به گزارش
بلاغ، در همین ابتدا بهتر است یادآور شود که راقم این نوشتار،سر ستیز و عناد با هیچ یک از کاندیداهای شورای شهر رامسر نداشته و ندارد چرا که همهی این کاندیداها که البته اکثرشان از دوستان نیز هستند، را محترم میشمارد.
سپاسگزارشان هست و خدا قوت گویشان، برای اینکه با وجود انبوهی از مشکلات شهری و انتظارات مردم، آبروی خود را بر کف گذاشته و پای در آزمون و میدان رقابت اجتماعی نهادهاند، اما در عین حال برخی رفتارهای انتخاباتی تعدادی از ایشان جهت جلب آرا، که مغایر با اصول و معیارهای اخلاقی و ارزشی بوده، را به هیچ وجه پذیرا نبوده و به شدت منتقد آن است.
گرچه چنین رفتارهایی خود معلول بوده و ریشه در فقدان نظام جامع انتخابات و نبود بستر لازم جهت رقابتی متوازن و عادلانه با مشارکت آگاهانه و عالمانه مردم در تعیین سرنوشت شهر را دارد اما با اینحال، اعتقاد بسیاری بر آن است که بهرهگیری ناصواب از ابزارهای مادی و انسانی برای جلب آرا در نیل به کرسی شورا ،قطعا” هیچ مشروعیتی به این جایگاه نخواهد داد.
بهر حال پس از یک هفته جنجالی و پرسر و صدا، که هیاهوی آن در واپسین ساعات رای گیری روز جمعه ۲۹ اردیبهشت ۹۶ به اوج خود رسیده بود، پرونده انتخابات پنجمین دوره شورای شهر رامسر با اعلام اسامی اولیه منتخبین مردم که سه عضو فعلی و دو عضو جدید را شامل میشود، با همهی حرف و حدیثهایش به ظاهر بسته شد.
اما این انتخابات در میان خود، نکاتی قابل تامل،بحث برانگیز و به شدت تلخ و غیر قابل هضم اما درعین حال درس آموز و پندآموز داشته، که مروری بر برخی از موارد آن خالی از لطف نخواهد بود:
اول اینکه انتخاب ۳ عضو فعلی شورا(هادی حلاجیان، مجید درجانی و سعیدصفاتی) به عنوان نفرات اول تا سوم انتخابات، که اتفاقا” اکثریت شورای پنجم را هم شکل میدهند، شاید به نوعی حاوی این پیام باشد که اکثریت مردم رامسر از عملکرد شورای چهارم احساس رضایت دارند که البته چنین رضایتی با چنین انتخاباتی! محل تردید است، اما با این حال با این ترکیب فعلی، تکیه شهردار(نصرت کوزه گر) بر اریکه شهرداری که گویا خود نیز تمایل دارد، میتواند ده ساله شود و با یک رکورد تاریخی! در میان شهرداران کل کشور تا سال ۱۴۰۰ ادامه داشته باشد مگر آنکه بازنشستگی و یا دلایل دیگر مانع آن شود.
در هر حالت تجربه این چند ساله شورا نشان داده که از چنین شورایی، تغییر شهردار را نمیتوان انتظار داشت حتی اگر عضوی به نام حسن فیلی هم در مقام مخالف قدعلم کند!
شورایی که گفته شده برخی از اعضای آن و برخی کاندیداهای راه نیافته به آن، در ایام انتخابات مورد حمایت شهردار بودهاند که البته روابط عمومی فعال شهرداری! بلافاصله اصل این گمانهزنی در فضای مجازی را از بیخ و بن تکذیب کرد!
نابرابری تبلیغات انتخاباتی از موضوعات دیگری هست که در این دوره از انتخابات، چشمگیرتر از گذشته بروز و ظهور داشته بطوری که ورود به شورا برای برخی کاندیداها به مثابه مرگ و زندگی تلقی شده، بگونهای که توسل به هر وسیله،حربه و قیمتی برایشان قابل توجیه بوده تا جایی که برای جلب چند رای، از دست بوسی تا خرید آرا و پرداخت هزینههای سنگین مادی و معنوی، ابایی نداشتند.
