ایشان چند دوره وزیر و نماینده مجلس بوده و اکنون نیز 2 سال است نایب رئیس مجلس است. برای چه از موضع منتقد درباره فاصله‌های طبقاتی ناشی از درآمدها حرف می‌زند؟! چرا هرگز از یک وزیر و مقام دولتی یا رئیس‌جمهور در این باره طرح سوال نکرده یا خواستار استیضاح نشده است؟ چرا یک طرح موثر در این باره- وی یا فراکسیون متبوع وی- ارائه نکرده‌اند؟ با «باید و نباید» که نمی‌شود مسئولیت نمایندگی مجلس را به سرانجام رساند.
و بالاخره اینکه جوانان نیاز به رام شدن ندارند؛ آنها توقع دارند مدیران دولتی و نمایندگان مجلس همسو با آنها به جای حرف‌درمانی و حاشیه‌سازی و اولویت‌تراشی‌های دروغین، به اولویت‌هایی مانند اشتغال و ازدواج و مسکن رسیدگی کنند. اگر می‌توانند بسم‌الله؛ اگرنه مشروعیت مسئولیتی که متصدی آن هستند، از بین می‌رود.
انکار مدیران دو تابعیتی و اختلاس 100 میلیاردی در وزارت نفت
وزیر اطلاعات باید توضیح دهد که اگر به تعبیر ایشان مدیر دو تابعیتی نداریم، چگونه خزانه‌دار مدیریت اکتشاف شرکت ملی نفت 100 میلیارد تومان را غارت کند و از کشور بگریزد؟!
روزنامه جوان در یادداشتی نوشت: وقتي مجلس تأكيد بسياري بر تعيين تكليف مديران دوتابعيتي داشت، وزير اطلاعات به ميان آمد و گفت با بررسي‌هاي انجام شده و بركناري مديران دوتابعيتي، ديگر مديران دوتابعيتي نداريم.
وقتي دادستان كل كشور نسبت به اين گفته وزیر واكنش نشان داد باز هم وزير اطلاعات از نبود مديران دوتابعيتي گفت، حتي كار به آنجا كشيد كه علوي در حاشيه يكي از نشست‌هاي هيئت دولت عنوان كرد: اگر مدير دوتابعيتي سراغ داريد به وزارت اطلاعات معرفي كنيد.
فارغ از اينكه رسانه‌ها مسئول شناسايي مديران دوتابعيتي با محدوديت‌هاي حاكم بر آنها نيستند، پرسش اصلي اين است كه آيا واقعاً مدير دوتابعيتي نداريم؟ مديراني كه اغلب كانادا را انتخاب كرده و مانند آن فرد مشهور- خاوري- راه را به خوبي پيدا كرده‌اند.
بيش از 100ميليارد تومان از منابع شركت ملي نفت ايران توسط خزانه‌دار مديريت اكتشاف شركت ملي نفت به يغما رفته و آقاي خزانه‌دار با خيالي راحت راهي كانادا شده است. بر اساس گفته‌هاي دادستان تهران و اطلاعات موجود، اين فرد از سال گذشته اختلاس را آغاز كرده است و توانسته در اين مدت چنين پولي را به خارج از كشور منتقل كند. آيا ناپسند نيست كه يك مدير مياني بتواند دست به چنين فساد بزرگي بزند و به راحتي از كشور خارج شود؟ واكنش مردم چيست؟ حتماً مردم مي‌گويند فرد مفسد تنها نبوده و در يك سيستم خودماني توانسته از اداره‌اي بيش از 100ميليارد تومان اختلاس كند كه بودجه‌اش محدود است.
ماجرا بسيار ساده است، وقتي نهادهاي نظارتي و اطلاعاتي نتوانند به وظايف ذاتي خود عمل کنند و با وجود آنكه مشخص است كه مديران دوتابعيتي در بدنه مديريت كشور و به ويژه نفت رسوخ كرده‌اند، همه چيز را انكار مي‌كنند وضعيت هميني است كه مي‌بينيم. همين امروز مديران دوتابعيتي بسياري در وزارت نفت و شركت‌هاي زيرمجموعه صندوق بازنشستگي صنعت نفت وجود دارند كه نمي‌خواهيم بگوييم آنها متهم هستند يا خواهند شد بلكه اصل ماجرا اين است كه وقتي از يك نقطه و بزنگاهي بارها ضربه خورده‌ايم باز هم نسبت به آن بي‌تفاوت باشيم.
توجه كنيد بيش از 100ميليارد تومان طي دو سال از بيت المال خارج شده است و وزارت نفت زماني پي به اين مسئله مي‌برد كه متهم از كشور فرار كرده و براي ارائه آدرس غلط، مي‌گويد اين فساد از سال 88 آغاز شده است.
