تاریخ انتشارچهارشنبه ۲۹ شهريور ۱۳۹۶ - ۰۱:۱۵
کد مطلب : ۳۱۳۷۸۰
۰
plusresetminus
به گزارش بلاغ،
اکونومیست: پاره کردن برجام گشودن زنجیر از پای قدرت ایران است
یک نشریه انگلیسی از آمریکا خواست با تخریب توافق هسته‌ای، ایران را در منطقه قدرتمندتر و بانفوذتر نکند.

هفته‌نامه اکونومیست درباره راهبرد دولت ترامپ در مقابل ایران قدرتمند می‌نویسد: درست است؛ باید هم درباره گسترش نفوذ ایران در منطقه نگران بود. اما رئیس‌جمهور «ترامپ» با این سیاستی که در قبال ایران در پیش گرفته، نه تنها مشکل را حل نمی‌کند، که کار را خراب‌تر هم می‌کند.

دولت ترامپ ظاهرا چهار هدف را در خاورمیانه دنبال می‌کند، نابود کردن داعش، مهار کردن تمام دستاوردهای ایران، برهم زدن میراث اوباما در توافق هسته‌ای و کاستن از سطح درگیری آمریکا در منطقه. اما تا به حال از میان این اهداف چهارگانه؛ فقط هدف نخست برآورده شده است. اما دولت ترامپ از درک این واقعیت غافل مانده که چهار هدف نامبرده هیچ کدام با هم متجانس نیستند.

مشکل اینجاست که آمریکا نه قادر است ایران را به عقب هل بدهد و نه می‌تواند از سطح درگیر بودنش در منطقه بکاهد. اگر ترامپ بیاید و توافق هسته‌ای را پاره کند، در واقع زنجیر یک مهار مهم و اساسی بر پای ایران را از میان برداشته است.

آمریکا در دولت جدید خود مجددا بر روی توافق هسته‌ای ایران تمرکز کرده است و اینبار موضوع دردسرساز، مسئله تقویم زمانی در حاشیه توافق است.

طبق مصوبه کنگره آمریکا رئیس‌جمهور این کشور باید هر 90 روز یک بار به کنگره اعلام و تایید کند که ایران به توافق عمل کرده است.

مسلم است که ترامپ مطلقا دلش نمی‌خواهد که این تاییدیه را به ایران اعطا کند، اما بازرسان هسته‌ای سازمان ملل گزارش داده‌اند که ایران به این معامله عمل کرده است.

اگر متعهد ماندن ایران به برجام را تایید نکند؛ آنگاه بدون آنکه نیازی باشد رسما از برجام عقب‌نشینی کند؛ کار تصمیم‌گیری را در این قضیه به کنگره واگذار کرده است فارغ از اینکه کنگره «برجام» را پاره کند یا نکند؛ ترامپ به هر حال با این عملش، نشان داده است که نمی‌توان در مورد متعهد ماندن به یک معامله روی آمریکا حساب باز کرد.

خانم هیلی آن‌قدر برجام را ناقص می‌داند که می‌گوید: «ما اگر در مقابل ایران قاطع و سرسخت نباشیم؛ فردا با یک کره‌شمالی دیگری وارد معامله خواهیم شد»؛ اما عکس قضیه صادق است.

حقیقت این است که برجام جلوی بروز یک بحران هسته‌ای دوم را گرفته است. برخلاف کره ‌شمالی؛ ایران هیچ‌گونه سلاح هسته‌ای ندارد و به حکم برجام اگر نه برای همیشه، حداقل برای یک دهه مطلقا نمی‌تواند آن را به دست آورد.

با توافق، کار برای مهار کردن ایران بسیار آسان‌تر شده است و بهتر می‌توان ایران را از راههایی دیگر مهار کرد. این راهها عبارتند از: تشکیل ائتلافهای گوناگون استفاده از نیروهای نیابتی، دیپلماسی  و به کارگیری نیرویی منظم و تحت قاعده.

تحریم‌ همیشه جزیی از استراتژی آمریکا بوده است. از این به بعد هم تحریم‌های جدید می‌تواند برای حفظ برجام موثر باشد ضمن آنکه همین سلاح موثر می‌تواند تندروهای ایران را هدف قرار دهد.

آمریکا همچنین باید کاری کند تا وحدت «شورای همکاری خلیج‌(فارس)» حفظ شود.

آمریکا می‌تواند کاری کند که در «یمن» توافقی معقول به دست آید و این جنگ بدون برد را که عربستان در یمن به راه انداخته است به اتمام برسد.