تو گویی «هر که پولش بیش، رأیش بیشتر!»خرید و فروش آرا در روز رایگیری، که دهان به دهان مردم میگشت، هم خود داستانی دارد عجیب و غریب! که دستیابی به واقعیت آن را به نهادهای نظارتی وا مینهیم.
گر چه این واقعیت و پدیده شوم که هر دوره پررنگتر از قبل خود را نشان میدهد، گفته شده که از سوی برخی از اعضای هیئتهای اجرایی و نظارت انتخابات احراز گردیده و بر آن صحه گذاشته شده اما…!!
در این میان کاندیداهایی که دارای تجربه بوده و یا برای اولین بار با طرح ایدهها و برنامههای نو وارد این عرصه شده بودند و میکوشیدند که بدون هیچگونه شائبهای نظر مردم را به سمت خود معطوف کنند، به دلیل عدم هزینه کردهای آنچنانی و در نتیجه عدم امکان رقابت سالم و سازنده در این عرصه نابرابر، قافیه را به ظاهر به سایر رقبای دارای ساز و کارهای متفاوت! واگذار کردند که البته به نظر نگارنده، برندگان واقعی انتخابات کسانی هستند که نخواستند همچون برخیها، با رفتن به زیر بار هزینههای آنچنانی و دین افراد، شانیت و منزلت خود را قربانی چند صباح حضور در شورا نمایند، چرا که نیک میدانند بی شک آنانی که امروز از جیب خود یا یارانشان، هزینههای هنگفتی در عرصه انتخابات متقبل میشوند قطعا” به وقتش، ناچار به آنند که چند برابر آن را از جیب این مردم جبران نمایند.
از دیگر نکاتی که نمیتوان به آسانی از آن گذشت، سکوت،بی اعتنایی ،عدم نقش آفرینی و عدم ورود نخبگان،گروههای مرجع و سازمانهای مردم نهاد به موضوع انتخابات شورای شهر بوده است.
با درگذشت زنده یاد استاد حسن رحیمیان-پدر سازمانهای مردم نهاد رامسر – اینک خلا آن مرد بزرگ را در بسیاری از مناسبتهای اجتماعی و فرهنگی بوضوح میتوان دید.
همو بود که گاه و گداری با نگارش کوتاه و متین بیانیههایی به نام ”کانون توسعه شهرستان رامسر” پیرامون معضلات حوزههای مختلف زیست محیطی، میراثی و اجتماعی، رسالت خود و مجموعه سازمانهای مردم نهاد را به خوبی ایفا مینمود.
نقش اثرگذار بیانیههای این گروه در افزایش سطح آگاهی و دانش مردم در انتخابات سومین دوره شورای شهر رامسر با عنوان ”خلایق هر چه لایق” که بی تاثیر برای ورود چهار عضو جدید به شورای سوم نبوده را کمتر کسی از یاد برده است.
نقشی که متاسفانه در این دوره به هیچ وجه دیده نشد و در غیاب آن، لیدر برخی کاندیداها در محلات مختلف این نقش را به خوبی! و در جهت منافع خود و منافع کاندیدای مورد علاقه ایفا نمودند!
شاید اگر گروههای مرجع از دایره بی تفاوتی خارج میشدند و سکوت را پیشه نمیکردند، مردم با اطلاعات و آگاهی بیشتری پای صندوقهای رای حضور پیدا میکردند و شاید هم از این رهگذر اتفاقاتی دیگر در راستای منافع عموم مردم رقم میخورد اما..
