دو: ما یتیمهای بیامام
امام رضا (ع) روایتی دارند به این مضمون که: «امام، (مثل) همدمی رفیق، برادری صمیمی، پدری مهربان و مادری دلسوز است و پناهگاه بندگان در گرفتاریهای سخت...»۳. خواندن این روایت، برای روزگار ما -روزگار سخت پنهانبودن امام- مثل نقل روضه میماند؛ میشود پای تکتک عبارتهایش نشست و گریه کرد؛ مثل بچهها لب ورچید و برای نبودنشان زار زد. آن عبارتی که آخرهای دعای افتتاح میخوانیم وصفالحال خوبی است: «انا نشکو الیک ... غیبه ولیّنا». تنها چیزی که آدم را آرام میکند هماین است؛ که میشود از این حال و روز به خدا شکایت برد.
سه: ای مثل روز، آمدنت روشن!
کسی در محضر امام صادق(ع) قرآن تلاوت میکرد. رسید به آیهٔ «والنهار اذا جلیها»۴ امام گفتند: مقصود از روز، امامی است از نسل فاطمه(س) که تاریکیهای ظلم را از بین میبرد. دل آدم هوایی میشود از حال زمین وقت آمدنش؛ زمین بیظلم. زمینِ آرام. زمینِ پر از عدالت و امنیت. روزگار نبودنش به شب میمانَد. یک شب طولانی برای زمین. نیمهیشعبانها بهانهٔ خوبی است که با استیصال و اضطرار، آمدن روز را از خدا طلب کنیم.
چهار: صاحب داشتن!
به شیخ مفید نوشته بود: «انّا غیر مهملین لمراعاتکم و لا ناسین لذکرکم». گفته بود ما حواسمان به شما هست، هوای شما را داریم. این را خطاب به همه شیعیان نوشته بود. صاحب ماست. حال آدم خوب میشود از صاحبداشتن. میشود وقتهای بیکسی به او پناه برد، وقتهای درد با او نجوا کرد، وقتهای نیاز، از او طلب کرد. امام، پناه بندههاست؛ هزاری هم که مثل خورشید پشت ابر باشد. خدا را برای بودنش، برای داشتنش شکر!
پینوشت:
۱. اولئک الذین هدی الله فبهدیهم اقتده/سوره صافات/ آیه ۹۰
۲. (بحارالانوار/ ج ۲۲/ ص ۳۲)
۳. الامام الانیس الرفیق و الولد الشفیق و الاخ الشقیق و الام البره للولد الصغیر و مفزع العباد فی الداهیه الناد...
۴. سوره شمس/آیه ۳
۲. (بحارالانوار/ ج ۲۲/ ص ۳۲)
۳. الامام الانیس الرفیق و الولد الشفیق و الاخ الشقیق و الام البره للولد الصغیر و مفزع العباد فی الداهیه الناد...
۴. سوره شمس/آیه ۳