و اما فوری‌ترین مسئله در خاورمیانه؛ سوریه است.
آمریکا می‌گوید که در سوریه به غیر از «کشتن داعش»، کار چندانی ندارد. آمریکا برای آنکه اجازه ندهد ایران یک دالان زمینی از تهران تا بیروت بکشد و با این مزیت در مذاکرات صلح آینده یک اهرم قدرت در دستانش باشد، لازم است واشنگتن متحدانش را هل بدهد تا پست‌های مرزی شرق سوریه را قبل از آنکه اسد و یارانش به آنجا برسند، تصرف کنند.

آمریکا اگر واقعا می‌خواهد جلوی نفوذ ایران در خاورمیانه را بگیرد، باید مصمم‌تر در بعد میدانی رویدادهای منطقه حاضر شود.

به جای تحریف تاریخ از مردم درباره بزک آمریکا عذرخواهی کنید
صادق زیباکلام می‌گوید در 120 مصاحبه امام پیش از انقلاب، تنها یکی دوبار اسم آمریکا آمده بود.

وی در نشستی با عنوان «صلح، دموکراسی و حقوق شهروندی» گفته است: ما هیچ چاره‌ای نداریم جز اینکه به مفاهیم اولیه انقلاب بازگردیم. بخوانید روزنامه‌های اول انقلاب یا پیش از آن را که سیاستمداران می‌گفتند ما برای چه با رژیم شاه مبارزه می‌کنیم. 120 مصاحبه امام خمینی را تا پیش از پیروزی انقلاب بخوانید. از او می‌پرسیدند علت مبارزه با نظام شاه چیست؟ نظام اسلامی که شما می‌خواهید برپا کنید چگونه است؟ با مارکسیست‌ها و بهایی‌ها چگونه برخورد می‌کنید؟ با زنان، منتقد و مخالف خود چگونه رفتار می‌کنید؟

به گزارش ایسنا، وی تصریح کرد: فکر می‌کنید در آن 120 مصاحبه امام چند بار گفته‌اند که مبارزه با شاه مهم نیست و ما باید با آمریکا و غرب مبارزه کنیم. تنها یکی دوبار اسم آمریکا وسط می‌آید ایشان می‌گوید من نمی‌دانم که چرا کارتر از شاه حمایت می‌کند در حالی که مردم شاه را نمی‌خواهند.

اظهارات تحریف‌آمیز زیباکلام در حالی است که حضرت امام(ره)، نهضت را در سال 42 و 43 با اعتراض به دخالت‌های آمریکا از جمله در قضیه تصویب لایحه کاپیتولاسیون آغاز کردند و بزرگ‌ترین نقدشان به نهضت‌های ملی شدن نفت و مشروطه این بود که یا به استعمار اصلاً نپرداختند یا در مقابل استعمار منفعل عمل کردند و نهضت در مقابل انگلیس و آمریکا شکست خورد.

در 15 ساله تداوم و سرکوب نهضت اسلامی ملت ایران، آمریکا علی‌الدوام پشت رژیم پهلوی بود و بنابراین انقلاب اسلامی نمی‌توانست به علت اصلی حاکمیت دیکتاتوری در ایران بی‌تفاوت باشد؛ به ویژه اینکه سرکار آمدن محمدرضا پهلوی در سال 1320 (پس از اشغال ایران) حاصل توافق انگلیس و آمریکا بود و تداوم حکومت وی برای 25 سال دیگر با وجود فرار از ایران در سال 32، محصول کودتای مشترک آمریکا و انگلیس بود.

سفارت آمریکا نیز از بحبوحه انقلاب در سال‌های 56 و 57، مشغول طراحی انواع سناریوها برای ابقای رژیم پهلوی از طریق کسانی چون بختیار و سپس زد و بند با سران نهضت آزادی برای مسیر انقلاب بود. در طول 37-8 سال گذشته نیز انواع توطئه‌های نظامی، غائله‌آفرینی، آشوب‌افکنی و تحریم‌های اقتصادی علیه ملت ایران در دستور آمریکایی‌ها بوده است. با این وصف چگونه می‌توان ملت و حاکمیت جمهوری اسلامی را شماتت کرد که چرا از دشمنی‌های آمریکا یاد می‌کنند.

اما اینها همه حاشیه‌پردازی است. آقای زیباکلام سال‌های 92 و 93 که تب مذاکره با آمریکا به اوج رسیده بود، جزو تبلیغاتچی‌ها و بزکچی‌های بی‌محابای آمریکا بود و ادعا می‌کرد که می‌شود با آمریکا توافق و مشکلات را حل کرد اما جمهوری اسلامی با ماجراجویی، نخواسته مشکلات را حل کند(!) او اکنون با بدعهدی دولت ترامپ و قبل از آن اوباما باید درباره بزک کردن سیمای منفور آمریکا از مردم عذرخواهی کند و البته به تقسیم‌بندی دروغین «تفاوت دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان» متوسل نشود؛ چه اینکه نقض برجام در همان دولت اوباما آغاز شد و در کنگره هم دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان با اتفاق نظر مطلق، نسخه‌های تحریمی علیه ایران را یکی پس از دیگری پیچیده‌اند.

