به گزارش
بلاغ، با افشاگری حضرت امام خمینی(ره) علیه تصویب لایحه کاپیتولاسیون در سال 1343، رژیم پهلوی اقدام به تبعید ایشان با روش خشونتآمیز کرد، به طوری که کماندوهای مسلح با محاصره منزل امام خمینی(ره) در قم، ایشان را به تهران منتقل و سپس با یک فروند هواپیمای نظامی تحتالحفظ ماموران امنیتی و نظامی به ترکیه تبعید کرد. اقامت در ترکیه یازده ماه به طول انجامید و ایشان در روز سیزدهم مهر ماه سال 1344 به همراه فرزند خود، آیت الله حاج آقا مصطفی، از ترکیه به تبعیدگاه دوم، کشور عراق منتقل شدند.
دولت عراق ابتدا امیدوار بود که بتواند از وجود حضرت امام(ره) به عنوان اهرمی موثر جهت تحت فشار قرار دادن دولت ایران استفاده کند. لذا آمادگی خود را برای هر گونه کمک به امام خمینی برای فعالیت علیه حکومت ایران اعلام کرد و از ایشان درخواست همکاری نمود، اما امام خمینی(ره) در پاسخ به درخواستهای مکرر و مصرانه مقامات عراقی، صریحا اعلام کرد که اختلاف ما با دولت ایران و حکومت پهلوی یک اختلاف اساسی و عقیدتی است و هرگز برطرف شدنی نیست.
در نیمه دوم سال 1353 و با به اوج رسیدن اختلافات میان دو کشور و برای اجتناب از یک جنگ تمام عیار، ایران و عراق راه حل مذاکره را برگزیدند که به صدور بیانیه صلح الجزیره در اسفند ماه 1353 منتهی شد. بدین ترتیب سیاست دولت عراق از جستجو و طلب همکاری علیه دولت ایران به ایحاد محدودیت و اخراج مبارزین ایرانی از آن کشور تغییر یافت و ادامه فعالیتهای سیاسی امام خمینی(ره) تحتالشعاع روابط به ظاهر بهبود یافته دو کشور قرار گرفت و دولت ایران مصرانه خواستار جلوگیری دولت عراق از فعالیت امام خمینی و سایرمبارزین شد.
در تابستان سال 1357، مقامات سیاسی و امنیتی ایران با سفرهای متعدد به عراق، رسما از آن کشور خواستند تا مانع فعالیتهای امام خمینی(ره) شود. لذا عراقیها از شهریور سال 1357، با ترجیح منافع کشورشان و به منظور حفظ وضعیت مصالحه با ایران، برای فعالیتهای امام خمینی(ره) و نیز رفت و آمد افراد مختلف به محل اقامت ایشان در نجف اشرف محدودیت ایجاد کردند.
در ادامه ایجاد محدودیت برای حضرت امام(ره)، رئیس سازمان امنیت عراق-سعدون شاکر- به همراه استاندار کربلا به ملاقات امام خمینی(ره) رفتند و از ایشان درخواست کردند که به فعالیتهای خود علیه شاه ایران خاتمه دهد. امام خمینی(ره) نپذیرفت و در پاسخ وی گفت: "شما اگر ناگزیر هستید، من از عراق خارج میشوم." سعدون شاکر پرسید: "کجا میروید؟"، ایشان پاسخ دادند: "هر کجا که مستعمره شاه ایران نباشد و ماموران او آن جا نفوذ نداشته باشند."
پس از خروج قطعی امام(ره) از عراق، اولین کشوری که برای مهاجرت مطرح شد، سوریه بود. اما به دلیل تیرگی روابط عراق و سوریه، رژیم بعثی اجازه خروج به مقصد سوریه را نمی داد .پس از منتفی شدن این گزینه، عزیمت به کویت مطرح شد تا پس از اقامت کوتاه در کویت، از طریق آن کشور به سوریه بروند.
با اخد اجازه خروج از عراق، سحرگاه 12 مهر 1357، امام خمینی(ره) به همراه سید احمد خمینی و چند نفر دیگر به قصد عزیمت به کویت از نجف خارج شدند. از نجف تا مرز کویت درمنطقه صفوان، ماموران عراقی کاروان را همراهی میکردند. مقامات کویتی پس از اطلاع از این امر، با ورود امام خمینی(ره) به کشورشان مخالفت کردند و ایشان با همراهان خود ناچار شدند ساعت یازده شب به بصره بازگردند و سیزدهم مهر به بغداد رفتند.
همان گونه که ذکر آن رفت، کشور موردنظر امام خمینی(ره) برای مهاجرت، سوریه بود، اما با توجه به موانعی که وجود داشت و به دنبال موافقت نکردن دولت کویت، در نهایت فرانسه برای این منظور انتخاب گردید و سرانجام در بعد از ظهر 14 مهر 1357 امام خمینی(ره) و هیات همراه از فرودگاه بغداد راهی پاریس شدند. شایان ذکر است که مقامات امنیتی عراق اعلام کردند که اگر فرانسه ایشان را نپذیرفت، دیگر به عراق بازنگردند. با ورود امام به فرانسه، دولت این کشور، ضمن مشورت با مقامات ایرانی با ورود ایشان موافقت کرد.
امام خمینی(ره) دو روز در منزل یکی از ایرانیان در نوفل لوشاتو در حومه پاریس مستقر شدند. مامورین کاخ الیزه نظر رئیس جمهور فرانسه را مبنی بر اجتناب از هر گونه فعالیت سیاسی به امام(ره) ا
بلاغ کردند. ایشان نیز در واکنشی تصریح نمودند که این گونه محدودیتها خلاف ادعای دموکراسی است و اگر او ناگزیر شود تا از این فرودگاه به آن فرودگاه و از این کشور به آن کشور برود، از آرمان خود دست نخواهد کشید.
سرانجام در 22 بهمن سال 1357 رخدادی عظیم به وقوع پیوست و با به ثمر نشستن رهبری داهیانه حضرت امام(ره) از یک طرف و جانفشانی بی نظیر مردم در اجرای رهنمودهای امام و مراد خود، افقی جدید برای رهایی و آزادی تمامی ملل مستضعف جهان گشوده شد.