اينبار نيز مثل هميشه بعد از علني شدن عكس و فيلمهايي كه ابتدا مورد تكذيب قرار گرفت، شاهد ابراز تأسف مسئولان و جملاتي چون «قطعاً با مهدكودك و فرد خاطي برخورد خواهد شد»، بوديم اما بعد از گذشت چند روز و در حالي كه نمايندگان ملت از بهكارگيري نيروهاي غيرمتخصص در برخي مهدهاي كودك انتقاد كرده و خواستار تشديد نظارت بهزيستي بر عملكرد اين مراكز شدهاند، رئيس اين سازمان گفته است: «نظارت در سازمان بهزيستي به علت كمبود نيرو در اين سازمان «برونسپاري» خواهد شد.»
وقتي بهزيستي خود را متولي اصلي مهدهاي كودك ميدانست!
وي در حالي تصميم به واگذاري «وظيفه نظارتي» سازمان تحت مديريت خود گرفته كه اين مهم از جمله شئون حاكميتي بوده كه اصلاً قابل واگذاري نيست و از سوي ديگر «بندپي» خود به دنبال طنابكشي ميان آموزش و پرورش براي تعيين متولي اصلي مهدهاي كودك و اعلام آمادگي اين وزارتخانه در زمينه مديريت مهدها گفته بود: «متولي اصلي مهدهاي كودك در سراسر كشور سازمان بهزيستي است و ساير نهادها نميتوانند در اين رابطه ورود داشته باشند.»
سرانجام نيز موضوع بدين جا رسيد كه در نتيجه تلاش سه دستگاه سازمان بهزيستي، وزارت آموزش و پرورش و معاونت حقوقي رياستجمهوري، مرجع صدور مجوز و نظارت بر مهدهايي كه به كار نگهداري كودكان زير چهار سال تمام مشغولند، بهزيستي شد.
به دنبال اين بود كه همچنان كارشناسان عقيده داشتند، حجم وسيع و متنوع فعاليتهاي بهزيستي از قبيل پشتيباني از اقشار آسيبپذير اجتماعي مانند كودكان خياباني، زنان پناهجو و معتادان و ارائه خدمات به معلولان و برخي بيماران موجب شده سازمان مذكور بر مسئوليتهاي توانبخشي و حمايتي تمركز كند و نقش فعاليتهاي آموزشي و تربيتي براي اين سازمان در ردههاي دوم و سوم قرار گيرد.
ضعف نظارتي، از رخنه فرهنگي تا امنيت و نگهداري!
در حالي كه همگان منتظر بودند برنامههاي جاري بهزيستي براي رخت بر بستن فرهنگ غربي از مهدهاي كودك را بشنوند، گويا خبر دردناك ضرب و شتم يك كودك سهساله در مهد كودك خود بهانهاي شد تا انوشيروان محسني بندپي، رئيس سازمان بهزيستي كشور از طرح تحولي خود براي اين سازمان، مبني بر واگذاري وظيفه نظارتي به بهانه كمبود نيروي متخصص پردهبرداري كند.
وي به صراحت نيز گفته است: «طي اين برونسپاريها افراد دانشگاهي، متعهد و تأييد شده مسئوليت نظارت را بر عهده خواهند گرفت و به اين ترتيب شاهد افزايش كيفيت نظارتها خواهيم بود.»
حال مشخص نيست رئيس سازمان بهزيستي در شرايطي كه بيش از قبل متهم به ضعف نظارت شده است، اين وظيفه را از شانه خود پايين گذاشته و به دنبال قيم جديد براي وظايف خود ميگردد يا اينكه طنابكشيهاي سازماني منتج به نتيجه دلخواه اين سازمان نشده است و بر همين اساس با نگاه صفر و صدي، وظايف سازماني خود را غيرعلني واگذار ميكند؟!