تاریخ انتشارسه شنبه ۲۳ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۱:۵۴
کد مطلب : ۲۹۷۸۲۰
امام حسن مجتبی(ع): "من به این علت زمامداری را به معاویه واگذار کردم که اعوان ویارانی نداشتم که اگرداشتم شبانه روز می‌جنگیدم تا کار یکسره شود،..."
۰
plusresetminus
به گزارش بلاغ،  آقای روحانی ریاست محترم جمهور در مراسم تجلیل از خادمان قرآنی درمورخ20/3/96 گفتند: شهامت می‌خواهد کسی برای مصالح جامعه اسلامی در برابر ‏دشمنان دست صلح دراز کند / امام حسن با صلح ‏خود شمشیر و نیزه‌ای را تحمل کرد که بسیار دردناک‌تر از شمشیر و نیزه در میدان جنگ بود...
 
 در همین راستا در اعتراض به این سخنان آقای روحانی، جملات متعددی از امام خمینی(ره) مستند است که حکایت از تفاوت مبنایی و فکری روحانی امروز با تفکرومکتب امام خمینی(ره) دارد که فقط به نمونه ای از آنها اشاره می کنم:
 
امام خمینی(ره)درخصوص "صلح حسنی "فرمودند:
 
"امام حسن- سلام اللَّه علیه- آن قدر گرفتاری که از این دوستان و اصحابش داشت از دیگران نداشت. اصحابی که توجه نداشتند که امام زمان‌شان روی چه نقشه دارد عمل می‏ کند، با خیال‌های کوچک‌شان، با افکار ناقص‌شان در مقابلش می‏‌ایستادند و غارتش کردند و اذیتش کردند، و- عرض می‏‌کنم که- شکستش دادند.
 
شاید قضایای امام حسن- سلام اللَّه علیه- و آن ابتلائاتی که او پیدا کرد و قضیه کربلا پیش نمی ‏آمد، و جرم گناه همه این امور به گردن آن مقدسین نهروان بود که لعنت خدا از ابد تا آخر با آنها باشد. اگر آن روز در خود زمان پیغمبر ابتلائات- گذاشته شده بود- می‌گذاشت، ایشان آن حکومتی که می‌خواهد، و آن وضعی که می‏‌خواست پیش بیاورد، پیش می‌‏آمد، باز هم این مسائل پیش نمی‌‏آمد، لیکن نگذاشتند. یک دسته به اسم اسلام به دشمنی برخاستند، و یک دسته احمق هم که در اطراف ایشان بودند باز به اسم قرآن دست ایشان را بستند، دست امیرالمؤمنین را، و این یک تأسفی است که برای مسلمین تا ابد باید باشد."  (صحیفه امام، ج‏18، ص: 409)
 
"قصه امام حسن و قضیه صلح، این هم صلح تحمیلی بود؛ برای اینکه امام حسن، دوستان خودش، یعنی آن اشخاص خائنی که دور او جمع شده بودند، او را جوری کردند که نتوانست خلافش بکند، صلح کرد؛ صلح تحمیلی بود. این صلحی هم که حالا به ما می‏‌خواهند بگویند، این‏ است. بعد از اینکه صلح کردند، به حسب روایت، به حسب نقل، معاویه به منبر رفت و گفت که تمام حرف‌هایی که گفتم، من قرار دادم، زیر پایم؛ مثل پاره کردن این مردیکه آن قراردادها را. آن صلح تحمیلی که در عصر امام حسن واقع شد، آن حکمیت تحمیلی که در زمان امیرالمؤمنین واقع شد و هر دویش به دست اشخاص حیله‏گر درست شد...
 
 این ما را هدایت می‌‏کند به اینکه نه زیر بار صلح تحمیلی برویم و نه زیر بار حکمیت تحمیلی‏. "(صحیفه امام، ج‏20، ص: 118 و 119)
 
تحلیل نکته‌ای سخنان امام خمینی(ره)درخصوص "صلح تحمیلی"امام حسن(ع)ازاین قراراست:
 
-عدم توجه یاران بر نقشه امام حسن(ع).
 
-گرفتاری امام حسن از اصحاب ودوستان خائن بود.
 
-این دوستان بودند که دست امام را بستند.
 
- امام حسن (ع)را معاویه شکست نداد بلکه دوستان ویارانش شکست دادند.
 
-خیانت دوستان ویاران مقدمه جنایات کربلا شد.
 
-صلح تحمیلی بود نه صرفا تدبیری(چون تدبیر و نقشه امام جهاد بامعاویه بود).
 
