به گزارش
بلاغ، امام رضا(ع) به عنوان هشتمین امام شیعیان است که در شهر مشهد مدفون است. این امام همام را غریبترین امام نیز لقب دادهاند. علت این لقب را مواردی همچون دور افتادن آن حضرت از شهر ابا و اجدادی خود در مدینه، دوری از اهل و عیال و فرزند گرامیاش، انکار امامت حضرت توسط شیعیان و نمایندگان پدر بزرگوارش، انکار امام جواد(ع) به عنوان فرزند حضرت، تحمیل ولایتعهدی بر امام و دفن شدن در کنار هارونالرشید میدانند.
این غربت هنوز هم ادامه دارد به نحوی که امام صادق(ع) بیان میکند یکی از پایههای معرفتی که حق امام رضا(ع) بوده و ما باید آن را بشناسیم این است که بدانیم او غریب است.
امروز امام رضا(ع) به عنوان پایگاه مهم معنوی شیعیان در عالم شناخته میشود به نحوی که سالها زائران بسیاری از سایر نقاط دیگر دنیا برای عرض ادب به ساحت قدسیش قدم میگذارند.
حرم این امام رئوف ملجا و پناهگاه بسیاری از دلهای شکسته و علاقمند به اهل بیت است. بسیاری از افراد شاید توان جسمی و مالی و یا شرایط سیاسی و اجتماعی منطقهای برای حضور در سایر اماکن مقدسه در عراق و عربستان را نداشته باشند اما امام رضا(ع) همیشه در دل مردم ایران اسلامی بوده است و مقصد بسیاری از زوار ایرانی خود و معیار و تراز بسیار مناسبی برای ابراز ارادت به اهل بیت است.
شهر مشهد از زمانی که این نگین هستی را در آغوش خود کشید حسابش با تمامی شهرهای دیگر ایران جدا شد و شهری شد که حداقل شاید یکبار یک ایرانی به آن سفر کرده باشد. مشهد شناختهشدهترین شهر در ایران است که بزرگ و کوچک در آن پای نهادهاند.
مشهد همه اعتبار و آبرویش را از وجود با برکت این امام همام دارد. امام رضا 20 سال امامت را بر عهده داشت که 17 سالش را در مدینه گذراند و سه سال پایانی امامت در مشهد سکنی داشت. و همین سه سال برای مشهد که در آن موقع مرو نامیده میشد کفایت میکرد.
مأمون عباسی او را به اجبار به خراسان آورد و به اکراه، ولیعهد خویش کرد. حتی مامون از مسیر حرکت امام از مدینه به مرو هراس داشت زیرا میترسید که حضور امام در مناطق شیعهنشین علیه حکومتش تمام شود. لذا دستور داد تا آن حضرت را از مسیر کوفه نیاورند بلکه از طریق بصره، خوزستان و فارس، به نیشابور بیاورند.
حدیث سلسلةالذهب که در نیشابور از ایشان نقل شده معروف است. امام در این حدیث نقشه راه آینده سعادت انسانها را ترسیم میکند.
اسحاق بن راهویه میگوید: وقتی امام رضا(ع) در سفر به خراسان به نیشابور رسید، شماری از مُحدِّثان و عرض کردند: ای پسر پیغمبر از شهر ما تشریف میبرید و برای ما حدیثی بیان نمیفرمایید؟ پس از این تقاضا، حضرت سرش را از کجاوه بیرون آورد و فرمود: شنیدم از پدرم موسی بن جعفر(ع) که فرمود شنیدم از پدرم جعفر بن محمّد(ع) که فرمود شنیدم از پدرم محمّد بن علی(ع) که فرمود شنیدم از پدرم علی بن الحسین(ع) که فرمود شنیدم از پدرم حسین بن علی(ع) فرمود شنیدم از پدرم امیرالمؤمنین علی بن أبی طالب(ع) که فرمود شنیدم از رسول خدا( ص) که فرمود شنیدم از جبرئیل که گفت شنیدم از پروردگار عزّ و جلّ فرمود: «کلمه "لا إِلهَ إِلَّا اللَّهُ" دژ و حصار من است. پس هر کس داخل دژ و حصار من شود، از عذاب من ایمن خواهد بود.» پس هنگامی که مَرکب حضرت حرکت کرد با آواز بلند فرمود با شروط آن و من یکی از آن شروط هستم.
مأمون میان وی و بزرگان دیگر ادیان و مذاهب جلسات مناظره تشکیل میداد که سبب شد همگی به برتری و دانش او اقرار کنند. موضوعات این مناظرات در حوزههای توحید، امامت، ادیان دیگر الهی و غیره بود که امام با تبحر خاصی به تمام مسائل مطرح شده پاسخ میگفت.
در سن حضرت نیز با توجه به اختلاف در تاریخ ولادت و شهادت، اختلاف پیش آمده است که از ۴۷ تا ۵۷ سال گفته شده است. طبق قول اکثریت مذکور در مورد ولادت و وفات، سن وی ۵۵ سال بوده است.
امروزه حضور این امام در مشهد مقدس به عنوان ملجا میلیونها ایران عاشق به اهل بیت است که دور وجودش جمع میشوند و با اتحاد خویش حول محور امامت بزرگی و سروری اهل بیت را در عالم صدا میزنند.