حراست وزارت نفت و شركت ملي نفت و حسابرس داخلي براي چه حقوق مي‌گيرند؟ حراست وزارت نفت چرا هيچ تحقيقي درباره سوابق افراد و تابعيت آنها انجام نداده و در اتاق شيشه‌اي خود به گذر ايام مشغول است؟
مسئله دوتابعيتي‌ها در نفت چيز چندان عجيبي نيست، كم نيستند از اين جنس مديران ولي به بهانه‌هاي مختلف هنوز بر مسند كار هستند؛ مديراني كه خانواده‌شان در دانمارك، هلند، سوئيس، كانادا و... زندگي مي‌كنند بدون ترديد هيچ علاقه‌اي به ايران ندارند كه اگر داشتند حداقل خانواده‌شان در كشور زندگي مي‌كردند. مديري كه ايران را براي زندگي خانواده‌اش انتخاب نكرده و در تهران به تنهایي زندگي مي‌كند، آيا حاضر است براي منافع ملي ريسك كند؟
علیزاده طباطبایی: «نکبت آزادی» طرفدار هاشمی شده بود!
وکیل خانواده هاشمی می‌گوید هاشمی رفسنجانی از اول منتقد تیم اقتصادی دولت بود.
محمود علیزاده طباطبایی در گفت‌وگو با «راه دانا» اظهار داشت: کمتر از یک ماه قبل از فوت مرحوم هاشمی خدمت وی رسیدم و با مرحوم هاشمی در خصوص انقلاب و آینده انقلاب صحبتی داشتم. مرحوم هاشمی به من گفت که از یک جهت خیلی امیدوارم چون سطح فهم و شعور مردم خیلی بالا رفته است، مردم فهمیده‌اند که تصمیم‌شان را کف خیابان نمی‌توانند اجرا کنند و باید به پای صندوق رای بیایند و به این باور رسیده‌اند که با صندوق رای خیلی چیزها را می‌توانند تغییر دهند.
علیزاده طباطبایی ادامه داد: ابراهیم یزدی به من می‌گفت که هنر هاشمی این است که در داخل نظام و در مرکز قدرت، رهبری اپوزیسیون را بر عهده گرفته است. یعنی از درون نظام اپوزیسیون را اداره می‌کرد و نمی‌گذاشت این تبدیل به جریانی علیه نظام اسلامی شود.
وی با بیان اینکه مرحوم یزدی می‌گفت که ما به عنوان نهضت آزادی دل خوشی از هاشمی نداریم و ما را نکبت آزادی خطاب کرده است، عنوان کرد: ولی امروز به عنوان کسانی که به ایران و تمامیت ارضی آن فکر می‌کنیم به آقای هاشمی بگویید که در بین مردم، معتقدین و معترضین! نظام محبوبیت پیدا کردید و از این موقعیت می‌توانید برای حفظ ایران استفاده کنید و ما از شما حمایت می‌کنیم. من این پیام را به آقای هاشمی رساندم و ایشان گفت که من آگاهانه کارها را انجام می‌دهم و می‌دانم چه می‌کنم.
وی با اشاره به اینکه حسن روحانی، هاشمی نبود و نیست، بیان کرد: مرحوم هاشمی رفسنجانی مواضعش را صریح بیان می‌کرد، چه در دوران انقلاب و دفاع مقدس اگر مواضعشان با امام(ره) اختلافی داشت سریعا به محضر ایشان می‌رسیدند و نگاه خود را مطرح می‌کردند و در ارتباط با مقام معظم رهبری نیز همین رویه را داشتند و صادقانه عاشق آقای خامنه‌ای بود و این را همیشه می‌گفت. وی می‌گفت که رهبر انقلاب را دوست دارم ولی خیلی از نظراتم با ایشان متفاوت است و بعد از بحث حتی اگر قانع نشوم به ایشان گفته‌ام که شما بر بنده حجت دارید و من باید از نظر شما تبعیت کنم علیرغم اینکه مخالف نظر شما هستم.
علیزاده طباطبایی در ادامه با اشاره به انتقادات هاشمی به تیم اقتصادی دولت روحانی تصریح کرد: هاشمی از ابتدا نسبت به تیم اقتصادی حسن روحانی منتقد بود و یکی دوبار به من گفتند که این روشی که دولت یازدهم به کار بسته نتیجه‌ای نخواهد داشت.
وی با بیان اینکه می‌گفتیم که در دولت اول حسن روحانی اولویت اول سیاست خارجی است، افزود: امروز می‌بینم که دولت دوازدهم نیز بر پایه سیاست خارجی کارها را پیش می‌برد و من به عنوان کسی که حدود 10 سال در سازمان برنامه و بودجه مدیریت کردم و با اقتصاددان‌ها در ارتباط بودم آینده خوبی برای اقتصاد پیش‌بینی نمی‌کنم.
درباره بخش اول سخنان علیزاده طباطبایی باید خاطرنشان کرد که اتفاقاً آقای هاشمی در دام ضدانقلاب افتاد و با جریان فتنه‌گری همراه شد که زیر میز جمهوریت (رأی مردم- صندوق) و اسلامیت زدند اما مردم با فهم و شعور بالای خود، نقشه ضد انقلاب را در قیام الهی 9 دی 88 نقش برآب کردند. در آن فتنه حتی شعار انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است سر داده شد که از هویت جریان ضدانقلاب متظاهر به همراهی و حمایت از امثال هاشمی حکایت می‌کرد؛ هر چند که امثال هاشمی به اعتبار گرفتاری‌های خود نتوانستند حتی پس از ماجرای حرمت‌شکنی عاشورای 88، از آنها اعلام برائت کنند.