•  و اما دربحارالانوار علامه مجلسی –صفحه 157آمده است که وقتی عده‌ای بر امام حسن (ع) ایراد گرفتند که چرا صلح کردید، امام درپاسخ فرمودند: "من به این علت زمامداری را به معاویه واگذار کردم که اعوان ویارانی نداشتم که اگرداشتم شبانه روز می‌جنگیدم تا کار یکسره شود، من کوفیان راخوب می‌شناسم وبارها آنها را امتحان کرده‌ام، آنها مردمانی فاسد هستند که اصلاح نمی‌شوند و وفا ندارند و تعهد ندارند و به پیمان‌ها پایبند نیستند و دو نفربا هم تفاهم ندارند و برحسب ظاهر با ما هستند نه باطن.
 
*در تحلیل این فراز از فرمایش امام حسن(ع) و تطبیق آن با تحلیل آقای دکترروحانی باید گفت که در سخنان آقای روحانی:
 
1-  ایران اسلامی و امت غیرتمند و باهمت وشهادت طلب وامتحان پس داده، با "کوفه" و "کوفیان" بی غیرت مقایسه شدند.
 
2-  یاران امام وانقلاب اسلامی، که سینه سپر کرده انقلاب وولایت هستند، با یاران اشراف و فرصت طلب آن عصرامام حسن(ع) مقایسه شدند.
 
3-   کوچک‌نمایی اقتدارنظام اسلامی و مقایسه آن با عصرامام حسن(ع) که اساسا نظامی وجود نداشت.
 
4-  بزرگ‌نمایی دشمن و ارسال پیام "تسلیم وسازش" به استکبار آمریکایی وغرب مستعمره.
 
در پایان به کتابی اشاره می‌کنم که دکترروحانی درسال56 تالیف کرد و در سال‌های بعد تجدید چاپ شد:
 
-آقاي روحاني در صفحه 205 کتاب "مقدمه‌ای بر تاریخ امامان شیعه" در تحلیل رفتار مردم آن روز آورده است:
 
"این حضور مردم، این ایثار مردم و این فداکاری مردم است که امروز (سال 56) مسیر مبارزه و نهضت و آینده را مشخص می‌کند. خود امام حسن(ع) به مردم فرمود: به اهداف مورد نظرتان نخواهید رسید، مگر در سایه صبر و تحمل ناملایمات.
 
در مدائن، امام مجتبی(ع) مردم را در مسجد شهر جمع کرد و وقایع را برای آنها توضیح داد. خیانت‌ها را گفت و افرادی را که در صحنه جنگ با دشمن، خیانت کرده بودند، معرفی کرد. رو به مردم کرد و اتمام حجت کرد. به مردم گفت: آیا برای ایثار و فداکاری و جانبازی و دادن خون، که برای شما عزت دنیا و آخرت است، آماده هستید؟ فرمود اگر بایستید، خداوند شما را یاری می‌کند و ما پیروز می‌شویم و اگر آمادگی نداشته باشید، دنیای شما توام با غم و اندوه و آخرت شما با مشکلات زیادتری توام خواهد بود.
 
مردم چه جوابی به امام حسن (ع) دادند؟ گفتند: ما می‌خواهیم زنده بمانیم و زندگی کنیم. ما آمادگی برای جنگ و فداکاری نداریم. این پاسخ مردم در مسجد مدائن در محضر فرزند رسول خدا و عقب نشینی از صحنه فداکاری و ایثار بود، که دست روی دست گذاشتند و تنهایی امام مجتبی‌(ع) را رقم زدند. آنچه بعد به نام صلح لقب گرفت، چیزی بود که به دست مردم، در مدائن حاصل شد و نه به دست امام مجتبی‌ در کوفه. ایثار مردم و فداکاری مردم و جهاد مي‌توانست سرنوشت دیگری را رقم بزند."
 
-بحث برسراین است که سخنان وتحلیل چند روز قبل آقای روحانی کاملا با سخنان امروزش متفاوت و درتناقض بسیار زیاد وچرخش غیرقابل باوردارد که  این وضعیت وچرخش فکری ،،شخصیت  ایشان را به "روحانی قبل ازسال92 وبعداز سال92"  تقسیم میکند.  چرا؟؟!  "الله اعلم"
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

۱۹۵ هزار فعال صنفی مازندران در خطر محرومیت
پنجشنبه ۳۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۰
بهار نارنج، ظرفیتی که فدای نام و نشان شد
سه شنبه ۲۸ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۲
حجاب نماد سلامت و توازن
شنبه ۲۵ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۰:۱۴