دیروز، مدعی خط امام(ره) /امروز، پادویی گروهک مطرود امام
دبیر حزب اتحاد ملت، انتخاب رئیس‌ جدید برای گروهک نهضت آزادی را تبریک گفت.

شکوری‌راد در نامه‌ای به محمد توسلی، گروهک غیرقانونی و مطرود امام خمینی(ره) را «حزب دیرپا» توصیف کرد و ضمن تجلیل از ابراهیم یزدی نوشت: «نهضت آزادی ایران حزبی دین‌مدار و اصلاح‌طلب بوده و از سابقه‌ای طولانی در پیش و پس از انقلاب برخوردار است و ... در کسوت حزبی منتقد به سیاست‌ورزی اصلاح‌طلبانه مشغول بوده و هیچگاه مرام خود را فرو ننهاده و از پای ننشسته است. مرحوم یزدی در پیام تبریکی که پس از صدور پروانه فعالیت حزب اتحاد ملت برای اینجانب فرستادند، اصلاح‌طلبی را فراتر از کنش سیاسی و به عنوان یک مشی و مرام معرفی کردند ... خرسندم که اعلام کنم این موارد همانهایی هستند که قاطبه اصلاح‌طلبان از جمله حزب اتحاد در آن اشتراک نظر دارند. امید است در دوره دبیرکلی جنابعالی تعامل سازنده با احزاب اصلاح‌طلب و نیروهای سیاسی موثر در جامعه تداوم و گسترش یابد. دور از انتظار نیست که نهادهای مسئول در نظام جمهوری اسلامی با تجدیدنظر در سیاست‌های گذشته و رویکردهای امنیتی از حضور رسمی و آزاد همه جریان‌هایی که التزام عملی خود به قانون اساسی را اعلام و اثبات کرده‌اند استقبال کنند و کشور نیز از حضور سازنده آنها بهره ببرد.

معرفی گروهک نهضت آزادی به عنوان حزبی اصلاح‌طلب، تاکید بر مشترک بودن اهداف آنان با «اصلاح‌طلبان» و لزوم تعامل طرفین و نهایتا دعوت به تجدیدنظر نظام درباره این گروهک درحالی است که طیف چپ مدعی خط امام (ره)، بیشترین درگیری را با نهضتی‌ها داشت و به اعتبار دخالت در تسخیر لانه جاسوسی آمریکا و افشای اسناد آن، به درستی، سران این گروهک را خائن به ملت و جمهوری اسلامی می‌شمرد.

در سال 66 نیز این علی‌اکبر محتشمی‌پور وزیر کشور وقت بود که ضمن مرور مستند سوابق خیانت نهضت‌آزادی، درباره رسمیت آنها از حضرت امام استفسار کرد و امام خمینی تأکید کردند که اگر این گروه بر سر کار مانده بودند اسلام و ایران سیلی از دشمنان می‌خورد که تا قرن‌ها سر بلند نمی‌کرد و نهضت آزادی به هیچ وجه نباید رسمیت داشته باشند.

شخص شکوری‌راد از جمله چپ‌های مدعی خط امام است که برای چند دهه نان خط امام را خورده و تظاهر به طرفداری از امام می‌کرد. اکنون نفاق وی و برخی همراهانش در حالی بیرون ریخته که زمانی علوی‌تبار درباره حزب قبلی شکوری‌راد (حزب منحله مشارکت) پیش‌بینی کرده بود طیف تجدیدنظر حزب، طیف خط امامی را در حزب مشارکت بر حاشیه خواهد راند.
یکی دو سال پیش نیز عیسی سحرخیز فاش کرد: اغلب اصلاح‌طلبان برخلاف اول انقلاب، دیگر علاقه و ارادتی به آیت‌الله خمینی ندارند.

دست بالای دست بسیار است/اعتدالیون، اصلاح‌طلبان را قال گذاشتند
«سخنان اخیر عارف، آب پاکی را روی دست رفقای نیمه‌راه در فراکسیون امید ریخت. به نظر می‌رسد این سخنان، پایان یارکشی اصلاح‌طلبان از اعتدالیون است.»

سایت نامه‌نیوز از سایت‌های نزدیک به طیف ائتلافی دولت در تحلیلی نوشت: «درب» سیاست‌ برای اصلاح‌طلبان همیشه روی یک پاشنه نچرخیده و نمی‌چرخد، به همین دلیل است که  اصلاح‌طلبان روزی دست در دست اعتدالیون با ائتلاف جانانه، پل‌های قدرت را با سرعت طی کرده و بعد از سال‌ها سکوت، بار دیگر به کرسی قدرت می‌رسند و روزی هم برای برافراشتن پرچم یک‌دست اصلاح‌طلبانه بر سردر اردوگاهشان، عزم خود را جزم می‌کنند.