سخنان ابراهیم یزدی نیز نوعی فریبکاری بوده است؛ چه اینکه آقای هاشمی اپوزیسیون را به رئيس نظام نکشاند بلکه جریان معارض انقلاب و اسلام و نظام و مردم‌سالاری، موفق شدند هاشمی را به بازی شوم خود بکشانند و حیثیت چند ده ساله هاشمی در همراهی با انقلاب را نابود کنند.
گرانی 35 درصدی ارز و خواب خوش مدیران اقتصادی دولت
رئیس بانک مرکزی می‌گوید نباید درباره نرخ ارز بزرگنمایی شود و این نرخ، بهمن و اسفند کاهش خواهد یافت.
ولی‌الله سیف در توییتر نوشت: با کمال تعجب بعضی از افراد به محض مشاهده تغییرات در قیمت ارز شتابزده‌تر از دلال‌ها و سوداگران نسبت به بزرگنمایی آن اقدام می‌کنند به طوری که این واکنش کمتر از خوشحالی ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا نیست.
به گزارش ایلنا، وی در ادامه این توییت ابراز اطمینان کرد: این شادی‌ها طولانی نخواهد بود و بر اساس روند هر ساله نرخ ارز در ماه‌های بهمن و اسفند مسیر کاهشی پیدا می‌کند.
یادآور می‌شود قیمت دلار در 2 ساله، پس از اجرای برجام، 1100 تومان افزایش یافته است که به مفهوم کاهش 35 درصدی ارزش پول ملی است.
رئیس بانک مرکزی پیش از این عایدی برجام را «تقریبا هیچ خوانده بود» اما به نظر می‌رسد عایدی برجام، «خسارات محض» بوده است.
همزمان با اظهارات رئیس بانک مرکزی، سایت اصلاح‌طلب «بهار» در گزارشی نوشت: همزمان با خواب آسوده مقامات، دلار 4500 تومان شد. دلار آنقدر در حدود سه ماه اخیر جولان داد و رکورد زد تا اینکه خود را به کانال 4500 تومان رساند. رئیس کل بانک مرکزی که بارها وعده تعدیل قیمت‌ها را داده بود این بار می‌گوید شادی گرانی دلار به زودی تمام می‌شود!
به گزارش ایسنا، جریان افزایش قیمت دلار در چند ماه اخیر اتفاق تازه‌ای نیست و این روزها شاید بیش از آنکه متضرران گرانی این ارز پرحاشیه انتظار ارزان شدن آن را داشته باشند، خواسته خود را بر گران نشدن بیش از نرخ‌های موجود قرار داده‌اند.
گرچه نوسان بازار و افزایش قیمت دلار در فاصله بین آبان تا پایان دی‌ماه در هر سال تا حدی طبیعی شده و بنا به دلایلی همچون تقاضای فصلی، کاهش عرضه ارز پتروشیمی‌ها و یا تسویه حساب‌های خارجی رخ می‌دهد، ولی برای سال جاری روال به گونه‌ای متفاوت بود. جریان رشد قیمت دلار از شهریورماه شروع شد و از کانال 3800 حرکت کرد و در نیمه مهرماه خود را به 4000 تومان رساند، این زمانی بود که ظاهرا دلار در بازار ارز ایران کانال 4000 تومان و قیمت‌های رنج 3000 را برای همیشه ترک کرد و وارد کانال 5000 تومان شد. این موضوعی است که روال قیمت‌های اخیر نرخ‌های تا 4500 تومان بازار و البته اظهارات سیاستگذار ارزی آن را به گونه‌ای تایید می‌کند.
قیمت دلار در دو هفته اخیر به 4400 تومان رسید و تا آخر هفته‌ای که سپری شد حتی تا 4490 تومان هم قیمت خورد. این نرخ نشان می‌دهد که قیمت این ارز در پنج ماه اخیر یعنی از شهریور تا پایان دی ماه تا 700 تومان و در کمتر از چهار ماه گذشته تا 500 تومان گران شده است. این نوسان قابل ملاحظه ارزی همان‌قدر که برای بخشی از فعالان اقتصادی به ویژه واردکنندگان و در نهایت مصرف‌کنندگان داخلی با ضرر نسبت به قبل همراه است، رانت موجود در آن برای برخی گروه‌ها بسیار هم خوشایند است؛ از دلالان و فعالان بازار ارز گرفته تا افراد سودجویی که در میان نوسان بازار به هر طریقی خود نیز بر اوضاع ناآرام آن افزوده‌اند.
مسئله مهم این است که اقتصاد ما در چند ماه اخیر، رشد قیمتی 700 تومانی را تجربه کرده است. حتی از تعدیل قیمت دلار با 4200 تومان سخن گفتند اما اکنون نرخ دلار 4500 تومان شده است.
