تعریف دقیقی که کمبریج از افسردگی داشته است نشان می دهد این مشکلی است روانی که در آن فرد طولانی مدت ناراحت و عصبانیت را تجربه می کند و در این مدت نمی توانند زندگی نرمالی داشته باشند، حالا معنی افسردگی را متوجه و احساس این بیماران را می دانیم.
افسردگی حس درونی و عصبانیت پاسخ بیرونی به احساسات درونی و ضربه های روحی و روانی است، البته باید بدانیم وقتی به افراد افسرده برخورد می کنیم نباید آنها را نقدیا قضاوت کنیم و بخش روشن زندگی آنها را ببینیم و سعی کنیم آنها را درک و با آنها صبورانه برخورد کنیم .
آنها می دانند با اخلاقی که دارند پیرامون خود را از دست می دهند و احساس تنهایی می کنند و منبع اصلی عصبانیت آنها همین است، اما چه اتفاقی برای این افراد می افتد اگر در تنهایی بمانند.
تعریف دقیقی که کمبریج از افسردگی داشته است نشان می دهد این مشکلی است روانی که در آن فرد طولانی مدت ناراحت و عصبانیت را تجربه می کند و در این مدت نمی توانند زندگی نرمالی داشته باشند، حالا معنی افسردگی را متوجه و احساس این بیماران را می دانیم.