یکی دیگر از نکات منفی این دوره از انتخابات، بر میگردد به ستاد انتخابات رامسراختلاف ۴ رای نفر پنجم انتخابات (محسن کیهان ثانی) با نفر ششم ( حسن فیلی) از یک سو و عدم توجه لازم و شاید عدم توجیه کافی برخی اعضای بعضی صندوقها در شمارش آرا کاندیداهای با نام خانوادگی مشابه، شرایط را برای اعتراض بعدی حسن فیلی فراهم نمود و در نتیجه پس از بازشماری تعداد کمی از صندوقهای مورد اعتراض، محسن کیهان ثانی که برای اولین بار وارد عرصه انتخابات شده بود با اختلاف ۲۵ رای جای خود را به حسن فیلی داد که برای سومین بار بود که خود را در انتخابات شورای شهر محک می زد.
پرسش اینجاست با توجه به اینکه اکثر کسانی که در محل استقرار صندوقها، کار نظارت، بازرسی و اخذ رای را بر عهده داشتند، از تجربه کافی برای انجام چنین مسئولیت مهمی برخوردار بودند، چگونه است که در تعدادی از صندوقهای بازشماری شده، مرتکب چنین اشتباه سنگینی شدند؟!
اگر اختلاف آرای این دو بیشتر از ۵۰ رای بوده و روند بازشماری در سایر صندوقها ادامه پیدا کرد چه اتفاقی میافتاد؟!
اگر در کنار حسن فیلی که فامیلی وی مشابه دو کاندیدای دیگر(غلامرضا فیلی و محمد رضا فیلی) بوده، اسماعیل غلامی و اسماعیل غلامعلیزاده هم تقاضای بازشماری آرای خود میکردند، چه وضعیتی پیش میآمد؟!
این آیا نه بدان معناست که ستاد انتخابات در همایشها و جلسات توجیهی خود، نتوانسته نیروهای خود را در برخورد با چنین مواردی، آموزش دهد و توجیه لازم را بنماید؟.
و اما از کنار برخی از این تلخیها که بگذریم از یک موضوع میتوان به نیکی یاد کرد و آن هم حضور بالنده و برجسته زنان در این دوره از انتخابات شورای شهر است.
بر خلاف دورههای پیشین که جنب و جوش کمتری از زنان دیده میشد، ورود سه کاندیدا از این جمعیت اثرگذار که یکیشان با سابقه کاندیداتوری در دوره گذشته و دیگری کتابدار و آن یکی داری دکترای داروسازی بوده، تحرک نسبی در میان زنان و بانوان رامسری بوجود آورد که در صورت خودباوری و اعتماد بنفس شایسته، در کنار برنامه ریزی صحیح و هدفمند میتوان امیدوار بود که کاندیداهایی از این طیف، حرفهای جدی در دور بعدی شوراها داشته باشند.
حضور یک کاندیدای زن در جمع اعضای علی البدل شورای شهر همجوار(کتالم)، این نگاه را تقویت کرده و نویددهنده روزهای بهتر خواهد بود و امیدواری را در میان این گروه از افراد جامعه در شهر رامسر دو چندان مینماید.
نکات دیگری پیرامون این انتخابات وجود داشته که به همین قدر بسنده می کنیم اما نگرانی از آنجاست که ما و همه ی آنانی که کاندیدای انتخابات بودند و شاید در آینده هم باشند، بی بهره از تجربه چهار دوره گذشته، مطالبات بحق خود را بر زمین نهاده و هر یک،پی کار و سرنوشت خود برویم.
بعبارتی:
” خداحافظ تا چهار سال بعد”
”خداحافظ تا انتخاباتی دیگر”
به خود بیاییم و بی توجه به آینده و سرنوشت شهرمان نباشیم.
شورای شهر را به حال خود رها نکنیم.
نظاره گر اعمال و رفتار اعضای شورای شهر باشیم.
نقد و پرسشگری را فراموش نکنیم.
شورا را ملزم به شفاف سازی در کلیه تصمیمات خود نماییم.
یادداشتی از گروه گام سوم