شهرام ناظری، خواننده فاخر کشورمان، در ابتدا به هموطنان کرد و آسیب دیدگان زلزله کرمانشاه  تسلیت گفت و با آنها همدردی کرد و سپس با بیان شعری از بوسعید ابولخیر گفت:  جسمم همه اشک گشت و چشمم بگریست، در عشق تو بی جسم همی باید زیست، از من اثری نماند این ز عشق چیست، چون من همه معشوق شدم عاشق کیست؟ من نام «عاشق کیست؟» را خودم برای این آلبوم پیشنهاد دادم زیرا از همین شعر عجیب برگرفته شده است. معتقدم اگر بوسعید ابولخیر تنها همین رباعی را می سرود برای همه عمرش کافی بود.

حضور ابوسعید ابوالخیر معجزه بود

وی در خصوص اینکه از نوجوانی علاقه زیادی به شاعران داشت گفت: من از دوران نوجوانی علاقه خاصی به مشاهیر ایران زمین داشتم که از عشق‌های عجیب من بوده و همیشه با یادشان در فضای دیگری زندگی کردم. علاوه بر ابوسعید ابوالخیر به شدت به بایزید بسطامی، ابوالحسن خرامی هم علاقه‌مند بودم. ابوسعید هزار سال پیش نقش روشنفکرانه و متفکرانه ای برای فرهنگ ایران داشته که در دوره آدم کشی و تفتیش عقاید، با حرف های زیبا درس‌ها و عملکردهای به سزایی از خود به جا می گذارد همچنین او پایه گذار رقص آن هم در شرایط سخت و دلتنگ جامعه بوده است. به هر حال آن زمان باید کسی پیدا می شد که این نوع تفکرات را مترقی و زنده کند، حضور او به نظرم معجزه بوده است.

ادبیات مادر همه هنرهاست

ناظری ادامه داد: زمانی که با مهدی اخوان ثالث و شفیعی کدکنی آشنا شدم فهمیدم ابوسعید چه کسی است و چه کارها که نکرده است. همواره این در ذهنم بود که اثری به یاد ابوسعید بسازم، مانند همان آثاری که به عشق مولانا، فردوسی، حافظ و... ساخته ایم. در ادامه نیز با امیرپورخلجی آشنا شدم و دیدم که او جوانی با فرهنگ و اهل کتاب و قلم است. ولی از آنجا که من از کودکی‌ام روحیه شاعرانه و ادبی داشتم دوست داشتم با موزیسینی کار کنم که ادبیات را به خوبی بشناسد. ادبیات یعنی حاصل و چیکیده‌ای از تاریخ و در واقع ادبیات فضلیت یک جامعه از ابتدا تا انتها است، ادبیات مادر همه هنرها است.

بهرام بیضایی یک ادیب است

وی افزود: وقتی موزیسین به ادبیات اشراف داشته باشد ادبیات به آن قطعا کمک خواهد کرد. و اگر فرد اهل تئاتر و سینما و یا هر هنر دیگری حتی کارگردانی به ادبیات آگاه باشد کمک شایانی به او می‌کند. مثلا کارگردانی که ادیب است کسی مثل بهرام بیضایی می شود.

شوالیه آواز ایران با بیان اینکه چه زحماتی را برای تهیه این آلبوم متحمل شده است گفت: بیش از حدی که پیش بینی کرده بودیم این کار وقت ما را گرفت و من نیز زحمت های آن را به عهده گرفتم و هیچ ضرر مادی و مالی برای کسی نداشت. شب، نیمه شب و هر وقت که فرصت می شد با همراهی آقای پور خلجی سعی برای تهیه آلبومی کردیم تا شاید در شان بوسعید ابوخیر باشد.

ببینید من چه صبری دارم ...

ناظری در پاسخ به سوال خبرنگار برنا در خصوص اینکه آیا بابت اعتراض‌هایش از تلویزیون مبنی بر این که بدون اجازه از او آثارش را پخش می کنند، آیا تلویزیون از او دلجویی نکرده است؟ گفت: هیچ اتفاقی از آن به بعد نیفتاد، اصلا اعتراض من برای صدا و سیما مهم نیست. واقعا خیلی تاسف آور است که هیچ گونه اقدامی نکردند. من بارها اعتراض کردم و هیچ وقت به اعتراضات و خواسته های من نه عمل شده و نه احترامی گذاشته شده است. همچنین هرگز با من قراردادی بسته نشد و هیچ حق و حقوقی به لحاظ مادی ونه معنوی برایم قائل نشده‌اند. تا به امروز 38 سال گذشته است و این سال‌ها واقعا زیاد است حرف از 37 ماه که نیست، 38 سال است. من پیش تر همه گفته ام اگر به مدیران صدا و سیما 37 ماه حقوق ندهند دنیا را خراب می کنند. اما ببینید من چه صبری دارم که 38 سال که یک عمر است با این روحیه ادامه داده ام. شاید آن ها انتظار دارند من به آنجا بروم و بعد تصمیم بگیرند کاری کنند اما ما این محیط را دوست نداریم، ما دوست داشتیم در یک محیط فرهنگی سلامت و درست کار کنیم اما در این محیط نمی‌توانیم.

شهرام ناظری در پایان گفت: اما این مشکلات همچنان وجود دارد و تا به امروز کج دار و مریض ادامه پیدا کرده است و ما هم همچنان با سمجات تمام، نمی گویم عشق و اسمش را اصلا عشق نمی گذارم و می گویم با سماجت تمام کار کردیم و ایستاده ایم. ما به ناملایمات و این که حقمان را بخورند عادت کرده ایم اما با این حال من راهم را ادامه خواهم داد.