به گزارش
بلاغ،
اطرافیان روحانی 5 نفر هم نیستند /ما اصلاحطلبان او را رئیس جمهور کردیمیکی از افراطیون مدعی اصلاحات گفت: روحانی با حمایت اصلاحطلبان رأی آورد و مدعیان اعتدال 5 نفر هم نیستند.
فیاض زاهد به روزنامه آفتاب یزد گفته است: در اطراف آقای روحانی کسانی هستند که چندین بار گفتند مردم به اعتدال رأی دادند و به جریان اصلاحطلب و اصولگرا نه گفتند، دوستانی که چنین صحبتی را مطرح کردهاند یا از سیاست چیزی نمیدانند یا در این سه سال آن قدر مزه قدرت زیر زبانشان شیرینی کرده که میخواهند برای برخی مراکز خاص «پالسهای چاپلوسانه» بفرستند.
مشخص است که آقای روحانی بدون اصلاحطلبان هیچ وقت انتخاب نمیشد و اکنون هم بدون حمایت اصلاحطلبان هرگز پیروز نمیشود.
وی میافزاید: جریان اعتدالی، در واقع یک جریان سایه است و نمیتوان آن را جریانی مؤثر قلمداد کرد. گذشته تاریخی، سیاسی این مملکت نشان میدهد که ما دو جریان قدرتمند بیشتر نداریم، در همه جای دنیا هم همین طور است. یک جریان چپ و یک جریان راست با هم به رقابت میپردازند.
اعتدال پیش از آنکه یک گفتمان باشد یک روش و منش اخلاقی است. افرادی که مصرند تا اعتدال را به عنوان یک جناح، حزب یا گفتمان مطرح کنند تعدادشان به 5 نفر میرسد.
این 5 نفر چه کسانی هستند معرفی کنید. نه، مصلحت نیست! خود آن 5 نفر میدانند که منظورم چه کسانی است.
وی همچنین درباره هیاهوی محمود صادقی عضو فراکسیون امید در مجلس گفت: آقای صادقی باید دقت کند که نماینده پارلمان است پس ضمن اظهارنظر باید از هیجانزدگی پرهیز کند. ما نباید فضایی که اصلاحات توانست در ساختار نظام به دست بیاورد را به هم بریزیم. آقای صادقی، سلامت و صداقت دارد، اما جریان اصلاحطلب و امید با هزار مصیبت به مجلس راه پیدا کرد.
آقای صادقی اگر دقت نکند و سرعتش را افزایش دهد حتی ممکن است یاران او در فراکسیون امید نیز وی را تنها بگذارند.
مجتهدزاده: مخمصه برجام را روحانی خودش درست کرد«دولت در مذاکرات هستهای هیچ تضمینی برای تعهد طرف مقابل به انجام وظایفش نگرفت و حالا روحانی به مخمصه افتاده است.»
پیروز مجتهدزاده در مصاحبه با روزنامه آرمان گفته است: بدون شک نتایج برجام به پایگاه رای آقای روحانی لطمه خواهد زد. ما باید برجام را به پیشابرجام، برجام و پسابرجام تقسیمبندی کنیم. دولت آقای روحانی در مرحله پیشابرجام فقط شعار میداد و رفتارهای شعارگونه از خود نشان میداد. در مرحله برجام نیز هر توافقنامهای امضا شد اما به آن عمل نکردند. درباره دوران پسابرجام نیز باید عنوان کنم در حالی که هنوز وضعیت برجام مشخص نیست نمیتوان از مدیریت دوران پسابرجام سخن گفت. در شرایط کنونی که آمریکا تحریمهای خود را علیه ایران تمدید کرده است کشورهای اروپایی از آمریکا انتقاد میکنند و حق را به ایران میدهند. این در حالی است که هنگامی که آمریکا قصد داشته باشد اقدامات خود را عملی کند همه این کشورها از آمریکا حمایت میکنند و ایران را تنها میگذارند. در نتیجه آقای روحانی نباید روی سخنان کشورهای اروپایی حساب ویژه باز کند.
وی میافزاید: ما در مرحله پسابرجام قرار داریم. با این وجود هیچ تغییری در زندگی شهروندان ایرانی صورت نگرفته است. با توافق برجام کشورهای خارجی برای سرمایهگذاری وارد ایران شدند. این در حالی است که هیچ کدام از این سرمایهگذاریها به دلیل مشکلات بانکی هنوز محقق نشده است. قرار بود برجام مشکلات بانکی ایران را مرتفع کند که تاکنون این اتفاق رخ نداده و مراودات بانکی ایران در عرصه بینالمللی با مشکلات جدی مواجه است. در نتیجه آقای روحانی برای انتخابات آینده با چالش جدی مواجه است.
مدیر مرکز پژوهشی یوروسویک لندن در پاسخ این سوال که روحانی چگونه میتواند خود را از مخمصه برجام بیرون بکشد؟ میگوید: آقای روحانی در مخمصهای گیر افتاده که خود درست کرده است. از سوی دیگر ایران نمیتواند برجام را لغو کند. اگر ایران به صورت یکجانبه برجام را لغو کند با هجمه کشورهای جهان روبهرو خواهد شد و فضا در عرصه بینالمللی برای ایران بسته خواهد شد. دولت باید در مذاکرات تضمینهای لازم را برای خود در نظر میگرفت که اگر طرف مقابل توافقنامه را زیر پا گذاشت امکان مانور حقوقی و سیاسی در عرصه بینالمللی داشته باشد. این در حالی است که هیچ کدام از این تضمینها در برجام ذکر نشده است. به همین دلیل بهترین راه حل این است که ترامپ توافقنامه را پاره کند و برخلاف برجام رفتار کند تا گناه اجرا نکردن برجام گردن ایران نیفتد و شرایط بینالمللی برای ایران نامساعد نشود. شرایط به گونهای نیست که ایران از آمریکا به دلیل کارشکنی در برجام به دادگاههای بینالمللی و سازمان ملل شکایت کند. در مقابل اگر ایران در اجرای برجام کوتاهی و کارشکنی کند آمریکا قادر خواهد بود ایران را در تنگنای بینالمللی قرار دهد و ایران را به دادگاههای بینالمللی بکشاند و چه بسا دوباره علیه ایران در سازمان ملل قطعنامه صادر کند.
آیا در صورتی که ایران نسبت به کارشکنیهای طرف مقابل سکوت کند منافع ملی به خطر نمیافتد؟
مجتهدزاده در پاسخ این سوال گفت: منافع ملی ما مدتهاست به خطر افتاده است. مردم به آقای روحانی رای دادند که با درنظر گرفتن منافع ملی تعامل ایران با جهان پیرامون که در دولت گذشته مخدوش شده بود را اصلاح کند و جایگاه ایران را در عرصه بینالمللی ارتقا بدهد. آقای روحانی همه این مسائل را در مذاکره با غرب خلاصه کرد. این در حالی است که تیم مذاکرهکننده ایشان درباره تضمینهای اجرا شدن برجام با طرف مقابل مذاکره نکرده است. آقای روحانی هنگامی که قرار بود با کشورهای غربی مذاکره کند باید همه جوانب قضیه را در نظر میگرفت و بیگدار به آب نمیزد.
ناجوانمردی؛ بزرگتر از دروغ تقلب و زمینهچینی آشوب؟! «جوانمرد هیچ وقت در مسیرهای منفی گام برنمیدارد.»
هاشمی رفسنجانی در دیدار سرپرست، اعضای هیئت رئیسه و قهرمانان فدراسیون کاراته گفت: باید خوشحال باشید که از بین این همه جوان انتخاب شدهاید تا دل ملتی را شاد کنید. قدر این فرصت را بدانید و برای موفقیتهای خویش و سربلندی کشورتان بیشتر تلاش کنید.»
وی جوانمردی را ویژگی همیشگی ورزشکاران توصیف و عنوان کرد: «جوانمرد هیچ وقت در مسائل و مسیرهای منفی گام برنمیدارد.»
توصیف آقای هاشمی درباره جوانمرد و جوانمردی، این سؤال را پیش میکشد که آیا پیشقدم شدن در ظلم آشکار و دروغ بزرگ تقلب در انتخابات سال 88، جوانمردی بود یا عین بیمروتی؟ مجال درست کردن برای گروهکهای ضدانقلاب و سردادن شعارهای حذف جمهوری اسلامی و ولایت فقیه چطور؟ آیا همجبههشدن با جماعت خبیث و رذلی که در روز عاشورا به پرچمها و کتیبهها و موکبهای عزای امام حسین(ع) اهانت کردند و هلهله کردند، ناجوانمردی نبود؟ آیا جوانمردی بود که به خاطر برخی گروکشی و تسویه حسابهای سیاسی با دولت وقت، زمینه فتنهانگیزی و آشوب طراحی شده از سوی دشمنان را فراهم کنید؟
آرمان: دولت مشکل مسکن را فراموش کرده استبا برنامهها و سیاستهای دولت فعلی، احتمال تغییر در بازار مسکن بعید است. تغییر در این عرصه بستگی به دولت انتخاباتی و وزیر جدید راه و شهرسازی دارد.
این مطلب را روزنامه آرمان از روزنامههای حامی دولت مورد اذعان قرار داده و با اظهار نگرانی نسبت به تشدید بحران مسکن نوشته است: از آن جا که مسکن بزرگترین سهم را در سبد هزینه خانوارها دارد، نگرانی از نداشتن سرپناه مناسب، تبدیل به یکی از دغدغههای خانوارها شده است. از طرفی حوزه ساختمان و مسکن نقش مهمی در تحرک بخشی به بخش زیادی از صنایع وابسته دارد و چون در سالهای اخیر شاهد رکود در بخش مسکن بودهایم نتیجتاً این صنایع هم به شدت دچار رکود شده و نگرانی از تعطیلی این واحدها هم افزایش یافته است.
انتقادی که بسیاری از کارشناسان دارند فراموشی حوزه مسکن در سیاستگذاریهای کلان است، در واقع میتوان گفت مشکلات روزمره در این صنعت از جمله گرانی مسکن و نیازهای روز باعث شده سیاستگذاریهای کلان که نیازهای سال آینده را پوشش میدهد به فراموشی سپرده شود و این مشکل میتواند در سه یا چهار سال آینده بخش مسکن را تبدیل به یکی از تهدیدهای مهم اقتصادی کشور کند.
کاهش قدرت خرید و رشد غیر قابل مهار در هزینههای ساخت مسکن در کشور، باعث رکود سنگین در این بازار شده است و افزایش رشد اجاره نشینی را به همراه دارد.
پیشبینیها نشان دهنده سیر صعودی نیازهای انباشته در بازار مسکن در سالهای آینده است و در صورتی که روند ساخت و عرضه مسکن به همین منوال کنونی باشد، این بازار به شدت دچار کمبود عرضه میشود که خود این علاوه بر تشدید وجه سرمایهای کالای مسکن، میتواند نوعی بحران را هم به دنبال داشته باشد. براساس بررسیها تا سال 1400 جمعیت کشور به 92 میلیون نفر میرسد که حدود 80 میلیون آن شهرنشین هستند. بنابراین باید به همین تعداد مسکن در دسترس باشد. اگر بعد خانوار 3/6 در نظر گرفته شود پس باید 25 میلیون و 500 هزار واحد مسکونی وجود داشته باشد که برآوردها میزان فعلی مسکن در کشور را 23 میلیون تخمین زده است.
ارزیابی روزنامه حامی دولت از ادعای رشد اقتصادی؛ هیاهو برای هیچ! «تیم اقتصادی دولت درباره دستاوردهای اقتصادی از جمله رشد، هیاهو برای هیچ به راه انداخته است.
روزنامه اصلاحطلب وقایعاتفاقیه در سرمقاله خود به قلم محمدقلی یوسفی کارشناس اقتصادی نوشت: عملکرد بخشهای مختلف از جمله صنعت و کشاورزی نمیتواند با استناد به آمارهای رشد اقتصادی ارزیابی شود؛ به ویژه آنکه رشد اقتصادی به پشتوانه افزایش درآمدهای نفتی حادث شده و این اتفاق، چندان هم دستاورد اقتصادی تلقی نمیشود. این اتفاق به مفهوم آن است که کشور هنوز مسیر صنعتی شدن را در پیش نگرفته و همچنان به درآمدهای نفتی وابسته است. از همین رو، رشد حدود 7/4 درصدی که به گفته مسئولان اقتصادی کشور در نیمه اول سال جاری به دست آمده و صحت آن از نظر ما تحلیلگران اقتصادی جای سؤال دارد حتی اگر آماری درست هم باشد، به این دلیل که رشد بخش صنعت یا کشاورزی که مهمترین بخشهای اقتصادی کشور هستند، رخ نداده است.
واقعیت آن است که رشد اقتصادی در زمان رکود و درست در مقطعی که تقاضای کل در کشور کاهش پیدا کرده است، نه تنها یک دستاورد اقتصادی نیست که در مواردی، مخرب هم خواهد بود؛ بزرگنماییهای اقتصادی، در حالی این روزها به کرات از سوی مسئولان اقتصادی دیده میشود که مردم تغییر و بهبودی جدی در وضعیت معیشتشان احساس نکردهاند.
دولت با این تبلیغات فقط با افزایش سطح انتظار مردم، مسیر خود برای تحقق وعدههایش را ناهموارتر میکند. با این حال، بسیاری از دولتمردان تلاش میکنند برای بزرگنمایی دستاوردهای اقتصادی هیاهویی برای هیچ به پا کرده و آدرس اشتباه به مردم بدهند. به عقیده من، تیم اقتصادی دولت یازدهم اگر قصد کمک به اقتصاد را دارد، در این چند ماه پایانی عمر فعالیتش، بهتر است هیچ اقدام هیجانیای در این زمینه انجام ندهد؛ نه وعدهای بدهد که امکان عمل به آن را نداشته باشد، نه با ایجاد فضای هیجانی، سطح توقع مردم را از دستاوردهای اقتصادی دولت بالا ببرد.
ارزیابی روزنامه حامی دولت از ادعای رشد اقتصادی؛ هیاهو برای هیچ! «تیم اقتصادی دولت درباره دستاوردهای اقتصادی از جمله رشد، هیاهو برای هیچ به راه انداخته است.
روزنامه اصلاحطلب وقایعاتفاقیه در سرمقاله خود به قلم محمدقلی یوسفی کارشناس اقتصادی نوشت: عملکرد بخشهای مختلف از جمله صنعت و کشاورزی نمیتواند با استناد به آمارهای رشد اقتصادی ارزیابی شود؛ به ویژه آنکه رشد اقتصادی به پشتوانه افزایش درآمدهای نفتی حادث شده و این اتفاق، چندان هم دستاورد اقتصادی تلقی نمیشود. این اتفاق به مفهوم آن است که کشور هنوز مسیر صنعتی شدن را در پیش نگرفته و همچنان به درآمدهای نفتی وابسته است. از همین رو، رشد حدود 7/4 درصدی که به گفته مسئولان اقتصادی کشور در نیمه اول سال جاری به دست آمده و صحت آن از نظر ما تحلیلگران اقتصادی جای سؤال دارد حتی اگر آماری درست هم باشد، به این دلیل که رشد بخش صنعت یا کشاورزی که مهمترین بخشهای اقتصادی کشور هستند، رخ نداده است.
واقعیت آن است که رشد اقتصادی در زمان رکود و درست در مقطعی که تقاضای کل در کشور کاهش پیدا کرده است، نه تنها یک دستاورد اقتصادی نیست که در مواردی، مخرب هم خواهد بود؛ بزرگنماییهای اقتصادی، در حالی این روزها به کرات از سوی مسئولان اقتصادی دیده میشود که مردم تغییر و بهبودی جدی در وضعیت معیشتشان احساس نکردهاند.
دولت با این تبلیغات فقط با افزایش سطح انتظار مردم، مسیر خود برای تحقق وعدههایش را ناهموارتر میکند. با این حال، بسیاری از دولتمردان تلاش میکنند برای بزرگنمایی دستاوردهای اقتصادی هیاهویی برای هیچ به پا کرده و آدرس اشتباه به مردم بدهند. به عقیده من، تیم اقتصادی دولت یازدهم اگر قصد کمک به اقتصاد را دارد، در این چند ماه پایانی عمر فعالیتش، بهتر است هیچ اقدام هیجانیای در این زمینه انجام ندهد؛ نه وعدهای بدهد که امکان عمل به آن را نداشته باشد، نه با ایجاد فضای هیجانی، سطح توقع مردم را از دستاوردهای اقتصادی دولت بالا ببرد.