به گزارش
بلاغ، واقعه کربلا، درخشاننده جواهراتی است که بشریت اوج ارزشهای انسانی و الهی خود را میتواند در الگوهای آن، که از جنس خودمان هستند، بیابد و به آنان اقتدا کند تا بتواند زندگی عزتمندانه و با شرافت و کرامت و در پایان سعادتمندانه را به نتیجه بنشیند.
یکی از آن ارزشهای زیبا، حضرت رقیه(س)است. با هم به این شخصیت نگاهی گذرا میاندازیم.
1.اثبات وجود تاریخی حضرت رقیه(س) یکی از شهیدان قیام حسینی که نقش بسیار تاثیرگذاری درتبدیل واقعه عاشورا به یک جریان سیال تاریخی داشت، حضرت رقیه(س)، دختر سهساله امام حسین(ع)است،(که بارگاه آن بزرگخردسال تاریخ در شهر شام واقع شده است). بعضی از مورخین درباره وجود تاریخی حضرت رقیه(س) سعی در شبههپراکنی دارند، اما با توجه به مستندات تاریخی، که در کتاب منتخب التواریخ نقل شده، میتوان به تمام این شک و دودلیها پایان داد.
در قسمتی از این مستندات تاریخی، جریان تعمیر و بازسازی قبر این بانوی سه ساله ذکر شده که بدین صورت است: چندین بار سید ابراهیم دمشقی و خانوادهاش در عالم رویا خواب این بانوی سه ساله را میبینند. در خواب از سید ابراهیم خواسته میشود که به نزد والی شام برود و از او بخواهد که قبر را تعمیر کنند؛ زیرا داخل قبر آن حضرت آب جمع شده بود و جسم مطهر ایشان معذب بود.
والی شام با مطلع شدن از این جریان از علما شیعه و سنی خواست که غسل کنند و در نزد مرقد آن بانو جمع شوند و قرار بر این شد كه قفل به دست هر شخصی باز شد، متصدی نبش قبر و تعمیر آن شود. قفل تنها به دست سید ابراهیم دمشقی که نسبش منتهی به سید مرتضی علمالهدی میشود، باز شد و بدن شریف آن حضرت را به مدت سه روز از قبر خارج کردند و به تعمیر آن پرداختند.
2.شهادت حضرت رقیه(س) بر اساس منابع تاریخی
عصر روز سه شنبه در خرابه در كنار حضرت زینب(س) نشسته بود. جمعی از كودكان شامی را دید كه در رفت و آمد هستند. پرسید: عمه جان! اینان كجا میروند؟ حضرت زینب(س) فرمود: عزیزم اینها به خانههایشان میروند. پرسید: عمه! مگر ما خانه نداریم؟ فرمودند: چرا عزیزم، خانه ما در مدینه است. تا نام مدینه را شنید، خاطرات زیبای همراهی با پدر در ذهن او آمد.
بلافاصله پرسید: عمه! پدرم كجاست؟ فرمود: به سفر رفته. طفل دیگر سخن نگفت، به گوشه خرابه رفته زانوی غم بغل گرفت و با غم و اندوه به خواب رفت. پاسی از شب گذشت. ظاهراً در عالم رؤیا پدر را دید. سراسیمه از خواب بیدار شد، مجدداً سراغ پدر را از عمه گرفت و بهانهجویی نمود، به گونهای كه با صدای ناله و گریه او تمام اهل خرابه به شیون و ناله پرداختند.
خبر را به یزید رساندند، دستور داد سر بریده پدرش را برایش ببرند. رأس مطهر سیدالشهدا را در میان طَبَق جای داده، وارد خرابه كردند و مقابل این دختر قرار دادند. سرپوش طبق را كنار زد، سر مطهر سیدالشهداء علیهالسلام را دید، سر را برداشت و د رآغوش كشید.
بر پیشانی و لبهای پدر بوسه زد و آه و نالهاش بلندتر شد، گفت: پدرجان چه كسی صورت شما را به خونت رنگین كرد؟ پدرجان چه كسی رگهای گردنت را بریده؟ پدرجان «مَن ذَالَّذی أَیتَمَنی علی صِغَرِ سِنِّیِ» چه كسی مرا در كودكی یتیم كرد؟ پدرجان یتیم به چه كسی پناه ببرد تا بزرگ بشود؟ پدر جان كاش خاك را بالش زیر سرم قرار میدادم، ولی محاسنت را خضاب شده به خونت نمیدیدم.
دختر خردسال حسین(ع) آن قدر شیرین زبانی كرد و با سر پدر ناله نمود تا خاموش شد. همه خیال كردند به خواب رفته است. وقتی به سراغ او آمدند، از دنیا رفته بود. شبانه غساله آوردند، او را غسل دادند و در همان خرابه مدفون نمودند.
3.نقش حضرت رقیه(س) در تبدیل واقعه عاشورا به یک جریان تاریخی
جریان کربلا محدود به واقعه عاشورا نیست؛ چراکه پس از آن با ادامه حرکت کاروان اسرا، مبارزه خاندان اهلبیت علیهمالسلام با یزید همچنان ادامه داشت. ادامه نهضت حسینی را میتوان از خطبههای غرای امام سجاد(ع) تا نقش بیدارگری حضرت زینب(س) در شهرهای بزرگی چون کوفه و شام دانست.
چه بسیار مسیحیان و یهودیانی که به وسیله کاروان اسرا مسلمان شدند و از همه پررنگتر آن که، خانواده یزید و غلامانش با دیدن اهل بیت پیامبر در اسارت از او بیزاری جستند و جزء محبین خاندان عصمت و طهارت شدند.
4. حضرت رقیه (س) یاقوتی درخشنده در شهر شام
نهضت حسینی با یادگار گذاشتن نشانهای گرانقدر(حضرت رقیه) در شهر شام باعث دگرگونی عمیق و تغییری شگرف در شهر شام شدند؛ زیرا شهر شام از زمان عثمان، خلیفه سوم تحت امارت معاویه بوده و به گواهی تاریخ او از همان زمان در تدارک تشکیل حکومت بنیامیه بود.
پس از مرگ عثمان و به حکومت رسیدن امام علی(ع) وی حاضر به بیعت با امام نشد و از ایشان امارت شهر شام را درخواست کرد و به سبب آن که امام امارت شهر شام را به وی واگذار نکرد، جنگ صفین و ماجرای حکمیت روی داد.
پس از مرگ عثمان و به قدرت رسیدن معاویه او دست به جنایات بسیار عجیب و خطرناکی در عالم اسلام زد. اثرات ظلمی که معاویه در حق اسلام و مسلمین کرد قابل توصیف و شمارش نیست.