گویی مقتضیات زمانه که مهم‌ترین متغیر در مسیر تصمیم‌گیری‌های سیاسی است این بار روی دیگرش را در جریان اصلاحات نشان داده است. آنها که چند صباحی پیش به دلیل تایید نشدن ژنرال‌هایشان در انتخابات مجلس دهم، گزینه ائتلاف با اعتدالی‌ها و طرفداران دولت را انتخاب کرده بودند و روزگاری هم به دلیل نداشتن چهره رای‌آور و مقبول، پشت حسن روحانی به عنوان گزینه اعتدالی قرار گرفتند حال گویی تصمیمشان را بر قراری دیگر گذاشته‌اند.

با وجود اینکه برخی تحلیل‌ها از احتمال ادامه ائتلاف میان اصلاح‌طلبان و اعتدالی‌ها برای انتخابات 1400 حکایت می‌کنند اما درمورد انتخابات مجلس یازدهم، اصلاح‌طلبان ساز جدیدی را کوک کرده‌اند و گویا قرار است شاهد تک‌نوازی اصلاح‌طلبی در سال 98 باشیم.

«پیش‌بینی من این است که ما در انتخابات سال 98 هم با پرچم اصلاح‌طلبانه وارد می‌شویم یعنی ائتلاف نمی‌کنیم. اندازه کافی هم نیرو داریم و با تعاملی که با شورای نگهبان داریم و با تغییر نگرشی که در برخی از نهادهای حاکمیتی نسبت به جریان اصلاحات به وجود آمده است ان‌شاءالله به این نتیجه برسیم که تایید صلاحیت‌ها روند عادی و قانونی را طی کند و همانند انتخابات شوراها با تورم نیرو مواجه باشیم.»

عارف با گفتن این جملات آب پاکی را بر دست آنهایی که با لیست امید به مجلس آمدند، اما کم‌کم سفره خود را از اصلا‌ح‌طلبان جدا کردند، ریخت.

ائتلاف برای اصلاح‌طلبان استراتژی جدیدی بود که با پیگیری جدی کارگزارانی‌ها در دستور کار قرار گرفت. مهره‌های شطرنج در جای مناسب قرار گرفتند. اولین مهره حرکت کرد و اولین هدف اصلاح‌طلبان به ثمر رسید؛ پاستور از «آن» یار مشترک اعتدالی و اصلاح‌طلب شد؛ حسن روحانی.

مجلس دهم نیز هدفی بود که باز با تکیه بر حرکت مهره‌های مشترک اعتدالی - اصلاح‌طلبی به واقعیت تبدیل شد.
هرچند شروع مجلس دهم برای اصلاح‌طلبان با لیست امید، پربار و پیروزمندانه بود، اما گذر زمان، آن روی سکه این پیروزی را به آنها نشان داد.

اما بداقبالی اهالی لیست امید و همراه نشدن اعضای فراکسیون با یکدیگر، در انتخاب رئیس مجلس و هیئت‌رئیسه خلاصه نشد، حتی اهالی اصلاح‌طلب مجلس در میدان انتخابات کمیسیون‌ها، بازی را به رقیب واگذار کردند. این شکست‌های مستمر تا جایی پیش رفت که محمدرضا عارف در قامت رئیس فراکسیون امید، از پشت پرده این شکست‌ها سخن گفت: «اگر برخی کم‌لطفی‌ها از جانب کسانی که در ائتلاف امید بودند، صورت نمی‌گرفت، بهتر به هدف خود می‌رسیدیم و به همین دلیل گلایه‌های جدی در این خصوص وجود دارد.»

البته این اولین و آخرین گلایه عارف از یاران نیمه‌راه نبود، چه آنکه هنوز بعد از گذشت بیش از یک سال از مجلس دهم، زمانی که قرار است عارف از انتخابات بعدی و راهبردهای اصلاح‌طلبان سخن بگوید، گریزی به جداشدگان لیست امید می‌زند: «ائتلافی که انجام شد بیشتر ائتلاف اصلاح‌طلبان و حامیان دولت بود.

لیست امید شکل گرفت و متاسفانه قبل از شروع مجلس و بعد از آن، در ماه‌های اول یک تعداد از افرادی که با این نگاه در لیست امید قرار داده بودیم در فراکسیون امید حضور پیدا نکردند و متاسفانه حتی بعضا رو در روی فراکسیون امید هم قرار گرفتند.»
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما